inimitable

/ˌɪˈnɪmətəbl̩//ɪˈnɪmɪtəbl̩/

معنی: بی مانند، بی نظیر، بی رقیب، غیر قابل تقلید
معانی دیگر: اقتباس ناپذیر، (از شدت خوبی) تقلیدناپذیر، بی تا

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: inimitably (adv.), inimitability (n.), inimitableness (n.)
• : تعریف: impossible to imitate, because of uniqueness or superiority.
مشابه: alone, unapproachable

- His inimitable singing style was the envy of many other crooners of the era.
[ترجمه گوگل] سبک بی نظیر آواز او مورد حسادت بسیاری دیگر از خوانندگان آن دوران بود
[ترجمه ترگمان] سبک خوانندگی غیرقابل تقلیدی او، رشک بسیاری از crooners دیگر دوران بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. sa'di's inimitable style
سبک تقلید ناپذیر سعدی

2. He was describing, in his own inimitable style/way, how to write a best-selling novel.
[ترجمه گوگل]او داشت به سبک/روش تکرار نشدنی خودش توصیف می کرد که چگونه یک رمان پرفروش بنویسد
[ترجمه ترگمان]او در سبک و شیوه غیرقابل تقلید خود توصیف می کرد که چگونه یک رمان پرفروش را بنویسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He entertained us in his own inimitable style.
[ترجمه گوگل]او ما را به سبک بی نظیر خودش سرگرم کرد
[ترجمه ترگمان]او ما را به سبک غیرقابل تقلید خودش سرگرم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He delivered the speech in his own inimitable style.
[ترجمه گوگل]او سخنرانی را به سبک بی نظیر خود ایراد کرد
[ترجمه ترگمان]او این سخنرانی را به شیوه غیرقابل تقلید خودش ایراد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He makes his own point in his own inimitable way.
[ترجمه گوگل]او نظر خود را به روش بی نظیر خود بیان می کند
[ترجمه ترگمان]او خودش را به شکل غیرقابل تقلید از خودش نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. John related in his own inimitable way the story of his trip to Tibet.
[ترجمه گوگل]جان به شیوه بی نظیر خود داستان سفر خود به تبت را تعریف کرد
[ترجمه ترگمان]جان به شیوه غیرقابل تقلید او داستان سفر خود به تبت را تعریف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But I hear Fred celebrated in his own inimitable style, by sinking a large one in the Earl of Wessex.
[ترجمه گوگل]اما من می‌شنوم که فرد به سبک بی‌نظیر خودش جشن گرفته است، با غرق کردن یک قطعه بزرگ در ارل وسکس
[ترجمه ترگمان]اما من شنیده ام که فرد با این روش غیرقابل تقلید خود مشهور است، با این که یکی بزرگ در کنت وسکس دارد غرق می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Saved it in her own inimitable way.
[ترجمه گوگل]آن را به روش بی نظیر خود ذخیره کرد
[ترجمه ترگمان]آن را به نحو غیرقابل تقلید از خودش نجات داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Leonard Cohen is one, but in his own inimitable way.
[ترجمه گوگل]لئونارد کوهن یکی است، اما به روش بی نظیر خودش
[ترجمه ترگمان] لئونارد کوهن \"یکی هست، ولی به روش غیرقابل تقلید خودش\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But the spirit, the motions were those inimitable, unteachable, Russian gestures the uncle had hoped for from her.
[ترجمه گوگل]اما روح و حرکات آن حرکات روسی تکرار نشدنی و غیر قابل آموزش بود که عمو از او انتظار داشت
[ترجمه ترگمان]اما روح، حرکات تقلید ناپذیر، حرکات تقلید ناپذیر و حرکات روسی که شوهر خاله اش از او انتظار داشت، تقلید ناپذیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To build the inimitable image, Bizet chose three Spanish representative musical forms including Habanera, Seguidilla and Flamenco which were made for Carmen's three arias.
[ترجمه گوگل]برای ساختن تصویری تکرار نشدنی، بیزه سه فرم موسیقی اسپانیایی از جمله هابانرا، سگویدلا و فلامنکو را انتخاب کرد که برای سه آریای کارمن ساخته شده بودند
[ترجمه ترگمان]Bizet برای ساخت تصویر بی نظیر، سه فرم موسیقی نمایندگی اسپانیایی از جمله Habanera، seguidilla و Flamenco را انتخاب کرد که برای سه ترانه کار من ساخته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In her inimitable fashion, Rowling has once again given us a teaser and fueled our curiosities.
[ترجمه گوگل]رولینگ در مد بی نظیر خود یک بار دیگر یک تیزر به ما داد و به کنجکاوی های ما دامن زد
[ترجمه ترگمان]رولینگ، که به شیوه غیرقابل تقلیدی خود، یک بار دیگر به ما دست انداختن و به عجایب ما دامن زده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Inimitable ATC and APC circuit to ensure the stability of output power.
[ترجمه گوگل]مدار غیرقابل تقلید ATC و APC برای اطمینان از پایداری توان خروجی
[ترجمه ترگمان]برای اطمینان از ثبات قدرت خروجی، مدار مبارزه با تروریسم و کنفرانس همه منظوره را بررسی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In American diplomacy tradition, Jacksonian is very inimitable, it affects American diplomacy with its profound history culture connotation and unfailing people support.
[ترجمه گوگل]در سنت دیپلماسی آمریکایی، جکسونیان بسیار تکرار نشدنی است، دیپلماسی آمریکایی را با مفهوم فرهنگ تاریخی عمیق خود و حمایت بی شائبه مردم تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]در سیاست دیپلماسی آمریکا، Jacksonian بسیار غیرقابل تقلید است، و دیپلماسی آمریکا را با مفهوم عمیق فرهنگ تاریخی آن و حمایت بی دریغ مردم تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She appeared at the Oscar's wearing one of Versace's inimitable creations.
[ترجمه گوگل]او در مراسم اسکار با یکی از خلاقیت های تکرار نشدنی ورساچه ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]او در مراسم اسکار که یکی از نقاشی های بی نظیر Versace را به تن داشت، ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بی مانند (صفت)
unique, inapproachable, unparalleled, unprecedented, inimitable, incomparable, unexampled

بی نظیر (صفت)
unique, inapproachable, unparalleled, unprecedented, inimitable, incomparable, unrivaled, unbeatable, nonpareil, unexampled

بی رقیب (صفت)
inimitable, incomparable, unrivaled

غیر قابل تقلید (صفت)
inimitable

انگلیسی به انگلیسی

• impossible to imitate, impossible to copy, matchless
inimitable is used to praise a special person or a special quality that someone has; a formal word.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Impossible to imitate or replicate 🌟
🔍 مترادف: Unique
✅ مثال: Her inimitable style of writing made her books a bestseller
منحصر به فرد

بپرس