1. inexorable fate
سرنوشت تغییر ناپذیر
2. an inexorable enemy
دشمن بی مروت
3. Who can halt Woods' inexorable progress towards yet another championship?
[ترجمه گوگل]چه کسی می تواند جلوی پیشرفت وودز را به سوی یک قهرمانی دیگر بگیرد؟
[ترجمه ترگمان]چه کسی می تواند پیشروی کند و با این همه مسابقات قهرمانی دیگری ادامه دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. There was no inexorable train of logic which led from that day to the Holocaust.
[ترجمه گوگل]هیچ قطار غیرقابل تحمل منطقی وجود نداشت که از آن روز به هولوکاست منتهی شود
[ترجمه ترگمان]هیچ قطاری از منطق و منطق که از آن روز به هولوکاست منتهی می شد وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The inexorable logic does not, however, establish that the result is morally or socially desirable.
[ترجمه گوگل]با این حال، منطق غیرقابل انکار نتیجه را از نظر اخلاقی یا اجتماعی مطلوب نمی داند
[ترجمه ترگمان]با این حال، منطق گریز ناپذیر ثابت می کند که نتیجه از نظر اخلاقی یا اجتماعی مطلوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The directive signals an inexorable process towards liberalization, but with many details left open and implications poorly understood.
[ترجمه گوگل]این دستورالعمل روندی اجتناب ناپذیر به سوی آزادسازی را نشان می دهد، اما با بسیاری از جزئیات باز مانده و مفاهیم نادرست درک شده است
[ترجمه ترگمان]این دستور نشان دهنده یک فرآیند سخت در جهت آزاد سازی است، اما با جزییات بسیاری باز مانده و معانی زیادی درک نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Whipped by bad fortune, surrendering to the inexorable gravity of downward-sliding consequences, Edna enforced home order without compromise.
[ترجمه گوگل]ادنا که با بدبختی تسلیم شده بود، تسلیم گرانش غیرقابل تحمل عواقب رو به پایین شد، نظم خانه را بدون مصالحه اجرا کرد
[ترجمه ترگمان]Whipped براثر بخت بد، تسلیم نیروی گریز ناپذیر پیامدهای لغزش - لغزشی، بدون سازش، نظم خانگی را به اجرا در می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The future is inexorable for all of them; for some it is set like a trap.
[ترجمه گوگل]آینده برای همه آنها اجتناب ناپذیر است برای برخی مانند تله گذاشته شده است
[ترجمه ترگمان]آینده برای همه آن ها تحمل ناپذیر است؛ زیرا برخی از آن مثل یک تله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. During 193the approach of war seemed inexorable.
[ترجمه گوگل]در طول سال 193 رویکرد جنگ غیرقابل اجتناب به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]در طول ۱۹۳ سال ۱۹۳ شیوه جنگ سخت و سخت به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The so-called laws of nature are regarded as inexorable givens.
[ترجمه گوگل]به اصطلاح قوانین طبیعت به عنوان داده های اجتناب ناپذیر تلقی می شوند
[ترجمه ترگمان]قوانین طبیعت به عنوان \"معلومات بیرحم\" در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The steady inexorable process of exploitation, with great cost to the environment, has gone on and on.
[ترجمه گوگل]روند مداوم بهره برداری، با هزینه های گزاف برای محیط زیست، همچنان ادامه داشته است
[ترجمه ترگمان]فرآیند محکم استثمار و استثمار با هزینه زیاد محیط زیست ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. From his discovery things had followed an inexorable path, like the water's tight spiral down into the whirlpool's mouth.
[ترجمه گوگل]از زمان کشف او، چیزها مسیری غیرقابل انکار را طی کرده بودند، مانند مارپیچ محکم آب به دهانه گرداب
[ترجمه ترگمان]از کشف او، مسیر غیرقابل تحملی را دنبال کرده بود، درست مثل این بود که آب به دهان گرداب فرو می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Nevertheless, the doctors were inexorable, and there was nothing to be done but accept the verdict.
[ترجمه گوگل]با این وجود، پزشکان غیرقابل تحمل بودند و کاری جز پذیرش حکم نمیتوانست کرد
[ترجمه ترگمان]با این همه پزشکان بی رحم بودند و هیچ کاری جز قبول حکم انجام نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. His jealousy sets him on an inexorable course towards murder.
[ترجمه گوگل]حسادت او را در مسیری اجتناب ناپذیر به سمت قتل قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]حسادت او را سخت به قتل کشانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. It is the inexorable quality of differentness which seems so evil here.
[ترجمه گوگل]این کیفیت اجتناب ناپذیر تفاوت است که در اینجا بسیار بد به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]این خاصیت سرکش differentness است که در اینجا خیلی بد به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید