inhalation

/ˌɪnəˈleɪʃn̩//ˌɪnhəˈleɪʃn̩/

معنی: استنشاق، شهیق
معانی دیگر: دردمیدن، در دمش

جمله های نمونه

1. They were taken to hospital suffering from smoke inhalation.
[ترجمه محمد پارس زاده] آنها به دلیل استنشاق دود ( رنج از استنشاق دود ) به بیمارستان منتقل شدند
|
[ترجمه گوگل]آنها به دلیل استنشاق دود به بیمارستان منتقل شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها به خاطر استنشاق دود به بیمارستان برده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Two firefighters were treated for smoke inhalation.
[ترجمه گوگل]دو آتش نشان به دلیل استنشاق دود تحت مداوا قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]دو آتش نشان برای استنشاق دود تحت درمان قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Death was due to asphyxia through smoke inhalation.
[ترجمه گوگل]مرگ به دلیل خفگی ناشی از استنشاق دود بود
[ترجمه ترگمان]مرگ ناشی از خفگی با استنشاق دود بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Hundreds of children were treated for smoke inhalation.
[ترجمه گوگل]صدها کودک به دلیل استنشاق دود تحت درمان قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]صدها کودک برای استنشاق دود تحت درمان قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. One man was treated for smoke inhalation .
[ترجمه گوگل]یک مرد به دلیل استنشاق دود تحت درمان قرار گرفت
[ترجمه ترگمان] یه نفر با استنشاق دود درمان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She needed treatment for smoke inhalation and minor burns.
[ترجمه گوگل]او برای استنشاق دود و سوختگی های جزئی نیاز به درمان داشت
[ترجمه ترگمان]او برای استنشاق دود و سوختگی های کوچک به درمان نیاز داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Serrin was treated for smoke inhalation and burns on his right arm and was listed in serious condition in a Gloucester hospital.
[ترجمه گوگل]سرین به دلیل استنشاق دود و سوختگی در بازوی راست خود تحت درمان قرار گرفت و در شرایط وخیم در بیمارستان گلاستر ثبت شد
[ترجمه ترگمان]Serrin به خاطر استنشاق دود و سوختگی های بازوی راستش درمان شد و در وضعیت وخیمی در بیمارستان Gloucester قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is toxic by inhalation or ingestion and can be absorbed through the skin.
[ترجمه گوگل]از طریق استنشاق یا بلع سمی است و می تواند از طریق پوست جذب شود
[ترجمه ترگمان]این گیاه به خاطر استنشاق یا مصرف آن سمی است و می تواند از طریق پوست جذب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Suddenly Hugo heard a harsh sibilant inhalation of breath.
[ترجمه گوگل]ناگهان هوگو صدای نفس سختی را شنید
[ترجمه ترگمان]ناگهان هوگو نفس عمیق کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The youths died from burns and smoke inhalation.
[ترجمه گوگل]این جوانان بر اثر سوختگی و استنشاق دود جان خود را از دست دادند
[ترجمه ترگمان]این جوانان براثر سوختگی و استنشاق دود جان خود را از دست دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Fire investigators believe the man died of smoke inhalation.
[ترجمه گوگل]ماموران آتش نشانی معتقدند این مرد بر اثر استنشاق دود جان خود را از دست داده است
[ترجمه ترگمان]بازرسان آتش نشانی بر این باورند که این مرد در اثر استنشاق دود جان خود را از دست داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The effects of inhalation of menthol, borneolum, moschus on nasal resistance and airflow sensation were investigated in 52 subjects.
[ترجمه گوگل]اثرات استنشاق منتول، بورنئولوم، موشوس بر مقاومت بینی و احساس جریان هوا در 52 نفر مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اثرات استنشاق of، borneolum، moschus در مقاومت بینی و احساس جریان هوا در ۵۲ سوژه مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Inhalation of nitrogen in excessive amounts can cause dizziness, nausea, vomiting, loss of consciousness, and death.
[ترجمه گوگل]استنشاق نیتروژن در مقادیر بیش از حد می تواند باعث سرگیجه، حالت تهوع، استفراغ، از دست دادن هوشیاری و مرگ شود
[ترجمه ترگمان]استفاده از نیتروژن در مقادیر زیاد می تواند موجب گیجی، تهوع، استفراغ، از دست دادن آگاهی و مرگ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The most common allergen in inhalation were the dermatophagoides pteronyssinus, penicillium notatum, aspergillus fumigatus, and mugwort pollen.
[ترجمه گوگل]شایع ترین آلرژن در استنشاق درماتوفاگویدهای پترونیسینوس، پنی سیلیوم نوتاتوم، آسپرژیلوس فومیگاتوس و گرده گل ماگورت بودند
[ترجمه ترگمان]شایع ترین allergen در استنشاق عبارت بودند از dermatophagoides pteronyssinus، penicillium notatum، aspergillus fumigatus و pollen mugwort
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Anosmia group of patients with hypertension after inhalation of lavender essential oil SBP, DBP, and MAP was no significant difference in change.
[ترجمه گوگل]گروه آنوسمی بیماران مبتلا به فشار خون پس از استنشاق اسانس اسطوخودوس SBP، DBP و MAP تفاوت معنی داری در تغییر نداشتند
[ترجمه ترگمان]گروه Anosmia از بیماران مبتلا به فشار خون پس از استنشاق یک بانک دولتی essential lavender، DBP و MAP تفاوت معنی داری در تغییر نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

استنشاق (اسم)
inspiration, imbibition, air, inhalation, aspiration

شهیق (اسم)
inspiration, air, inhalation, aspiration, snuff

انگلیسی به انگلیسی

• breathing in, inhaling; inhalant, medicinal substance meant to be inhaled

پیشنهاد کاربران

{دارو} داروی استنشاقی : داروهای استنشاقی، سوسپانسیون، محلول یا مواد دارویی پودر شده رقیقی هستند که از راه تنفسی بینی یا دهان به منظور اثرات موضعی یا سیستمیک تجویز می گردند. دستگاه های خاصی برای تسهیل در تجویز آنها مورد استفاده قرار می گیرند.
مکش
استشاق - به داخل کشیدن - تو کشیدن - دم گرفتن
البته این واژه اسمه نه فعل. فعلش واژه ی inhale هست به معنای نفس کشیدن و تو دادن و دم گرفتن و exhale متضادشه. یعنی بیرون دادن نفس. یا همون بازدم
Inhalation of cocaine can be dangerous for lungs
دم هوا

بپرس