ineffectually


بطور بیهوده، بطور غیر موثر، بطور بی فایده

جمله های نمونه

1. She squirmed ineffectually while he slobbered over her.
[ترجمه گوگل]در حالی که او روی او چرت و پرت می‌زد، بی‌اثر تکان خورد
[ترجمه ترگمان]در حالی که به روی او سرازیر می شد، هیچ فایده ای نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Robyn shivered and wrapped her arms ineffectually around her slim body.
[ترجمه گوگل]رابین میلرزید و دستانش را بی نتیجه دور بدن باریکش حلقه کرد
[ترجمه ترگمان]روبین در حالی که بازوهایش را دور بدن لاغرش حلقه می کرد، می لرزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her voice trailed off ineffectually.
[ترجمه گوگل]صدایش بی نتیجه قطع شد
[ترجمه ترگمان]صدایش بی هوده خاموش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I am trying ineffectually to approach Moldorf.
[ترجمه گوگل]سعی می کنم بی نتیجه به مولدورف نزدیک شوم
[ترجمه ترگمان]من بی هوده سعی می کنم به Moldorf نزدیک شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her love was a fire playing ineffectually over a rock of basalt.
[ترجمه گوگل]عشق او آتشی بود که بی‌اثر بر سنگی از سنگ بازالت می‌نواخت
[ترجمه ترگمان]عشق او یک آتش بود که در بالای سنگ ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She tried ineffectually to light the Primus, and Thomas came to help her.
[ترجمه گوگل]او بی نتیجه تلاش کرد تا پریموس را روشن کند و توماس به کمک او آمد
[ترجمه ترگمان]او تلاش کرد تا پری موس را روشن کند، و توماس به او کمک کرد تا به او کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Economic planners fumbled ineffectually with agricultural and industrial programs.
[ترجمه گوگل]برنامه ریزان اقتصادی با برنامه های کشاورزی و صنعتی دست و پنجه نرم کردند
[ترجمه ترگمان]برنامه ریزان اقتصادی بی هوده با برنامه های کشاورزی و صنعتی دست و پنجه نرم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It would compete ineffectually within the market if one undertaking relies on its own resources alone.
[ترجمه گوگل]اگر یک شرکت تنها به منابع خود متکی باشد، در داخل بازار رقابت بی‌اثری خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]اگر یک تعهد به تنهایی بر منابع خود متکی باشد، در بازار غیر فعال خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The result - heavy industry and low value added production kept going long past its time, ineffectually, by subsidy.
[ترجمه گوگل]نتیجه - صنایع سنگین و تولید با ارزش افزوده پایین مدت‌ها از زمان خود گذشته است، اما با یارانه بی‌اثر می‌شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه، صنایع سنگین و تولید افزوده ارزش افزوده به مدت زیادی از زمان خود و با یارانه پرداخت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Kalahari Bushmen devote most of their time to hunting giraffes, rather ineffectually; the women provide most of the food.
[ترجمه گوگل]بوشمن های کالاهاری بیشتر وقت خود را به شکار زرافه اختصاص می دهند زنان بیشتر غذا را تهیه می کنند
[ترجمه ترگمان]کالاهاری بیشتر وقت خود را صرف شکار زرافه ها می کنند، اما این کار بی هوده است؛ زنان بیشتر غذاها را تامین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But it is neglected that the energy of the system has lost ineffectually and the efficiency of the system becomes low.
[ترجمه گوگل]اما نادیده گرفته می شود که انرژی سیستم به طور بی اثر از بین رفته و بازده سیستم پایین می آید
[ترجمه ترگمان]اما نادیده گرفته شده است که انرژی سیستم بی حاصل شده است و کارایی سیستم کم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We didn't know that a good Hindu, and a member of our family, could sink so low. Gold Teeth beat her breast and pulled ineffectually at her long hair and begged to be forgiven.
[ترجمه گوگل]ما نمی دانستیم که یک هندوی خوب و یکی از اعضای خانواده ما می تواند اینقدر پایین بیاید دندان طلا به سینه او زد و بی نتیجه موهای بلندش را کشید و التماس کرد که او را ببخشند
[ترجمه ترگمان]ما نمی دانستیم که یک هندو خوب و یک عضو خانواده ما می تواند آن قدر پایین برود طلا بر سینه او غلبه کرد و در موهای بلندش تلاشی بی هوده کرد و التماس کرد که بخشوده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Scientists contend that the money disbursed so far has been spent ineffectually and that a more energetic outreach effort is needed.
[ترجمه گوگل]دانشمندان معتقدند که پول پرداخت شده تاکنون بی‌اثر خرج شده است و به تلاش‌های گسترده‌تری نیاز است
[ترجمه ترگمان]دانشمندان بر این باور هستند که مبلغ پرداختی تاکنون بی ثمر بوده و تلاش بسیار فعال تری مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• inefficiently, in an unproductive manner; futilely; powerlessly, helplessly

پیشنهاد کاربران

بپرس