inhospitality


نامهمان دوستی، نامهمان نوازی، بدمیزبانی، نادوستواری، نامهربانی، فقدان مهمان نوازی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: inhospitalities
• : تعریف: an inhospitable attitude or behavior; lack of hospitality.

جمله های نمونه

1. He was taken aback by such inhospitality.
[ترجمه گوگل]او از چنین بی مهمانی غافلگیر شد
[ترجمه ترگمان]از این inhospitality یکه خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Pat stuck it out, despite the capriciousness and inhospitality of the English weather.
[ترجمه گوگل]با وجود هوس‌بازی و مهمان‌نوازی آب و هوای انگلیسی، پت آن را نشان داد
[ترجمه ترگمان]با وجود the و inhospitality آب و هوا، پت آن را بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Impressions about this inhospitality in France are based on stays in Paris.
[ترجمه گوگل]برداشت ها در مورد این مهمان نوازی در فرانسه بر اساس اقامت در پاریس است
[ترجمه ترگمان]Impressions در مورد این inhospitality در فرانسه بر اقامت در پاریس استوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I ejaculated mentally, " you deserve perpetual isolation from your species for your churlish inhospitality.
[ترجمه گوگل]من از نظر ذهنی انزال کردم، "شما به خاطر مهمان نوازی هولناک خود سزاوار انزوای همیشگی از نوع خود هستید
[ترجمه ترگمان]از نظر ذهنی، تو سزاوار جدایی ابدی از همنوعان your هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Venture capital chases a website to be inspected to inhospitality from heat, have bit of showery in June taste truly, come urgently, go quickly also.
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاری مخاطره آمیز وب سایتی را تعقیب می کند تا از گرما به بی مهمانی بازرسی شود، در ماه ژوئن ذره ذره ذوق زده شود، فوراً بیاید، سریع هم بروید
[ترجمه ترگمان]به دنبال آن که یک وب سایت به دنبال بازرسی از گرما به دنبال آن بگردد، کمی of در طعم ماه ژوئن به طور حقیقی استفاده شود، به سرعت وارد شود، به سرعت حرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They cut up rough, sometimes to person brutal, want to be constant very inhospitality with heartless.
[ترجمه گوگل]آنها برش تا خشن، گاهی اوقات به فرد وحشیانه، می خواهند به طور مداوم بی مهمانی با بی عاطفه
[ترجمه ترگمان]آن ها خشن و گاهی اوقات وحشی را قطع می کنند و می خواهند ثابت کنند که نسبت به احساسات منفی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Man concern politics, is for satisfy oneself can't lay hands on a power of desire, woman inhospitality in politics, is because of God give she mental state physiology structure structure of good.
[ترجمه گوگل]مرد دغدغه سیاست است، برای ارضای خود نمی تواند دست روی قدرت میل بگذارد، مهمان نوازی زن در سیاست، به خاطر خدا به او وضعیت روانی فیزیولوژی ساختار ساختار خوب است
[ترجمه ترگمان]انسان به سیاست توجه دارد، برای راضی کردن خود نمی تواند به قدرت میل، زن، در سیاست دست بکشد، به این دلیل است که خداوند ساختار ساختار ساختار اجتماعی خوب را به او می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• lack of hospitality, lack of kindness toward guests

پیشنهاد کاربران

بپرس