inequality

/ˌɪnɪˈkwɑːləti//ˌɪnɪˈkwɒlɪti/

معنی: فرق، اختلاف، نا برابری، عدم تساوی، ناهمواری
معانی دیگر: تفاوت، ناهمسانی، ناهم وزنی، ناهم اندازگی، ناهمرتبگی، ناهم زینگی، ناهمتایی، ناصافی، تخت نبودن، ناهمترازی، ناترازمندی، بی تناسبی، عدم تعادل، ناهمسنگی، ناهمگری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: inequalities
(1) تعریف: the condition of being unequal, esp. in natural endowments or social or economic status.
متضاد: equality

(2) تعریف: unevenness, as of a rough or irregular surface.

(3) تعریف: an instance of being uneven or unequal.

(4) تعریف: variability, as of climate or character.

(5) تعریف: a mathematical expression or statement that two quantities are unequal.

جمله های نمونه

1. the inequality of incomes
نابرابری درآمدها

2. the inequality of temperaments
ناهمسانی خلق و خوها

3. the inequality of the climate
تفاوت آب و هوا

4. belief in the inequality of sexes and races
اعتقاد به نابرابری مرد و زن و نژادها

5. we were slowed down by the inequality of the round
ناهمواری زمین از سرعت ما کاست.

6. Inequality and poverty breed class conflict.
[ترجمه گوگل]نابرابری و فقر باعث ایجاد تضاد طبقاتی می شود
[ترجمه ترگمان]فقر و فقر ناشی از اختلاف طبقاتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Is social inequality the inevitable corollary of economic freedom?
[ترجمه گوگل]آیا نابرابری اجتماعی نتیجه اجتناب ناپذیر آزادی اقتصادی است؟
[ترجمه ترگمان]آیا نابرابری اجتماعی نتیجه اجتناب ناپذیر آزادی اقتصادی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They can build a more harmonious society once inequality and exploitation are removed.
[ترجمه گوگل]زمانی که نابرابری و استثمار از بین رفت، می توانند جامعه هماهنگ تری بسازند
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند یک جامعه هماهنگ تری بسازند که نابرابری و استثمار را از بین ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The fundamental patterns of inequality have remained and have been accentuated by the war.
[ترجمه گوگل]الگوهای اساسی نابرابری باقی مانده و توسط جنگ بر آن تاکید شده است
[ترجمه ترگمان]الگوهای بنیادی نابرابری همچنان باقی مانده اند و توسط جنگ برجسته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. People are concerned about social inequality.
[ترجمه گوگل]مردم نگران نابرابری اجتماعی هستند
[ترجمه ترگمان]مردم نگران نابرابری اجتماعی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sex inequality in pay reinforces class inequality.
[ترجمه گوگل]نابرابری جنسی در حقوق، نابرابری طبقاتی را تقویت می کند
[ترجمه ترگمان]نابرابری جنسی در حقوق، نابرابری طبقاتی را تقویت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was a time not only of heroic inequality but of incredible ostentation.
[ترجمه گوگل]نه تنها دوران نابرابری قهرمانانه، بلکه دوران خودنمایی باورنکردنی بود
[ترجمه ترگمان]زمان نه تنها از این نابرابری قهرمانانه بود بلکه از آن ostentation باور نکردنی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We shall pursue the debate over income inequality in Chapter 3
[ترجمه گوگل]ما بحث در مورد نابرابری درآمد را در فصل 3 دنبال خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]ما بحث پیرامون نابرابری درآمد را در فصل ۳ دنبال خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. However, it is generally recognized that gender inequality in education is in many respects different from inequality of class.
[ترجمه گوگل]با این حال، به طور کلی پذیرفته شده است که نابرابری جنسیتی در آموزش از بسیاری جهات با نابرابری طبقاتی متفاوت است
[ترجمه ترگمان]با این حال، به طور کلی مشخص شده است که نابرابری جنسیتی در آموزش از بسیاری جهات متفاوت از نابرابری طبقاتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In the absence of alarm, inequality is more easily accepted than social reformers in the past have supposed.
[ترجمه گوگل]در غیاب هشدار، نابرابری آسان‌تر از آنچه اصلاح‌طلبان اجتماعی در گذشته تصور می‌کردند پذیرفته می‌شود
[ترجمه ترگمان]در غیاب خطر، نابرابری بیشتر از اصلاح طلبان اجتماعی در گذشته پذیرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. In other words, general levels of income inequality have a positive effect on the incidence of political violence.
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، سطوح عمومی نابرابری درآمد تأثیر مثبتی بر بروز خشونت سیاسی دارد
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، سطح کلی نابرابری درآمدی اثر مثبتی بر رخداد خشونت سیاسی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فرق (اسم)
top, vertex, distinction, sinciput, odds, difference, contradistinction, crown, discrimination, inequality

اختلاف (اسم)
friction, quarrel, cross, discord, division, variation, disagreement, difference, schism, schismatism, scissoring, variance, disparity, discrepancy, dissension, versatility, inequality, mean square deviation

نا برابری (اسم)
odds, incongruence, unlikelihood, imparity, inconformity, inequality

عدم تساوی (اسم)
inequality

ناهمواری (اسم)
inequality

تخصصی

[کامپیوتر] نامساوی ؛ عدم تساوی ؛ نابرابری
[برق و الکترونیک] نابرابری
[ریاضیات] نامعادله، نامساوی، عدم تساوی، نابرابری
[آمار] نامساوی , نابرابری
[آب و خاک] نامساوی

انگلیسی به انگلیسی

• lack of equality, disparity; unfairness, unfair treatment; lack of uniformity
inequality is a difference in wealth or opportunity between groups in a society.

پیشنهاد کاربران

۱. نابرابری. عدم تساوی ۲. اختلاف ۳. بی عدالتی ۴. ناهمواری
مثال:
I teach students about inequality and race in education.
من به دانش آموزان درباره نابرابری و بی عدالتی و رقابت در آموزش و پرورش درس دادم.
the unfair situation in society when some people have more opportunities, money, etc. than other people
وضعیت ناعادلانه در جامعه، زمانی که برخی افراد فرصت ها، پول و غیره بیشتری نسبت به افراد دیگر دارند
...
[مشاهده متن کامل]

** نابرابری اقتصادی تفاوت موجود در معیارهای مختلف از نظر رفاه اقتصادی در میان افراد یک گروه، در میان گروه های موجود در یک جمعیت، یا در میان مردمان کشورها است. از نابرابری اقتصادی گاهی اوقات به نام نابرابری درآمد، نابرابری ثروت، یا شکاف ثروت یاد می شود. اقتصاددانان به طور کلی در نابرابری اقتصادی روی سه عامل ثروت، درآمد، و مصرف تمرکز می کنند.
The law has done little to prevent racial discrimination and inequality.
sexual inequality
There remain major inequalities of opportunity in the workplace.
Highlighting a dramatic increase in inequality since the Covid pandemic, Oxfam said the world’s billionaires were $3. 3tn ( �2. 6tn ) richer than in 2020, and their wealth had grown three times faster than the rate of inflation.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/inequality
inequality ( ریاضی )
واژه مصوب: نابرابری
تعریف: گزاره‏ای حاکی از اینکه کمیتی نسبت به کمیت دیگر، کوچک تر، کوچک تر یا مساوی، بزرگ تر، بزرگ تر یا مساوی است
نابرابری
# racial inequality
# sexual inequality
# People are concerned about social inequality
# Economic inequalities between different areas
نامساوی
Triangle inequality
نامساوی مثلثی ( ریاضیات )
نابرابری ، فرق ، تفاوت ، ناهماوری

بپرس