inhere

/ɪnˈhiːr//ɪnˈhɪə/

معنی: چسبیدن، ذاتی بودن، جبلی بودن، ماندگار بودن
معانی دیگر: درون زاد بودن، فطری بودن، موجود بودن در، ملازمه داشتن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: inheres, inhering, inhered
• : تعریف: of a quality, element, or part, to belong innately; be intrinsic, inborn, or natural.
مشابه: lie

جمله های نمونه

1. The need to be loved inheres in human nature.
[ترجمه Djawad] نیاز به دوست داشته شدن، ریشه در طبیعت انسان دارد
|
[ترجمه گوگل]نیاز به دوست داشته شدن در ذات انسان وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نیاز به دوست داشتن در طبیعت انسان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Beauty inheres in art.
[ترجمه گوگل]زیبایی در هنر نهفته است
[ترجمه ترگمان]زیبایی هنر در هنر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She felt inhere handbag for the piece of paper on which her father had written down al the details of the journey and gave it to the porter.
[ترجمه گوگل]او کیف دستی را برای تکه کاغذی که پدرش جزئیات سفر را روی آن نوشته بود و به باربر داده بود، احساس کرد
[ترجمه ترگمان]کیف دستی اش را برای تکه کاغذی که پدرش در آن جزئیات سفر را نوشته بود احساس کرد و آن را به دربان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. To some extent, inhere course contents can support the implement of research study so long as it is teached properly.
[ترجمه گوگل]تا حدی، محتوای درسی درونی می‌تواند از اجرای مطالعه پژوهشی تا زمانی که به درستی آموزش داده شود، پشتیبانی کند
[ترجمه ترگمان]تا حدودی، محتوای مسیر inhere می تواند از اجرای مطالعه تحقیق تا زمانی که به درستی مورد استفاده قرار گیرد، پشتیبانی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When he faced lifes inhere finity, he has his special passion and special spirit.
[ترجمه گوگل]وقتی با زندگی‌هایی مواجه می‌شود که در آن محدود است، شور خاص و روحیه خاص خود را دارد
[ترجمه ترگمان]وقتی زندگی با زندگی سالم بمونه، اون علاقه خاص و روح خاص خودشو داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Compared with inhere neural algorithm, results of the simulation show that the new algorithm has faster convergence speed and lower square error.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با الگوریتم عصبی inhere، نتایج شبیه‌سازی نشان می‌دهد که الگوریتم جدید دارای سرعت همگرایی سریع‌تر و مربع خطای کمتری است
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با الگوریتم عصبی inhere، نتایج شبیه سازی نشان می دهد که الگوریتم جدید سرعت هم گرایی سریع تر و خطای مربع کمتری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The authors to write benign opuses must inhere the capability and skill of reining the language.
[ترجمه گوگل]نویسندگان برای نوشتن آثار خوش خیم باید توانایی و مهارت مهار زبان را به ارمغان بیاورند
[ترجمه ترگمان]نویسندگان باید بنویسند که opuses خوب باید قابلیت و مهارت مهار کردن زبان را داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. On the base of GuangHuanXinWang inhere network exit, there are new international exit.
[ترجمه گوگل]بر اساس GuangHuanXinWang خروج از شبکه به ارمغان می آید، خروج بین المللی جدید وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در پایه خروجی شبکه GuangHuanXinWang inhere، یک خروجی بین المللی جدید وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Large-scale power systems in infirm interconnections which inhere weak natural damping sometimes bring a low frequency self-oscillation phenomenon.
[ترجمه گوگل]سیستم‌های قدرت در مقیاس بزرگ در اتصالات نارسا که دارای میرایی طبیعی ضعیف هستند، گاهی اوقات یک پدیده خود نوسانی فرکانس پایین را به همراه می‌آورند
[ترجمه ترگمان]سیستم های قدرت در مقیاس بزرگ در ارتباطات ضعیف و ناتوان که میرایی طبیعی ضعیف را تضعیف می کنند گاهی پدیده self فرکانس پایین را به همراه می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The corporate deadlock is the result that the inhere contradiction in the structure of the inside corporate governance and the system arrange of the corporate law integrate in the close corporation.
[ترجمه گوگل]بن بست شرکتی نتیجه آن است که تناقض ذاتی در ساختار حاکمیت شرکتی داخلی و ترتیب سیستم قانون شرکت در شرکت نزدیک یکپارچه می شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه شرکت ها نتیجه آن است که تناقض inhere در ساختار حاکمیت شرکتی و سیستم تنظیم قانون شرکتی که در یک شرکت نزدیک ادغام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The economic crises inhere in the economic system .
[ترجمه گوگل]بحران های اقتصادی در نظام اقتصادی نهفته است
[ترجمه ترگمان]بحران های اقتصادی در نظام اقتصادی رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Vaule of health is the unity of inhere vaule and tool vaule.
[ترجمه گوگل]Vaule of Health، وحدت inhere vaule و tool vaule است
[ترجمه ترگمان]Vaule سلامت، وحدت of vaule و vaule ابزار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A hostess could invite her friends inhere, but according to traditions she had no right to send them away.
[ترجمه گوگل]یک مهماندار می توانست دوستان خود را به اینجا دعوت کند، اما طبق سنت ها حق نداشت آنها را بفرستد
[ترجمه ترگمان]زن کاروانسرا دار می توانست دوستان خود را حفظ کند، اما بنا به آداب و رسوم حق نداشت آن ها را از آنجا دور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Instead he explores a number of aspects that all inhere in a state of contemplative awareness of a reality beyond time.
[ترجمه گوگل]در عوض او تعدادی از جنبه‌ها را بررسی می‌کند که همگی در حالت آگاهی متفکرانه از واقعیتی فراتر از زمان هستند
[ترجمه ترگمان]در عوض او تعدادی از جنبه هایی را بررسی می کند که همگی در حالت آگاهی و آگاهی از واقعیتی فراتر از زمان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چسبیدن (فعل)
adhere, stick, hold, cohere, inhere, pester, incline, paste, glue, cleave, handfast

ذاتی بودن (فعل)
inhere

جبلی بودن (فعل)
inhere

ماندگار بودن (فعل)
inhere

انگلیسی به انگلیسی

• exist as a natural and integral part, be an intrinsic part

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : inhere
✅️ اسم ( noun ) : inherence / inherency
✅️ صفت ( adjective ) : inherent
✅️ قید ( adverb ) : inherently
ذاتا موجود بودن
وجود داشتن

بپرس