inexpensively


بطور ارزان، بطور کم خرج

جمله های نمونه

1. In some cases, you can upgrade inexpensively by moving to a different program within the same category.
[ترجمه گوگل]در برخی موارد، می‌توانید با انتقال به یک برنامه دیگر در همان دسته، به‌طور ارزان قیمت را ارتقا دهید
[ترجمه ترگمان]در برخی موارد، شما می توانید با حرکت به یک برنامه مختلف در یک دسته، ارزان را ارتقا دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. These new solutions can often be created inexpensively and quickly through development or enhancement of relatively few services.
[ترجمه گوگل]این راه حل های جدید اغلب می توانند به صورت ارزان و سریع از طریق توسعه یا بهبود خدمات نسبتا کمی ایجاد شوند
[ترجمه ترگمان]این راه حل های جدید اغلب بصورت ارزان و با سرعت از طریق توسعه یا افزایش خدمات نسبتا کمی ایجاد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Although one of China's richest men, he dresses inexpensively and lives in a modest Beijing apartment.
[ترجمه گوگل]اگرچه یکی از ثروتمندترین مردان چین است، اما لباس های ارزان می پوشد و در یک آپارتمان ساده در پکن زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]او با اینکه یکی از ثروتمندترین مردان چین است، ارزان و ارزان می فروشد و در یک آپارتمان کوچک در پکن زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. These changes can be made relatively easily and inexpensively in existing facilities.
[ترجمه گوگل]این تغییرات را می توان نسبتاً آسان و کم هزینه در امکانات موجود ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]این تغییرات را می توان به سادگی و ارزان در امکانات موجود ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Many holiday decorations can be found inexpensively during post-holiday clearance sales, so it might be worth passing it up at a thrift store.
[ترجمه گوگل]بسیاری از تزیینات تعطیلات را می توان در طول فروش های ترخیص پس از تعطیلات با قیمت ارزان پیدا کرد، بنابراین ممکن است ارزش آن را داشته باشد که آن را در یک فروشگاه صرفه جویی کنید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از تزیینات تعطیلات را می توان با هزینه ارزان در طی فروش پس از تعطیلات پیدا کرد، بنابراین ممکن است ارزش آن را داشته باشد که در یک فروشگاه دست دوم فروشی از آن عبور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This arrangement lets Dell buy chips inexpensively and benefit from Intel's generous co - marketing programmes.
[ترجمه گوگل]این ترتیب به دل این امکان را می‌دهد تا تراشه‌ها را ارزان بخرد و از برنامه‌های بازاریابی مشترک اینتل بهره‌مند شود
[ترجمه ترگمان]این ترتیب به Dell اجازه می دهد تا تراشه های با هزینه ارزان و مزایای برنامه های بازاریابی سخاوتمندانه اینتل را خریداری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Richard Lamm, who believes seniors owe it to the nation to go quietly, inexpensively and soon.
[ترجمه گوگل]ریچارد لام، که معتقد است سالمندان مدیون ملت هستند که بی سر و صدا، کم هزینه و به زودی بروند
[ترجمه ترگمان]ریچارد Lamm، که معتقد است سال آخریا به ملت مدیون این هستند که به آرامی و inexpensively و به زودی به آنجا بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. With these services, merchants looking to set up an Internet storefront can do so quickly, conveniently, and inexpensively.
[ترجمه گوگل]با این خدمات، تاجرانی که به دنبال راه اندازی یک فروشگاه اینترنتی هستند، می توانند این کار را به سرعت، راحت و ارزان انجام دهند
[ترجمه ترگمان]با این سرویس ها، تجار به دنبال تاسیس یک مغازه اینترنتی می توانند به راحتی و ارزان انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Amazon S3 uses dense storage drives that are optimized for storing larger objects inexpensively.
[ترجمه گوگل]آمازون S3 از درایوهای ذخیره سازی متراکمی استفاده می کند که برای ذخیره اشیاء بزرگتر ارزان قیمت بهینه شده اند
[ترجمه ترگمان]آمازون S۳ از درایوهای با ذخیره متراکم استفاده می کند که برای ذخیره سازی اشیا بزرگ تر ارزان بهینه شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Popular sovereignty is a political principle that is relatively easy to implement. Free elections can be held quickly and inexpensively almost anywhere.
[ترجمه گوگل]حاکمیت مردمی یک اصل سیاسی است که اجرای آن نسبتاً آسان است تقریباً در همه جا می توان انتخابات آزاد را سریع و کم هزینه برگزار کرد
[ترجمه ترگمان]حاکمیت مردمی یک اصل سیاسی است که پیاده سازی آن نسبتا آسان است انتخابات آزاد می تواند به سرعت و ارزان در هر جایی برگزار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. New employees can be trained to perform the job quickly and inexpensively.
[ترجمه گوگل]کارکنان جدید را می توان برای انجام سریع و کم هزینه کار آموزش داد
[ترجمه ترگمان]کارمندان جدید را می توان برای انجام سریع و ارزان بودن کار آموزش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Attend used book sales at libraries and other places where good books can be had inexpensively.
[ترجمه گوگل]در فروش کتاب‌های مستعمل در کتابخانه‌ها و مکان‌هایی که می‌توان کتاب‌های خوب را با قیمت ارزان تهیه کرد، شرکت کنید
[ترجمه ترگمان]در کتابخانه ها و مکان های دیگر که کتاب های خوب می توانند ارزان باشند استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After that, it did not take IKEA long to develop the basic ideas that continue to define it today: low-priced, well-designed, self-assembly furniture shipped inexpensively in flat packaging.
[ترجمه گوگل]پس از آن، مدت زیادی طول نکشید که IKEA ایده های اساسی را توسعه داد که امروزه همچنان آن را تعریف می کند: مبلمان ارزان قیمت، با طراحی خوب و خود مونتاژ شده که با قیمت ارزان در بسته بندی تخت ارسال می شوند
[ترجمه ترگمان]بعد از آن، IKEA طولانی برای توسعه ایده های اصلی که امروزه آن را تعریف می کنند طول نکشید: مبلمان پایین، طراحی خوب طراحی شده، self با هزینه ارزان در بسته بندی هموار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Only in this way the market economy could worked orderly dynamically inexpensively and harmoniously.
[ترجمه گوگل]تنها از این طریق است که اقتصاد بازار می تواند به صورت پویا و منظم و ارزان و هماهنگ کار کند
[ترجمه ترگمان]تنها در این روش، اقتصاد بازار می تواند به طور پویا ارزان و بطور هماهنگ عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Ebooks can be printable, so that if you wish to read an ebook in the traditional way, you can very inexpensively print it with your home printer or at any printing shop.
[ترجمه گوگل]کتاب‌های الکترونیکی می‌توانند قابل چاپ باشند، به طوری که اگر می‌خواهید کتاب الکترونیکی را به روش سنتی بخوانید، می‌توانید آن را با چاپگر خانگی یا در هر چاپخانه‌ای با هزینه بسیار کم چاپ کنید
[ترجمه ترگمان]ebooks می توانند قابل چاپ باشند، به طوری که اگر می خواهید یک ebook را به روش سنتی بخوانید، شما می توانید آن را با چاپگر home و یا در هر فروشگاهی چاپ کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• cheaply, without great cost

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : _
✅️ صفت ( adjective ) : inexpensive
✅️ قید ( adverb ) : inexpensively
با کمترین هزینه

بپرس