1. The high cost of borrowing is inhibiting investment by industry in new equipment.
[ترجمه گوگل]هزینه بالای استقراض مانع از سرمایه گذاری صنعت در تجهیزات جدید می شود
[ترجمه ترگمان]هزینه بالای قرض گرفتن مانع سرمایه گذاری با صنعت در تجهیزات جدید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هزینه بالای قرض گرفتن مانع سرمایه گذاری با صنعت در تجهیزات جدید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Financial considerations are inhibiting access to higher education.
[ترجمه گوگل]ملاحظات مالی مانع از دسترسی به آموزش عالی می شود
[ترجمه ترگمان]ملاحظات مالی مانع دسترسی به آموزش عالی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ملاحظات مالی مانع دسترسی به آموزش عالی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Omeprazole works differently, inhibiting the enzyme that pumps acid out of gut cells regardless of what stimulates acid production.
[ترجمه گوگل]امپرازول متفاوت عمل می کند و آنزیمی را مهار می کند که اسید را از سلول های روده خارج می کند بدون توجه به اینکه چه چیزی باعث تحریک تولید اسید می شود
[ترجمه ترگمان]Omeprazole به صورت متفاوت عمل می کند و مانع از آنزیمی است که اسید را از سلول های روده بدون در نظر گرفتن آنچه که تولید اسید را تحریک می کند، پمپ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Omeprazole به صورت متفاوت عمل می کند و مانع از آنزیمی است که اسید را از سلول های روده بدون در نظر گرفتن آنچه که تولید اسید را تحریک می کند، پمپ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It acts by inhibiting bone resorption of calcium thereby preventing significant variations in plasma calcium concentrations.
[ترجمه گوگل]این دارو با مهار تحلیل استخوانی کلسیم عمل می کند و در نتیجه از تغییرات قابل توجه در غلظت کلسیم پلاسما جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]آلوئه ورا با مهار resorption استخوان از کلسیم عمل می کند در نتیجه از تغییرات قابل توجه در غلظت های کلسیم پلاسما جلوگیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آلوئه ورا با مهار resorption استخوان از کلسیم عمل می کند در نتیجه از تغییرات قابل توجه در غلظت های کلسیم پلاسما جلوگیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Do they damage the business of government by inhibiting confidentiality and honest private discussion?
[ترجمه گوگل]آیا آنها با جلوگیری از محرمانگی و گفتگوهای خصوصی صادقانه به تجارت دولت آسیب می رسانند؟
[ترجمه ترگمان]آیا آن ها با مانع شدن از محرمانه بودن و بحث خصوصی صادقانه به کسب وکار دولت آسیب می زنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا آن ها با مانع شدن از محرمانه بودن و بحث خصوصی صادقانه به کسب وکار دولت آسیب می زنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Inhibiting the turnover of viruses often means inhibiting the host cells too.
[ترجمه گوگل]مهار گردش ویروس ها اغلب به معنای مهار سلول های میزبان نیز می باشد
[ترجمه ترگمان]تضعیف و ترک گردش ویروس ها اغلب به معنای مانع شدن از سلول های میزبان نیز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تضعیف و ترک گردش ویروس ها اغلب به معنای مانع شدن از سلول های میزبان نیز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. One of the major factors inhibiting greater improvements in consumption levels is inflation, to which food prices become very vulnerable.
[ترجمه گوگل]یکی از عوامل اصلی که مانع از بهبود بیشتر در سطح مصرف می شود، تورم است که قیمت مواد غذایی در برابر آن بسیار آسیب پذیر می شود
[ترجمه ترگمان]یکی از عوامل مهم جلوگیری از رشد بیشتر در سطح مصرف، تورم است که در آن قیمت مواد غذایی بسیار آسیب پذیر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یکی از عوامل مهم جلوگیری از رشد بیشتر در سطح مصرف، تورم است که در آن قیمت مواد غذایی بسیار آسیب پذیر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. By inhibiting our initial instinctive action we have the choice to make entirely different decisions.
[ترجمه گوگل]با مهار کنش غریزی اولیه خود، این انتخاب را داریم که تصمیمات کاملاً متفاوتی بگیریم
[ترجمه ترگمان]با ممانعت از اقدام غریزی اولیه ما، این انتخاب را داریم که تصمیمات کاملا متفاوتی اتخاذ کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با ممانعت از اقدام غریزی اولیه ما، این انتخاب را داریم که تصمیمات کاملا متفاوتی اتخاذ کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It is also the single most inhibiting factor for investment, not just foreign but domestic.
[ترجمه گوگل]این تنها عامل بازدارنده برای سرمایه گذاری است، نه فقط خارجی بلکه داخلی
[ترجمه ترگمان]همچنین مهم ترین عامل بازدارنده برای سرمایه گذاری است، نه فقط خارجی بلکه داخلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همچنین مهم ترین عامل بازدارنده برای سرمایه گذاری است، نه فقط خارجی بلکه داخلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. But everywhere it was still a factor inhibiting the growth of systematic training and the professionalism it symbolised.
[ترجمه گوگل]اما در همه جا همچنان عاملی بود که مانع از رشد آموزش منظم و حرفه ای بودن آن شد
[ترجمه ترگمان]اما همه جا هنوز عاملی بود که مانع رشد آموزش های نظام مند و حرفه ای گری آن شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما همه جا هنوز عاملی بود که مانع رشد آموزش های نظام مند و حرفه ای گری آن شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A key factor that most authorities assumed was inhibiting productivity growth in the white-collar sector was the lack of measurement.
[ترجمه گوگل]یکی از عوامل کلیدی که اکثر مقامات ممانعت از رشد بهره وری در بخش یقه سفید را فرض می کردند، عدم اندازه گیری بود
[ترجمه ترگمان]یک عامل کلیدی که اکثر مقامات فرض کردند مانع رشد بهره وری در بخش سفید یقه بود نبود اندازه گیری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک عامل کلیدی که اکثر مقامات فرض کردند مانع رشد بهره وری در بخش سفید یقه بود نبود اندازه گیری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. One factor inhibiting the spread of written documents had been fear of forgery.
[ترجمه گوگل]یکی از عوامل بازدارنده انتشار اسناد مکتوب ترس از جعل بوده است
[ترجمه ترگمان]یک عامل بازدارنده پخش اسناد نوشتاری ترس از جعل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک عامل بازدارنده پخش اسناد نوشتاری ترس از جعل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Further, these prescribed medications prevent emotional maturation through inhibiting the capacity to feel emotions and deal with them appropriately.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، این داروهای تجویز شده از طریق مهار ظرفیت احساس احساسات و برخورد مناسب با آنها از بلوغ عاطفی جلوگیری می کنند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، این داروهای تجویز شده مانع بلوغ احساسی می شوند و مانع از توانایی احساس احساس و برخورد مناسب با آن ها می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، این داروهای تجویز شده مانع بلوغ احساسی می شوند و مانع از توانایی احساس احساس و برخورد مناسب با آن ها می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It acts as a glucose preservative by inhibiting glycolysis.
[ترجمه گوگل]با مهار گلیکولیز به عنوان یک نگهدارنده گلوکز عمل می کند
[ترجمه ترگمان]آلوئه ورا توسط مهار glycolysis به عنوان نگهدارنده گلوکز عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آلوئه ورا توسط مهار glycolysis به عنوان نگهدارنده گلوکز عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید