1. i worked indoors all day
تمام روز را در خانه (ساختمان) کار کردم.
2. we went indoors because rain impended
چون قرار بود باران بیاید به داخل ساختمان رفتیم.
3. I suddenly felt chilled and had to go indoors.
 [ترجمه گوگل]من ناگهان احساس سرما کردم و مجبور شدم به داخل خانه بروم 
[ترجمه ترگمان]ناگهان احساس سرما کردم و مجبور شدم به خانه بروم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. Let's go indoors and have something to eat.
 [ترجمه گوگل]بیا برویم داخل خانه و چیزی بخوریم 
[ترجمه ترگمان]بیا بریم خونه و یه چیزی بخوریم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. The plants should be grown indoors until spring, when they can be transplanted outside.
 [ترجمه گوگل]گیاهان باید تا بهار در داخل خانه رشد کنند، تا زمانی که می توان آنها را در خارج از خانه پیوند داد 
[ترجمه ترگمان]گیاهان باید تا بهار در خانه رشد کنند تا بتوانند از بیرون منتقل شوند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. The rain compelled us to stay indoors.
 [ترجمه گوگل]باران ما را مجبور به ماندن در خانه کرد 
[ترجمه ترگمان]باران ما را مجبور کرد که در خانه بمانم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. The children had been indoors all day, and were getting restless.
 [ترجمه گوگل]بچه ها تمام روز در خانه بودند و بی قرار بودند 
[ترجمه ترگمان]بچه ها تمام روز در خانه بودند و بی قرار بودند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. The rain had kept me indoors all weekend and I was beginning to get cabin fever.
 [ترجمه گوگل]باران تمام آخر هفته مرا در خانه نگه داشته بود و شروع به گرفتن تب کابین شده بود 
[ترجمه ترگمان]باران تمام آخر هفته مرا در خانه نگه داشت و من شروع به تب کلبه کردم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Bring strawberry plants indoors for an early crop.
 [ترجمه گوگل]گیاهان توت فرنگی را برای کشت زود هنگام به داخل خانه بیاورید 
[ترجمه ترگمان]گیاهان توت فرنگی را به خاطر یک محصول اولیه به داخل خانه بیاورید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. I think perhaps we should go indoors.
 [ترجمه گوگل]فکر می کنم شاید باید به داخل خانه برویم 
[ترجمه ترگمان]فکر کنم بهتره بریم خونه 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. We've been cooped up ( indoors ) for hours because of the rain.
 [ترجمه گوگل]ما ساعت ها به دلیل باران (در داخل خانه) سربسته بودیم 
[ترجمه ترگمان]ساعت ها به خاطر باران آن ها را حبس کرده ایم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. The presentation will take place indoors if it's wet.
 [ترجمه گوگل]در صورت خیس بودن، ارائه در داخل خانه انجام می شود 
[ترجمه ترگمان]در صورت مرطوب شدن، این ارائه در داخل خانه رخ خواهد داد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. My missis hates me smoking indoors.
 [ترجمه گوگل]خانم من از سیگار کشیدن من در داخل خانه متنفر است 
[ترجمه ترگمان]خانم من از من نفرت دارد که در خانه سیگار بکشم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. I always keep indoors by bad weather.
 [ترجمه گوگل]من همیشه در شرایط بد آب و هوایی داخل خانه هستم 
[ترجمه ترگمان]همیشه هوای بد را در خانه نگه می دارم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. You don't need to keep your hat on indoors.
 [ترجمه گوگل]نیازی نیست کلاه خود را در داخل خانه نگه دارید 
[ترجمه ترگمان]لازم نیست کلاهت را در داخل نگه داری 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید