ineffably


بطوریکه نتوان بیان کرد

جمله های نمونه

1. Do not know why, do I always feel ineffably sadness?
[ترجمه گوگل]نمی دانم چرا، آیا همیشه احساس غم و اندوه غیر قابل وصفی دارم؟
[ترجمه ترگمان]نمی دانم چرا، همیشه sadness را احساس می کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But all grown persons ineffably distrust one another.
[ترجمه گوگل]اما همه افراد بالغ به طور غیر قابل وصفی به یکدیگر اعتماد ندارند
[ترجمه ترگمان]اما همه افراد بالغ، از یکدیگر پرهیز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mr. Jiang Wei died ineffably, before dying, double foot is being bound by cord, there also is cord on the neck.
[ترجمه گوگل]آقای جیانگ وی ناگفته درگذشت، قبل از مرگ، دو پا با طناب بسته می شود، همچنین بند ناف روی گردن وجود دارد
[ترجمه ترگمان]\"آقای\" جیانگ وی وی \" قبل از اینکه بمیرد، مرده است، پای دو برابر با طناب بسته شده است، طناب هم روی گردنش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Why to always syare blankly ineffably, feel sadness namely next.
[ترجمه گوگل]چرا همیشه به طور غیرقابل توصیفی بی‌پروا، احساس غم و اندوه یعنی بعد
[ترجمه ترگمان]چرا باید همیشه گیج و مبهوت به نظر برسد، احساس دلتنگی برای بعد داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The scene is ineffably, absurdly touching, the sweetest expression of family love seen in recent films.
[ترجمه گوگل]این صحنه به شکلی غیرقابل وصف و به طرز غیرمعمولی تاثیرگذار است، شیرین ترین ابراز عشق خانوادگی که در فیلم های اخیر دیده شده است
[ترجمه ترگمان]صحنه is و absurdly و شیرین ترین بیان عشقی خانوادگی است که در فیلم های اخیر دیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The best evidence for that view would be minor key songs that are stubbornly, ineffably sad despite other song elements—lyrics, arrangements, tempo, etc. —that are emotionally neutral or positive.
[ترجمه گوگل]بهترین شواهد برای این دیدگاه، آهنگ‌های کلیدی کوچکی است که علی‌رغم سایر عناصر آهنگ - اشعار، تنظیم‌ها، تمپو و غیره - که از نظر احساسی خنثی یا مثبت هستند، سرسختانه و غیرقابل توصیف غمگین هستند
[ترجمه ترگمان]بهترین مدرک برای این دیدگاه، آهنگ های کلیدی مهمی است که سرسختانه، علی رغم دیگر عناصر آواز - متن، چیدمان، آهنگ، و غیره - که از نظر احساسی خنثی یا مثبت هستند، بسیار غم انگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. All these colored belts blending smoothly make a wall of light ineffably fine, and as beautiful as a rainbow, yet firm as adamant.
[ترجمه گوگل]همه این کمربندهای رنگی که به آرامی در هم می آمیزند، دیواری از نور را به طرز غیرقابل توصیفی ظریف و زیبا مانند رنگین کمان و در عین حال محکم می سازند
[ترجمه ترگمان]تمام این belts رنگارنگ به نرمی یک دیوار نورانی به زیبایی روشن می کنند، و به زیبایی رنگین کمان، اما محکم به اندازه یک رنگین کمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Of course the mystique remains, and of course new teen-agers discern something ineffably simpatico in Cobain's voice.
[ترجمه گوگل]البته رمز و راز باقی مانده است، و البته نوجوانان جدید چیزی غیرقابل توصیف را در صدای کوبین تشخیص می دهند
[ترجمه ترگمان]البته، mystique باقی می ماند، و البته یک نوجوان تازه و تازه، چیزی از simpatico در صدایش دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in an indescribable manner, inexpressibly

پیشنهاد کاربران

بپرس