1. The snag about an endowment mortgage is its inflexibility.
[ترجمه گوگل]مشکل رهن موقوفه عدم انعطاف آن است
[ترجمه ترگمان]مشکل وام دادن، انعطاف ناپذیری آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مشکل وام دادن، انعطاف ناپذیری آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Joyce was irritated by the inflexibility of her colleagues.
[ترجمه گوگل]جویس از انعطاف ناپذیری همکارانش عصبانی شده بود
[ترجمه ترگمان]جو یس از عدم انعطاف of خشمگین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جو یس از عدم انعطاف of خشمگین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. To some extent the charge of inflexibility can also be countered by reference to the provisions sanctioning exception from the National Curriculum.
[ترجمه گوگل]تا حدی می توان با استناد به مقرراتی که استثنائات برنامه درسی ملی را تحریم می کند، با اتهام عدم انعطاف پذیری مقابله کرد
[ترجمه ترگمان]تا حدی، بار عدم انعطاف را نیز می توان با اشاره به مقررات مصوب مجلس ملی در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تا حدی، بار عدم انعطاف را نیز می توان با اشاره به مقررات مصوب مجلس ملی در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Further inflexibility is apparent in the lack of spare accommodation.
[ترجمه گوگل]عدم انعطاف بیشتر در فقدان محل اقامت اضافی آشکار است
[ترجمه ترگمان]عدم انعطاف بیشتر در عدم نیاز به اسکان اضافی مشهود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عدم انعطاف بیشتر در عدم نیاز به اسکان اضافی مشهود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The tendency of Down's children towards stubbornness and inflexibility needs to be countered from an early age.
[ترجمه گوگل]با گرایش کودکان داون به لجبازی و انعطاف ناپذیری باید از سنین پایین مقابله کرد
[ترجمه ترگمان]گرایش کودکان به پایین به سوی سرسختی و انعطاف ناپذیری باید از سنین پایین حل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گرایش کودکان به پایین به سوی سرسختی و انعطاف ناپذیری باید از سنین پایین حل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Inflexibility of thigh muscles that support the knee joint.
[ترجمه گوگل]عدم انعطاف عضلات ران که از مفصل زانو حمایت می کنند
[ترجمه ترگمان]ماهیچه های ران که مفصل زانو را حمایت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ماهیچه های ران که مفصل زانو را حمایت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They are still negotiating and there is inflexibility on Bar ? a's part to let him go.
[ترجمه گوگل]آنها هنوز در حال مذاکره هستند و انعطاف ناپذیری در بار وجود دارد؟ بخشی است که او را رها می کند
[ترجمه ترگمان]آن ها هنوز در حال مذاکره هستند و انعطاف ناپذیری در بار چیست؟ تا او را رها کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها هنوز در حال مذاکره هستند و انعطاف ناپذیری در بار چیست؟ تا او را رها کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Such hardware - related inflexibility is now being addressed by adaptive, software - based wireless designs.
[ترجمه گوگل]چنین عدم انعطافپذیری سختافزاری اکنون با طراحیهای بیسیم مبتنی بر نرمافزار تطبیقپذیر بررسی میشود
[ترجمه ترگمان]این عدم انعطاف در سخت افزار در حال حاضر توسط طراحی های بی سیم تطبیقی و مبتنی بر نرم افزار مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این عدم انعطاف در سخت افزار در حال حاضر توسط طراحی های بی سیم تطبیقی و مبتنی بر نرم افزار مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. One sibling can trigger a mother's inflexibility or anger or dependence, while another evokes protectiveness and empathy.
[ترجمه گوگل]یکی از خواهران و برادران می تواند باعث انعطاف ناپذیری یا عصبانیت یا وابستگی مادر شود، در حالی که دیگری محافظت و همدلی را برانگیزد
[ترجمه ترگمان]یک sibling می تواند خشونت یا وابستگی مادر را تحریک کند، در حالی که دیگری حمایت و همدردی را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک sibling می تواند خشونت یا وابستگی مادر را تحریک کند، در حالی که دیگری حمایت و همدردی را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The inflexibility of the country's labor market seriously impedes its economic recovery.
[ترجمه گوگل]انعطاف ناپذیری بازار کار کشور به طور جدی بهبود اقتصادی آن را مختل می کند
[ترجمه ترگمان]عدم انعطاف در بازار کار کشور مانع از بهبود اقتصادی آن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عدم انعطاف در بازار کار کشور مانع از بهبود اقتصادی آن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The Union's inflexibility on the issue forced the administration to lift the ban in October.
[ترجمه گوگل]انعطاف ناپذیری اتحادیه در مورد این موضوع، دولت را مجبور کرد که این ممنوعیت را در ماه اکتبر لغو کند
[ترجمه ترگمان]عدم انعطاف در این مساله دولت را وادار به برداشتن تحریم در ماه اکتبر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عدم انعطاف در این مساله دولت را وادار به برداشتن تحریم در ماه اکتبر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. But it also has intrinsic shortages, such as inflexibility, low accuracy.
[ترجمه گوگل]اما کمبودهای ذاتی مانند انعطاف ناپذیری، دقت پایین نیز دارد
[ترجمه ترگمان]اما این مساله همچنین دارای کمبودهای درونی مانند انعطاف ناپذیری، دقت پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما این مساله همچنین دارای کمبودهای درونی مانند انعطاف ناپذیری، دقت پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He thought a lot with inflexibility between legitimism and tradition, main stream and secondary aspects, reality and ideal.
[ترجمه گوگل]او با انعطاف ناپذیری بین مشروعیت و سنت، جریان اصلی و جنبه های فرعی، واقعیت و آرمان بسیار می اندیشید
[ترجمه ترگمان]او عدم انعطاف زیادی را بین legitimism و سنت، جریان اصلی و جنبه های ثانویه، واقعیت و ایده آل می دانست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او عدم انعطاف زیادی را بین legitimism و سنت، جریان اصلی و جنبه های ثانویه، واقعیت و ایده آل می دانست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Perhaps inflexibility is the greatest danger in budget.
[ترجمه گوگل]شاید انعطاف ناپذیری بزرگترین خطر در بودجه باشد
[ترجمه ترگمان]شاید انعطاف ناپذیری بزرگ ترین خطر بودجه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاید انعطاف ناپذیری بزرگ ترین خطر بودجه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Sure, many mothers show anger, inflexibility, neediness, and elements of envy from time to time.
[ترجمه گوگل]مطمئناً بسیاری از مادران هر از گاهی عصبانیت، انعطاف ناپذیری، نیاز و عناصر حسادت را نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]البته، بسیاری از مادران خشم، انعطاف ناپذیری، neediness و عناصر حسادت را از زمان به زمان نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]البته، بسیاری از مادران خشم، انعطاف ناپذیری، neediness و عناصر حسادت را از زمان به زمان نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید