informed consent

جمله های نمونه

1. She was unable to give informed consent because of a mental condition.
[ترجمه کاظم فاضلی] او به دلیل مشکلات روانی اش قادر به رضایت دادن نیست
|
[ترجمه گوگل]او به دلیل شرایط روحی قادر به رضایت آگاهانه نبود
[ترجمه ترگمان]او به علت بیماری روانی قادر به تسلیم شدن نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Doctors must obtain the informed consent of all patients before giving any treatment.
[ترجمه گوگل]پزشکان باید قبل از انجام هر گونه درمانی رضایت آگاهانه همه بیماران را دریافت کنند
[ترجمه ترگمان]پزشکان باید قبل از ارائه هر گونه درمان، رضایت آگاهانه همه بیماران را کسب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Informed consent was obtained from all participants before the study began.
[ترجمه گوگل]رضایت آگاهانه از همه شرکت کنندگان قبل از شروع مطالعه اخذ شد
[ترجمه ترگمان]رضایت آگاهانه از تمام شرکت کنندگان قبل از شروع این مطالعه بدست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Informed consent was obtained from all patients.
[ترجمه گوگل]از تمامی بیماران رضایت نامه ی آگانه گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]رضایت آگاهانه از همه بیماران بدست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Informed consent was obtained from all patients and the study protocol approved by the Research Ethical Committees of the participating centres.
[ترجمه گوگل]رضایت آگاهانه از کلیه بیماران اخذ شد و پروتکل مطالعه توسط کمیته های اخلاقی پژوهشی مراکز شرکت کننده تایید شد
[ترجمه ترگمان]رضایت آگاهانه از تمام بیماران و پروتکل مطالعه تایید شده توسط کمیته های اصول اخلاقی مراکز شرکت کننده بدست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All the patients included signed an informed consent form.
[ترجمه گوگل]همه بیماران شامل یک فرم رضایت آگاهانه امضا کردند
[ترجمه ترگمان]تمامی بیماران شامل یک فرم رضایت نامه آگاهانه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Informed consent was obtained before endoscopy.
[ترجمه گوگل]رضایت آگاهانه قبل از آندوسکوپی گرفته شد
[ترجمه ترگمان]رضایت آگاهانه قبل از endoscopy به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Informed consent was obtained from parents and the study was approved by the hospital institutional review board.
[ترجمه گوگل]رضایت آگاهانه از والدین اخذ شد و مطالعه مورد تایید هیئت بررسی نهادی بیمارستان قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]رضایت آگاهانه از پدر و مادر به دست آمد و این مطالعه توسط هیات بازبینی نهادی بیمارستان تایید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. All subjects gave informed consent for the study, which was approved by the local ethical committee.
[ترجمه گوگل]همه افراد برای مطالعه رضایت آگاهانه دادند که توسط کمیته اخلاق محلی تایید شد
[ترجمه ترگمان]همه دروس رضایت آگاهانه برای این مطالعه دادند که توسط کمیته اخلاقی محلی تصویب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. All subjects had voluntarily given written informed consent before the start of the study.
[ترجمه گوگل]همه آزمودنی ها به طور داوطلبانه قبل از شروع مطالعه، رضایت آگاهانه کتبی داده بودند
[ترجمه ترگمان]همه افراد قبل از شروع این مطالعه به طور داوطلبانه رضایت کتبی داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Written informed consent was obtained from each patient before the study.
[ترجمه گوگل]رضایت کتبی آگاهانه از هر بیمار قبل از مطالعه اخذ شد
[ترجمه ترگمان]رضایت کتبی از هر بیمار پیش از مطالعه بدست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Informed consent was obtained from each person and the protocol was approved by the ethics committee of Leiden University Hospital.
[ترجمه گوگل]رضایت آگاهانه از هر فرد اخذ شد و پروتکل مورد تایید کمیته اخلاق بیمارستان دانشگاه لیدن قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]رضایت آگاهانه از هر فرد بدست آمد و این پروتکل توسط کمیته اخلاقی بیمارستان دانشگاه لیدن به تصویب رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After fully informed consent was obtained eligible patients were registered by phone at the central statistical office at the University of Vienna.
[ترجمه گوگل]پس از اخذ رضایت کامل، بیماران واجد شرایط به صورت تلفنی در اداره مرکزی آمار دانشگاه وین ثبت نام کردند
[ترجمه ترگمان]پس از این که رضایت کامل به دست آمد، بیماران واجد شرایط از طریق تلفن در دفتر مرکزی آمار دانشگاه وین ثبت شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The informed consent of the patient is also relevant when considering research which involves patient participation.
[ترجمه گوگل]رضایت آگاهانه بیمار هنگام بررسی تحقیقاتی که شامل مشارکت بیمار است نیز مرتبط است
[ترجمه ترگمان]رضایت آگاهانه بیمار زمانی مرتبط است که تحقیق را در نظر بگیرید که شامل مشارکت بیمار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. All patients gave written informed consent.
[ترجمه گوگل]همه بیماران رضایت آگاهانه کتبی دادند
[ترجمه ترگمان]همه بیماران به طور آگاهانه رضایت کتبی دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• consent given by a patient (or his/her legally authorised representative) to undergo surgery or medical treatment or procedure after being informed and understanding the benefits and risks involved

پیشنهاد کاربران

رضایت آگاهانه ( اسم ) : توافقی برای اجازه دادن به انجام یک روش، ارائه شده توسط بیمار، یا قیم بیمار، که تمام اطلاعات لازم در اختیار او قرار گرفته است.
informed consent ( مدیریت سلامت )
واژه مصوب: رضایت آگاهانه
تعریف: توافق میان پزشک و بیمار برای آغاز درمانی خاص بر پایۀ اطلاع یافتن کامل بیمار از گزینه های مختلف درمانی
رضتیت اگاهانه
رضایت آگاهانه
رضایت نامه آگاهانه

بپرس