ingoing

/ˈɪnɡoʊɪŋ//ˈɪnɡəʊɪŋ/

وارد شونده، درون رو، داخل شونده، درون سوی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: going in; entering.

جمله های نمونه

1. The enemy diversion you are ingoing is the main attack.
[ترجمه گوگل]انحراف دشمن که در حال انجام آن هستید، حمله اصلی است
[ترجمه ترگمان]حمله دشمن که شما را منحرف می کند، حمله اصلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Everybody saying if we ingoing looking more.
[ترجمه گوگل]همه می گویند که آیا ما بیشتر به دنبال آن هستیم
[ترجمه ترگمان] همه میگن اگه بیشتر بگردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. One, segregation nurses patient ingoing single room, decline visit.
[ترجمه گوگل]یکی، پرستاران جداسازی شده بیمار در حال رفتن به اتاق یک نفره، رد ویزیت
[ترجمه ترگمان]یک، تفکیک بیماران، یک اتاق تک نفره را کاهش می دهد، بازدید را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The temperature differences between ingoing and outgoing streams of gases are higher, thus requiring more refrigeration.
[ترجمه گوگل]اختلاف دما بین جریان های ورودی و خروجی گازها بیشتر است، بنابراین نیاز به تبرید بیشتری دارد
[ترجمه ترگمان]تفاوت دما بین جریان خروجی و جریان خروجی گازها بالاتر است در نتیجه نیاز به خنک سازی بیشتری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Policy-holder change is gone to other place, if ingoing ground already built system of social endowment insurance.
[ترجمه گوگل]تغییر دارنده بیمه است که به جای دیگر رفته است، اگر زمین در حال حاضر ساخته شده است سیستم بیمه وقف اجتماعی
[ترجمه ترگمان]تغییر نگه دارنده سیاست به مکان دیگری رفته است، اگر زمین قبلا سیستم بیمه تامین اجتماعی را ساخته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But father or decision move, the Nanhai ingoing goes.
[ترجمه گوگل]اما پدر یا تصمیم، حرکت Nanhai می رود
[ترجمه ترگمان]اما پدر یا تصمیم حرکت می کنند، the ingoing می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Population ingoing and increase was development of city.
[ترجمه گوگل]جمعیت رو به افزایش و توسعه شهر بود
[ترجمه ترگمان]افزایش جمعیت و افزایش توسعه شهر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Yahoo searches engineer or ingoing Microsoft 400 times fully?
[ترجمه گوگل]یاهو مهندس جستجو می کند یا مایکروسافت 400 بار به طور کامل وارد مایکروسافت می شود؟
[ترجمه ترگمان]یاهو یک مهندس جستجوی یاهو را به طور کامل به طور کامل بازرسی می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Fluency rack Fluency rack is a kind of light - duty rack ingoing goods come out earlier.
[ترجمه گوگل]قفسه فلوئنسی نوعی قفسه سبک است که زودتر وارد بازار می شود
[ترجمه ترگمان]قفسه fluency در قفسه fluency نوعی غذای سبک - است که قبلا از آن بیرون آمده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• going in, entering

پیشنهاد کاربران

بپرس