صفت ( adjective )
مشتقات: ingenuously (adv.), ingenuousness (n.)
مشتقات: ingenuously (adv.), ingenuousness (n.)
• (1) تعریف: having or showing simplicity and lack of sophistication; artless.
• مترادف: artless, naive, unsophisticated
• متضاد: artful, calculating
• مشابه: born yesterday, green, guileless, innocent, plain, simple, simple-hearted, simpleminded, wet behind the ears
• مترادف: artless, naive, unsophisticated
• متضاد: artful, calculating
• مشابه: born yesterday, green, guileless, innocent, plain, simple, simple-hearted, simpleminded, wet behind the ears
- Being ingenuous herself, she tended not to see the ulterior motives of others.
[ترجمه گوگل] از آنجایی که خودش زیرک بود، تمایل داشت که انگیزه های پنهان دیگران را ببیند
[ترجمه ترگمان] پس از این که خود را به هوش آورد، سعی کرد انگیزه های پنهانی دیگران را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] پس از این که خود را به هوش آورد، سعی کرد انگیزه های پنهانی دیگران را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: without pretense or reservation; innocently frank.
• مترادف: genuine, open, openhearted
• متضاد: disingenuous, scheming
• مشابه: aboveboard, artless, candid, childlike, direct, frank, guileless, honest, natural, plain, sincere, straightforward, trusting, unaffected
• مترادف: genuine, open, openhearted
• متضاد: disingenuous, scheming
• مشابه: aboveboard, artless, candid, childlike, direct, frank, guileless, honest, natural, plain, sincere, straightforward, trusting, unaffected
- The actor was so ingenuous in the interview that the audience warmed to him immediately.
[ترجمه گوگل] این بازیگر در مصاحبه آنقدر زیرک بود که تماشاگران بلافاصله با او گرم شدند
[ترجمه ترگمان] این بازیگر به قدری در مصاحبه ساده و ساده بود که حضار بلافاصله او را گرم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این بازیگر به قدری در مصاحبه ساده و ساده بود که حضار بلافاصله او را گرم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید