industrialism

/ɪnˈdʌstrɪəlɪzəm//ɪnˈdʌstrɪəlɪzəm/

معنی: سیستم صنعتی، صنعت گرایی
معانی دیگر: صنعتی گری، هوتخش گرایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: economic or social organization based on mechanized industry.

جمله های نمونه

1. It is precisely this anti-productive aspect of industrialism which is highlighted by the ethnological work construct.
[ترجمه گوگل]دقیقاً این جنبه ضد تولیدی صنعت گرایی است که توسط ساختار کار قوم شناختی برجسته می شود
[ترجمه ترگمان]دقیقا این جنبه ضد تولید صنعتی شدن است که توسط ساختار کاری ethnological برجسته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Most alarmingly, the show suggests that industrialism, valuing commodities above itself, promoted a ghoulish worship of death.
[ترجمه گوگل]نگران‌کننده‌تر این است که این نمایش نشان می‌دهد که صنعت‌گرایی، با ارزش‌گذاری کالاها بالاتر از خود، پرستش شیطانی مرگ را ترویج می‌کند
[ترجمه ترگمان]این نمایش به طور هشدار دهنده نشان می دهد که صنعتی شدن، ارزش گذاری اجناس بیش از حد خود، یک پرستش ghoulish را ترویج کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It may be that increasing industrialism made the modern world an uglier, less attractive subject.
[ترجمه گوگل]ممکن است صنعت گرایی روزافزون دنیای مدرن را به موضوعی زشت تر و جذاب تر تبدیل کند
[ترجمه ترگمان]ممکن است این موضوع به این معنی باشد که صنعتی شدن (industrialism)جهان مدرن را کمی زشت تر و جذاب تر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This critique of industrialism is, therefore, in attacking the profit motive, a critique of capitalism.
[ترجمه گوگل]بنابراین، این نقد صنعت گرایی در حمله به انگیزه سود، نقد سرمایه داری است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، انتقاد از صنعتی شدن، در حمله به انگیزه سود، نقد سرمایه داری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This is the claim that industrialism had lightened the intensity of human productive activity.
[ترجمه گوگل]این ادعایی است که صنعت گرایی از شدت فعالیت تولیدی انسان کاسته است
[ترجمه ترگمان]این ادعایی است که صنعت industrialism شدت فعالیت تولیدی انسان را سبک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Such demographic changes wrought by industrialism meant the decline of rural parishes and the creation of a new urbanised and industrial poor.
[ترجمه گوگل]چنین تغییرات جمعیتی ناشی از صنعت گرایی به معنای زوال محله های روستایی و ایجاد فقرای جدید شهری و صنعتی بود
[ترجمه ترگمان]چنین تغییرات جمعیتی در صنعت industrialism به معنای کاهش بخش های روستایی و ایجاد یک urbanised شهری و فقیر صنعتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Industrialism prepared the way for acceptance of the French revolution's various socialistic offspring.
[ترجمه گوگل]صنعت گرایی راه را برای پذیرش فرزندان مختلف سوسیالیستی انقلاب فرانسه آماده کرد
[ترجمه ترگمان]Industrialism راه را برای قبول فرزندان سوسیالیستی مختلف فرانسه آماده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The overdeveloped industrialism also results hi rationalism, which in turn further suppresses the inner Nature of man.
[ترجمه گوگل]صنعت گرایی بیش از حد توسعه یافته همچنین عقل گرایی را به دنبال دارد که به نوبه خود ماهیت درونی انسان را بیشتر سرکوب می کند
[ترجمه ترگمان]The صنعتی شدن (overdeveloped)نیز نتایج hi دارند که به نوبه خود طبیعت درونی انسان را سرکوب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ever since the rise of industrialism, education has been geared towards producing workers.
[ترجمه گوگل]از زمان ظهور صنعت گرایی، آموزش به سمت تولید کارگران گرایش پیدا کرده است
[ترجمه ترگمان]از زمان ظهور صنعتی شدن، تحصیل برای تولید کارگران ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Industrialism began to usurp the production and distribution functions of the family.
[ترجمه گوگل]صنعت گرایی شروع به غصب کارکردهای تولید و توزیع خانواده کرد
[ترجمه ترگمان]Industrialism شروع به غصب تابع تولید و توزیع این خانواده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Due to the Industrial Revolution, the industrialism rapidly superseded the physiocratism in the intellectual circle and become the dominant mode of thinking.
[ترجمه گوگل]با توجه به انقلاب صنعتی، صنعت گرایی به سرعت جایگزین فیزیوکراتیسم در حلقه روشنفکری شد و به شیوه تفکر غالب تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]با توجه به انقلاب صنعتی، صنعت industrialism به سرعت the را در دایره فکری رد و بدل کرد و به حالت غالب تفکر تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In due time it will survive industrialism.
[ترجمه گوگل]در زمان مناسب از صنعت گرایی جان سالم به در خواهد برد
[ترجمه ترگمان]در این زمان، از صنعتی شدن جان سالم به در خواهد برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The poetry industrialism now there's a literary line where you got to open up new territory.
[ترجمه گوگل]صنعت گرایی شعر اکنون یک خط ادبی وجود دارد که باید قلمرو جدیدی را باز کنید
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر شعر industrialism یک خط ادبی است که در آن شما باید قلمرو جدید را باز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But the industrialism breaks its close structure and gives birth to a variational and wizardly urban life.
[ترجمه گوگل]اما صنعت گرایی ساختار نزدیک خود را می شکند و زندگی شهری متغیر و جادوگرانه را به وجود می آورد
[ترجمه ترگمان]اما صنعت industrialism ساختار نزدیک خود را می شکند و زندگی شهری variational و wizardly را به دنیا می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سیستم صنعتی (اسم)
industrialism

صنعت گرایی (اسم)
industrialism

انگلیسی به انگلیسی

• social and economic organization based on the production and distribution of goods
industrialism is the state of having an economy based on industry.

پیشنهاد کاربران

بپرس