1. Great heat indurates clay.
[ترجمه گوگل]گرمای زیاد خاک رس را مقاوم می کند
[ترجمه ترگمان]حرارت فوق العاده خاک رس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He is indurated to humble fare.
3. The usage is now firmly indurated.
[ترجمه گوگل]استفاده در حال حاضر به طور محکم تحمل شده است
[ترجمه ترگمان]استفاده از این روش در حال حاضر به شدت مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Greediness indurated his heart.
5. At surgical exploration, and indurate mass consisting of abscess within the omentum was identified.
[ترجمه گوگل]در اکتشاف جراحی، توده سفت متشکل از آبسه در داخل امنتوم شناسایی شد
[ترجمه ترگمان]در کاوش جراحی، و توده indurate متشکل از دمل درون the شناسایی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. To verify the curative effect of He - Ne laser in the treatment of acne indurate cystica.
[ترجمه گوگل]بررسی اثر درمانی لیزر He-Ne در درمان آکنه سیستیکای ایندورات
[ترجمه ترگمان]برای بررسی تاثیر curative لیزر - در درمان آکنه indurate cystica استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The sculpture was so realistic that it seemed that at any moment the indurate marble form.
[ترجمه گوگل]مجسمه آنقدر واقع گرایانه بود که به نظر می رسید هر لحظه سنگ مرمر سخت شکل می گیرد
[ترجمه ترگمان]مجسمه سازی چنان واقع گرایانه بود که به نظر می رسید هر لحظه مجسمه مرمر indurate شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The water filter is made of cast iron, cast steel, brass and stainless steel with small figure. It is indurate and easy to install.
[ترجمه گوگل]فیلتر آب از چدن، چدن، برنج و فولاد ضد زنگ با فیگور کوچک ساخته شده است مقاوم است و نصب آن آسان است
[ترجمه ترگمان]فیلتر آب از چدن، چدن، فولاد و فولاد ضد زنگ با شکل کوچک ساخته شده است نصب آن آسان و آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. To verify the curative effect of He-Ne laser in the treatment of acne indurate cystic.
[ترجمه گوگل]برای بررسی اثر درمانی لیزر He-Ne در درمان آکنه کیستیک
[ترجمه ترگمان]برای تایید اثر curative لیزر - Ne در درمان آکنه indurate cystic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید