1. I can't claim infallibility for this method.
[ترجمه Tay] من بی لغزشی را برای این روش نمی توانم ادعا کنم.|
[ترجمه گوگل]من نمی توانم برای این روش ادعای عصمت کنم[ترجمه ترگمان]من نمی توانم آن روش را برای این روش ادعا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He promoted a cult of infallibility around himself and his players.
[ترجمه گوگل]او فرقه عصمت را در اطراف خود و بازیکنانش ترویج کرد
[ترجمه ترگمان]او مکتب لغزش ناپذیری در اطراف خود و بازیکنان خود ترویج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او مکتب لغزش ناپذیری در اطراف خود و بازیکنان خود ترویج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Statements by a pope that exercise papal infallibility are referred to as solemn papal definitions or ex cathedra teachings.
[ترجمه گوگل]اظهارات پاپ مبنی بر اعمال عصمت پاپ به عنوان تعاریف رسمی پاپ یا آموزههای کلیسایی شناخته میشود
[ترجمه ترگمان]اظهاراتی از سوی پاپ که عصمت پاپ را اعمال می کنند به تعاریف رسمی پاپ یا آموزه های پیشین منسوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اظهاراتی از سوی پاپ که عصمت پاپ را اعمال می کنند به تعاریف رسمی پاپ یا آموزه های پیشین منسوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I've finally nailed the myth of his infallibility, ie shown that he can make mistakes.
[ترجمه گوگل]من در نهایت اسطوره عصمت او را میخکوب کردم، یعنی نشان دادم که او می تواند اشتباه کند
[ترجمه ترگمان]من بالاخره افسانه عصمت او را میخ کرده ام که نشان می دهد او می تواند اشتباه ات خود را مرتکب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من بالاخره افسانه عصمت او را میخ کرده ام که نشان می دهد او می تواند اشتباه ات خود را مرتکب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. You don't,for example,have papal infallibility declared as a doctrine until the early twentieth century.
[ترجمه گوگل]برای مثال، شما تا اوایل قرن بیستم عصمت پاپی را به عنوان یک دکترین اعلام نکرده اید
[ترجمه ترگمان]برای مثال، شما عصمت پاپ را تا اوایل قرن بیستم به عنوان یک آیین اعلام ندارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای مثال، شما عصمت پاپ را تا اوایل قرن بیستم به عنوان یک آیین اعلام ندارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Of course infallibility of the market in allocating capital has been debunked.
[ترجمه گوگل]البته خطاناپذیری بازار در تخصیص سرمایه رد شده است
[ترجمه ترگمان]البته عصمت بازاری در تخصیص سرمایه اثبات شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]البته عصمت بازاری در تخصیص سرمایه اثبات شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. No country should claim infallibility and each country should be prepared to re-examine its own attitudes for the common good.
[ترجمه گوگل]هیچ کشوری نباید ادعای عصمت کند و هر کشوری باید آمادگی داشته باشد که نگرش های خود را به نفع همگانی بازنگری کند
[ترجمه ترگمان]هیچ کشوری نباید مدعی لغزش ناپذیری باشد و هر کشور باید برای بررسی مجدد نگرش های خود برای منافع مشترک آماده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ کشوری نباید مدعی لغزش ناپذیری باشد و هر کشور باید برای بررسی مجدد نگرش های خود برای منافع مشترک آماده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. WE DENY that Biblical infallibility and inerrancy are limited to spiritual, religious, or redemptive themes, exclusive of assertions in the fields of history and science.
[ترجمه گوگل]ما انکار میکنیم که خطاناپذیری و خطاناپذیری کتاب مقدس به موضوعات معنوی، مذهبی یا رستگاری محدود میشود، به استثنای اظهارات در زمینههای تاریخ و علم
[ترجمه ترگمان]ما انکار می کنیم که عصمت و خطاناپذیری در کتاب مقدس محدود به مضامین معنوی، مذهبی، یا redemptive، و انحصاری اظهارات در زمینه تاریخ و علم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما انکار می کنیم که عصمت و خطاناپذیری در کتاب مقدس محدود به مضامین معنوی، مذهبی، یا redemptive، و انحصاری اظهارات در زمینه تاریخ و علم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. No country should claim infallibility.
[ترجمه گوگل]هیچ کشوری نباید ادعای عصمت کند
[ترجمه ترگمان]هیچ کشوری نباید مدعی لغزش ناپذیری باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ کشوری نباید مدعی لغزش ناپذیری باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. No one can claim infallibility.
[ترجمه gh] هیچکس نمیتواند ادعا کند مصون از خطاست.|
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی تواند ادعای عصمت کند[ترجمه ترگمان] هیچ کس نمی تونه ادعا کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Yet infallibility is not enough.
[ترجمه گوگل]با این حال عصمت کافی نیست
[ترجمه ترگمان] ولی infallibility کافی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ولی infallibility کافی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Do not believe what is passed from mouth; Do not believe rumors ; Do not believe the infallibility of texts.
[ترجمه گوگل]آنچه از دهان می گذرد را باور نکنید; شایعات را باور نکنید؛ عصمت متون را باور نکنید
[ترجمه ترگمان]آنچه را که از دهان می گذرد باور نکنید، این شایعات را باور نکنید؛ باور نکنید که infallibility اس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آنچه را که از دهان می گذرد باور نکنید، این شایعات را باور نکنید؛ باور نکنید که infallibility اس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. All that liberals can not tolerate is pretension to infallibility.
[ترجمه گوگل]تنها چیزی که لیبرال ها نمی توانند تحمل کنند تظاهر به عصمت است
[ترجمه ترگمان]هر چیزی که لیبرال ها نمی توانند تحمل کنند مدعی لغزش ناپذیری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر چیزی که لیبرال ها نمی توانند تحمل کنند مدعی لغزش ناپذیری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. For the secret of rulership is to combine a belief in one's own infallibility with the Power to learn from past mistakes.
[ترجمه گوگل]زیرا راز فرمانروایی این است که باور به عصمت خود را با قدرت درس گرفتن از اشتباهات گذشته ترکیب کنیم
[ترجمه ترگمان]برای راز of، ترکیب اعتقاد به لغزش ناپذیری خود با قدرت یادگیری از اشتباه ات گذشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای راز of، ترکیب اعتقاد به لغزش ناپذیری خود با قدرت یادگیری از اشتباه ات گذشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید