ineptness

جمله های نمونه

1. His ineptness as a public official made him the laughingstock of the whole town.
[ترجمه گوگل]ناتوانی او به عنوان یک مقام دولتی او را به مایه خنده کل شهر تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]ineptness او را مایه خنده مردم شهر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Chinese citizen felt strongly against the ineptness of the government.
[ترجمه گوگل]شهروند چینی شدیداً مخالف بی کفایتی دولت بود
[ترجمه ترگمان]شهروندان چینی به شدت مخالف دولت بودن دولت بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But Fred's dating ineptness used to be sadly common when it came to Chinese men.
[ترجمه گوگل]اما زمانی که صحبت از مردان چینی به میان می آمد، ناتوانی فرد در قرار ملاقات متأسفانه رایج بود
[ترجمه ترگمان]اما قرار گذاشتن فرد با ineptness معمولا هنگام ورود به چینی ها خیلی عادی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And while ICAR may be accused of ineptness, it is not suspected of favouring commercial interests.
[ترجمه گوگل]و در حالی که ICAR ممکن است به ناتوانی متهم شود، مشکوک به طرفداری از منافع تجاری نیست
[ترجمه ترگمان]و در حالی که ICAR ممکن است متهم به ineptness شود، مظنون به طرفداری از منافع تجاری نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Given his ineptness, many wonder how Ozzel had achieved his rank.
[ترجمه گوگل]با توجه به ناتوانی او، بسیاری تعجب می کنند که چگونه اوزل به رتبه خود رسیده است
[ترجمه ترگمان]با توجه به ineptness، تعجب بسیاری از افراد خانواده به او دست داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Yet some things that look like cynicism may be mere ineptness.
[ترجمه گوگل]با این حال، برخی از چیزهایی که شبیه بدبینی به نظر می رسند ممکن است ناتوانی محض باشند
[ترجمه ترگمان]با این حال بعضی از چیزهایی که به نظر می رسه cynicism فقط یه ineptness
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But the tragedy is not entirely nature's doing. Experts and aid agencies blame government ineptness for not only failing to warn people but also for mishandling relief.
[ترجمه گوگل]اما تراژدی کاملاً کار طبیعت نیست کارشناسان و آژانس‌های امدادی، ناتوانی دولت را نه‌تنها در هشدار دادن به مردم، بلکه در سوءاستفاده از امداد نیز مقصر می‌دانند
[ترجمه ترگمان]اما این تراژدی به طور کامل در حال انجام دادن نیست متخصصان و موسسات کمک رسانی دولت را به خاطر عدم موفقیت در هشدار دادن به مردم بلکه برای مدیریت بد اقتصادی مقصر می دانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Wings are absolutely unforgiving: used in an amateurish manner, they will exaggerate postural ineptness and inadequate muscular control.
[ترجمه گوگل]بال ها کاملاً نابخشودنی هستند: استفاده از آنها به شیوه ای آماتوری، ناتوانی وضعیتی و کنترل ناکافی عضلانی را تشدید می کند
[ترجمه ترگمان]بال به طور کامل نا آرامی هستند: به شیوه ای آماتور به کار می روند، آن ها مبالغه postural و کنترل عضلانی ناکافی را مورد اغراق قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As a general rule, the defining feature of modern videogame storytelling is its ineptness—its near-total lack of imagination, ambition, technical proficiency, and, well, brains.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک قاعده کلی، ویژگی تعیین‌کننده داستان‌سرایی بازی‌های ویدیویی مدرن، ناتوانی آن است – فقدان تقریباً کامل تخیل، جاه‌طلبی، مهارت فنی، و خوب، مغز
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک قاعده کلی، ویژگی تعیین کننده داستان سرایی مدرن videogame، فقدان تخیل، جاه طلبی، مهارت فنی، و، خوب، مغز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Do you get curt with people because you are frustrated with what you perceive as their ineptness ?
[ترجمه گوگل]آیا به دلیل اینکه از چیزی که به عنوان ناتوانی آنها در نظر می گیرید ناامید شده اید، با آنها برخورد می کنید؟
[ترجمه ترگمان]آیا با مردم کوتاه رفتار می کنید، زیرا از چیزی که به عنوان ineptness خود درک می کنید ناامید شده اید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Since Jackson's return, it has been the mission of Jeanie Buss to try to control and limit the ineptness of her brother, a nice guy who is said to keep his bartender on the Lakers payroll.
[ترجمه گوگل]از زمان بازگشت جکسون، این ماموریت جین باس بوده است که سعی کند ناتوانی برادرش را کنترل و محدود کند، مرد خوبی که گفته می‌شود ساقی خود را در لیست حقوق لیکرز نگه می‌دارد
[ترجمه ترگمان]از زمان بازگشت جکسون، ماموریت Jeanie Buss برای کنترل و محدود کردن the برادرش، مرد خوبی که گفته می شود متصدی بار او را در لیست حقوق Lakers نگه می دارد، بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The cleverness of the songs in this musical episode make up for the ineptness of vocal talent.
[ترجمه گوگل]هوشمندی ترانه های این قسمت موسیقایی ناتوانی استعداد آوازی را جبران می کند
[ترجمه ترگمان]The موسیقی در این قسمت از موسیقی برای the استعداد vocal تشکیل خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• incompetence, inadequacy; inappropriateness; clumsiness; absurdity, inanity

پیشنهاد کاربران

ناکارآمدی، ناشایستگی، ناشایستی
ناشی گری، بی عرضگی
بی کفایتی، بی لیاقتی

بپرس