صفت ( adjective )
مشتقات: infusibility (n.), infusibleness (n.)
مشتقات: infusibility (n.), infusibleness (n.)
• : تعریف: not able to be melted or fused.
صفت ( adjective )
• : تعریف: able to be infused.
infusible
/ɪnˈfjuːzəbəl//ɪnˈfjuːzəbl/
معنی: گداخته نشدنی، گداز نا پذیر، اب نشو، غیر قابل ذوب، غیرقابل نفوذ یا حلول
معانی دیگر: ناگداختنی، ناگداز
بررسی کلمه
جمله های نمونه
1. The infusible matters in the center of 45AgCuZn solder are one of the primary defects that affected seriously the usability, so the scanning electron microscope is used to analyze them.
[ترجمه گوگل]مواد غیر قابل تزریق در مرکز لحیم کاری 45 AgCuZn یکی از عیوب اولیه است که قابلیت استفاده را به طور جدی تحت تأثیر قرار می دهد، بنابراین از میکروسکوپ الکترونی روبشی برای تجزیه و تحلیل آنها استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]مسایل infusible در مرکز ۴۵ AgCuZn solder یکی از نقص های اصلی هستند که قابلیت استفاده را دارند، بنابراین میکروسکوپ الکترونی اسکن برای تجزیه و تحلیل آن ها مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مسایل infusible در مرکز ۴۵ AgCuZn solder یکی از نقص های اصلی هستند که قابلیت استفاده را دارند، بنابراین میکروسکوپ الکترونی اسکن برای تجزیه و تحلیل آن ها مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Ultrasonic machining is a novel manufacture method, which is suitable for maching of nonconductive, brittle, hard and infusible material.
[ترجمه گوگل]ماشینکاری التراسونیک یک روش ساخت جدید است که برای ماشینکاری مواد نارسانا، شکننده، سخت و غیر قابل ذوب مناسب است
[ترجمه ترگمان]ماشین کاری اولترا سونیک یک روش تولید جدید است که برای تولید مواد nonconductive، شکننده، سخت و infusible مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ماشین کاری اولترا سونیک یک روش تولید جدید است که برای تولید مواد nonconductive، شکننده، سخت و infusible مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Graphite and even its linear counterpart, poly ( p - phenylene ) are too insoluble, infusible, and brittle.
[ترجمه گوگل]گرافیت و حتی همتای خطی آن، پلی (p-phenylene) بیش از حد نامحلول، غیر قابل ذوب و شکننده هستند
[ترجمه ترگمان]Graphite و حتی همتای خطی آن، پلی (p - phenylene)بسیار insoluble، infusible و ترد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Graphite و حتی همتای خطی آن، پلی (p - phenylene)بسیار insoluble، infusible و ترد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The results show that the main compositions of the infusible matters are zinc oxide and the part of copper oxide that are brought in the process of casting.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می‌دهد که ترکیبات اصلی مواد غیر قابل ذوب، اکسید روی و بخشی از اکسید مس هستند که در فرآیند ریخته‌گری آورده می‌شوند
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که ترکیبات اصلی مواد infusible اکسید روی و قسمتی از اکسید مس هستند که در فرآیند ریخته گری آورده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که ترکیبات اصلی مواد infusible اکسید روی و قسمتی از اکسید مس هستند که در فرآیند ریخته گری آورده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The batch mixes for floor bricks were synthesized on the basis of fusible clay, infusible clay and fluxes.
[ترجمه گوگل]مخلوط‌های دسته‌ای برای آجرهای کف بر اساس خاک رس قابل ذوب، خاک رس غیر قابل ذوب و شار سنتز شدند
[ترجمه ترگمان]مخلوط دسته ای برای آجرهای کف براساس خاک رس، خاک رس infusible و شار، سنتز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مخلوط دسته ای برای آجرهای کف براساس خاک رس، خاک رس infusible و شار، سنتز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. NATURE AND APPEARANCE: Yellow powder, soluble in water and alcohol. It can from an infusible compound with metallic ions such as cobalt, copper and nickel, etc. . . .
[ترجمه گوگل]ماهیت و شکل ظاهری: پودر زرد رنگ محلول در آب و الکل این می تواند از یک ترکیب غیر قابل تزریق با یون های فلزی مانند کبالت، مس و نیکل و غیره استفاده کند
[ترجمه ترگمان]طبیعت و APPEARANCE: پودر زرد در آب و الکل محلول است آلوئه ورا می تواند از یک ترکیب شیمیایی با یون های فلزی مانند کبالت، مس و نیکل و غیره استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]طبیعت و APPEARANCE: پودر زرد در آب و الکل محلول است آلوئه ورا می تواند از یک ترکیب شیمیایی با یون های فلزی مانند کبالت، مس و نیکل و غیره استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. With the method of metal electroplating, a special coat that evenly mixes one or several infusible solid grains to the electroplating coating is called composite coating.
[ترجمه گوگل]با روش آبکاری فلز، پوشش مخصوصی که به طور یکنواخت یک یا چند دانه جامد قابل تزریق را با پوشش آبکاری مخلوط می کند، پوشش کامپوزیت نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش of فلزی، پوشش ویژه ای که به طور مساوی یک یا چند دانه جامد را مخلوط می کند، پوشش کامپوزیت نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش of فلزی، پوشش ویژه ای که به طور مساوی یک یا چند دانه جامد را مخلوط می کند، پوشش کامپوزیت نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This paper introduces the CQ - 1 and NS - 916 type cleaning agent of infusible scale.
[ترجمه گوگل]این مقاله به معرفی عامل تمیز کننده نوع CQ - 1 و NS - 916 از مقیاس تزریقی می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله the - ۱ و NS - ۹۱۶ - ۹۱۶ از مقیاس infusible را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مقاله the - ۱ و NS - ۹۱۶ - ۹۱۶ از مقیاس infusible را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
گداخته نشدنی (صفت)
infusible
گداز ناپذیر (صفت)
infusible
اب نشو (صفت)
infusible
غیر قابل ذوب (صفت)
infusible
غیرقابل نفوذ یا حلول (صفت)
infusible
تخصصی
[پلیمر] گدازناپذیر
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
ذوب ناپذیر
گداخت ناپذیر ، ذوب نشدنی