information system

جمله های نمونه

1. The information system is constantly refined and updated.
[ترجمه گوگل]سیستم اطلاعاتی به طور مداوم اصلاح و به روز می شود
[ترجمه ترگمان]سیستم اطلاعات به طور مداوم اصلاح و نوسازی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The information system used to collate these statistics is presumably extensive and costly.
[ترجمه گوگل]سیستم اطلاعاتی مورد استفاده برای جمع آوری این آمار احتمالاً گسترده و پرهزینه است
[ترجمه ترگمان]سیستم اطلاعاتی که برای collate این آمارها استفاده می شود، احتمالا زیاد و پر هزینه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The requirements of an effective information system. Information gathering and processing.
[ترجمه گوگل]الزامات یک سیستم اطلاعاتی موثر جمع آوری و پردازش اطلاعات
[ترجمه ترگمان]الزامات یک سیستم اطلاعاتی موثر جمع آوری اطلاعات و پردازش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The information system aims to support decision-making and the decisions ought to be directed towards achieving the goals of the organisation.
[ترجمه گوگل]هدف سیستم اطلاعاتی حمایت از تصمیم گیری است و تصمیمات باید در جهت دستیابی به اهداف سازمان هدایت شوند
[ترجمه ترگمان]هدف از سیستم اطلاعاتی پشتیبانی از تصمیم گیری است و تصمیمات باید به سمت دستیابی به اهداف سازمان هدایت شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Also, supplied with the information system are guides to collating local information and to reordering waiting-room leaflets.
[ترجمه گوگل]همچنین، همراه با سیستم اطلاعاتی، راهنماهایی برای گردآوری اطلاعات محلی و سفارش مجدد بروشورهای اتاق انتظار ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]همچنین، مجهز به سیستم اطلاعاتی، راهنماهای محلی را برای collating اطلاعات محلی و ارسال مجدد دفترچه انتظار ارسال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He feels that it is crucial that information system designers take account of the different types of corporate organisational structure.
[ترجمه گوگل]او احساس می کند که بسیار مهم است که طراحان سیستم اطلاعات انواع مختلف ساختار سازمانی شرکت را در نظر بگیرند
[ترجمه ترگمان]او احساس می کند که مهم است که طراحان سیستم اطلاعات انواع مختلفی از ساختار سازمانی سازمانی را در نظر بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A Geographical Information System provides just such capabilities.
[ترجمه گوگل]یک سیستم اطلاعات جغرافیایی دقیقاً چنین قابلیت هایی را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]سیستم اطلاعات جغرافیایی تنها چنین قابلیت هایی فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The market therefore serves as both information system and taskmaster.
[ترجمه گوگل]بنابراین بازار هم به عنوان سیستم اطلاعاتی و هم به عنوان مدیر وظیفه عمل می کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین این بازار به عنوان هر دو سیستم اطلاعاتی و taskmaster عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The information system is updated by a monthly pack which is sent to all bureaux.
[ترجمه گوگل]سیستم اطلاعاتی توسط یک بسته ماهانه به روز می شود که برای کلیه دفاتر ارسال می شود
[ترجمه ترگمان]سیستم اطلاعات توسط یک گروه ماهانه به روز می شود که به همه صرافی ها فرستاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Manman/X is the Unix version of Ask's business information system that supports all aspects of manufacturing.
[ترجمه گوگل]Manman/X نسخه یونیکس سیستم اطلاعات کسب و کار Ask است که از تمام جنبه های تولید پشتیبانی می کند
[ترجمه ترگمان]Manman \/ X نسخه یونیکس از سیستم اطلاعات تجاری است که از تمام جنبه های تولید پشتیبانی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Assumptions now become part of the information system and it is this aspect which must not be overlooked by the manager.
[ترجمه گوگل]اکنون مفروضات بخشی از سیستم اطلاعاتی شده و این جنبه است که نباید توسط مدیر نادیده گرفته شود
[ترجمه ترگمان]این فرضیات اکنون بخشی از سیستم اطلاعاتی می شوند و این جنبه از آن است که نباید توسط مدیر نادیده گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This problem is tackled by executive information system products containing multidimensional databases, such as Information Resources' Express.
[ترجمه گوگل]این مشکل توسط محصولات سیستم اطلاعات اجرایی حاوی پایگاه های داده چند بعدی، مانند Information Resources' Express حل می شود
[ترجمه ترگمان]این مشکل با محصولات سیستم اطلاعات اجرایی حاوی پایگاه های اطلاعاتی چندبعدی، مانند منابع اطلاعاتی اکسپرس، حل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Resources of the information system will impose constraints upon the nature of the indexing language.
[ترجمه گوگل]منابع سیستم اطلاعاتی محدودیت هایی را بر ماهیت زبان نمایه سازی تحمیل می کند
[ترجمه ترگمان]منابع سیستم اطلاعاتی محدودیت هایی را بر ماهیت زبان نمایه سازی اعمال خواهند نمود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The benefits of a successful computerised personnel information system are potentially very great.
[ترجمه گوگل]مزایای یک سیستم اطلاعاتی پرسنل کامپیوتری موفق به طور بالقوه بسیار زیاد است
[ترجمه ترگمان]مزایای یک سیستم اطلاعاتی کامپیوتری موفق به طور بالقوه بسیار عالی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] سیستم اطلاعات
[کامپیوتر] سیستم اطلاعات ؛ سیستم اطلاعاتی
[برق و الکترونیک] سیستم اطلاعات هر روشی برای انتقال دانش از فردی به فرد دیگر ،نظیر ارتباطات ساده ی شفاهی، و یا روشهای کاملاً رایانه ای ذخیره، جستجو و بازیابی اطلاعات. کتاب از جمله ی شناخته شده ترین ،راحت ترین و مؤثرترین سیستمهای اطلاعاتی به شمار می رود .
[صنعت] سیستم اطلاعاتی
[ریاضیات] دستگاه اطلاعات، سیستم اطلاعاتی، سیستم اطلاعات

انگلیسی به انگلیسی

• system for gathering processing and presenting information

پیشنهاد کاربران

information system ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: سامانۀ اطلاعاتی
تعریف: ← محیط اطلاعاتی

بپرس