inducible


معنی: وادار کردنی
معانی دیگر: وادار کردنی

مترادف ها

وادار کردنی (صفت)
inducible, persuadable, persuasible

انگلیسی به انگلیسی

• may be concluded, may be inferred

پیشنهاد کاربران

بپرس