inefficiently


ازروی بی کفایتی، ازروی بی عرضگی، با نداشتن قابلیت، بیفایده

جمله های نمونه

1. You can't afford to run businesses inefficiently in this day and age.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید در این روزگار از عهده کسب و کار ناکارآمد برآیید
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید کسب وکار را در این روز و عصر به طور نامناسب اداره کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The report also mentions poorly designed and inefficiently used dust yards as a major source of secondary emissions into the atmosphere.
[ترجمه گوگل]این گزارش همچنین از محوطه‌های گرد و غبار با طراحی ضعیف و استفاده ناکارآمد به عنوان منبع اصلی انتشار ثانویه در جو نام می‌برد
[ترجمه ترگمان]این گزارش همچنین اشاره می کند که به طور ضعیف طراحی نشده و به طور ناکارآمد از محوطه های غبار به عنوان منبع اصلی انتشار ثانویه در اتمسفر استفاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The hotel is inefficiently run.
[ترجمه گوگل]هتل ناکارآمد اداره می شود
[ترجمه ترگمان]هتل به طور ناکارآمد اداره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Those who are at relaxation will work inefficiently.
[ترجمه گوگل]کسانی که در آرامش هستند به طور ناکارآمد کار می کنند
[ترجمه ترگمان]آن هایی که در آرامش بسر می برند، ناکارآمد عمل خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To deal with clumsily or inefficiently; mismanage.
[ترجمه گوگل]برخورد ناشیانه یا ناکارآمد با سوء مدیریت
[ترجمه ترگمان]تا با clumsily یا بی کفایتی معامله کند؛ mismanage
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He dealt inefficiently with the crisis.
[ترجمه گوگل]او به طور ناکارآمد با بحران برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]او به طور نامناسب با این بحران برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. China’s soes continued to operate inefficiently and corruptly, but they did not cause China’s economy to collapse as they did Russia’s.
[ترجمه گوگل]سوئدهای چین به طور ناکارآمد و فاسد به کار خود ادامه دادند، اما مانند روسیه باعث سقوط اقتصاد چین نشدند
[ترجمه ترگمان]soes چین همچنان به فعالیت ناکارآمد و corruptly ادامه داد، اما آن ها باعث سقوط اقتصاد چین به دلیل این که روسیه این کار را انجام دادند، نشدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The small family farm is steeped in inefficiently and struggles just to survive.
[ترجمه گوگل]مزرعه کوچک خانوادگی به طور ناکارآمدی غوطه ور است و فقط برای زنده ماندن تلاش می کند
[ترجمه ترگمان]مزرعه خانوادگی کوچک غرق در بی کفایتی و مبارزات تازه برای زنده ماندن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. China’s SOEs continued to operate inefficiently and corruptly, but they did not cause China’s economy to collapse.
[ترجمه گوگل]شرکت‌های دولتی چین به عملکرد ناکارآمد و فاسد ادامه دادند، اما باعث فروپاشی اقتصاد چین نشدند
[ترجمه ترگمان]SOEs چین به فعالیت ناکارآمد و corruptly ادامه داد، اما آن ها باعث سقوط اقتصاد چین نشدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But funds are often managed inefficiently.
[ترجمه گوگل]اما وجوه اغلب به طور ناکارآمد مدیریت می شوند
[ترجمه ترگمان]اما این سرمایه ها اغلب بطور ناکارآمد مدیریت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Energy prices have been kept low, so energy is used inefficiently.
[ترجمه گوگل]قیمت انرژی پایین نگه داشته شده است، بنابراین انرژی به طور ناکارآمد استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]قیمت انرژی پایین نگه داشته شده است، بنابراین انرژی بصورت ناکارآمد مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Tax would then have caused the world's productive assets to be used inefficiently.
[ترجمه گوگل]در این صورت مالیات باعث می شد از دارایی های تولیدی جهان به طور ناکارآمد استفاده شود
[ترجمه ترگمان]در این صورت مالیات باعث شده است تا دارایی های تولیدی جهان به طور ناکارآمد مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A major disadvantage of chemical control is that pesticides are now applied very inefficiently.
[ترجمه گوگل]یکی از معایب اصلی کنترل شیمیایی این است که آفت کش ها در حال حاضر به طور بسیار ناکارآمد استفاده می شوند
[ترجمه ترگمان]یکی از مضرات اصلی کنترل مواد شیمیایی این است که آفت کش ها در حال حاضر بسیار ناکارآمد اعمال می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Imagine a car that has a clogged fuel filter: thefuel (our energy) can't get to where it needs to go quickly and smoothly, andthe car performs inefficiently and ineffectively.
[ترجمه گوگل]ماشینی را تصور کنید که فیلتر بنزینش مسدود شده است: سوخت (انرژی ما) نمی تواند به سرعت و بدون مشکل به جایی که نیاز دارد برسد، و ماشین عملکرد ناکارآمد و ناکارآمدی دارد
[ترجمه ترگمان]ماشینی را تصور کنید که فیلتر سوخت مسدود کننده دارد: thefuel (انرژی ما)نمی تواند به جایی که نیاز دارد به سرعت و به آرامی حرکت کند، و همچنین خودرو ناکارآمد و نامناسب عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a manner which wastes time or energy; in a manner which does not produce the desired results

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : inefficiency
✅️ صفت ( adjective ) : inefficient
✅️ قید ( adverb ) : inefficiently
ناکارآمد

بپرس