1. We report a 73-year-old woman presented with one-month indolently left flank soreness and then diagnosed as a life-threatening perirenocolonic fistula.
[ترجمه گوگل]ما یک زن 73 ساله را گزارش میکنیم که با درد یک ماهه بیحالی پهلو چپ و سپس به عنوان یک فیستول پریرنوکولونیک تهدیدکننده حیات تشخیص داده شد
[ترجمه ترگمان]ما یک زن ۷۳ ساله را با تنبلی چپ به چپ گزارش می کنیم و سپس به عنوان فیستول از خطر مرگ به عنوان یک زندگی تهدید کننده زندگی تشخیص داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما یک زن ۷۳ ساله را با تنبلی چپ به چپ گزارش می کنیم و سپس به عنوان فیستول از خطر مرگ به عنوان یک زندگی تهدید کننده زندگی تشخیص داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She indolently displayed in the sunshine.
[ترجمه گوگل]او با بی حوصلگی در زیر نور خورشید نمایش داده شد
[ترجمه ترگمان]او با تنبلی در زیر نور آفتاب ظاهر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با تنبلی در زیر نور آفتاب ظاهر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. So it is with many souls who indolently live on the outer edge of their own natures until great thunderstorms of sorrow reveal hidden depths within that were never hitherto suspected.
[ترجمه گوگل]در مورد بسیاری از ارواح نیز چنین است که با بی حوصلگی در لبه بیرونی طبیعت خود زندگی می کنند تا زمانی که رعد و برق های بزرگ غم و اندوه اعماق پنهانی را در درون خود آشکار می کنند که تاکنون هرگز مشکوک نبوده اند
[ترجمه ترگمان]بنابراین با جان های بسیاری که به تنبلی در کناره بیرونی طبیعت خود زندگی می کنند، تا اینکه طوفان های شدید در اعماق وجود خود را آشکار می کنند که تا به حال به آن مظنون نشده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین با جان های بسیاری که به تنبلی در کناره بیرونی طبیعت خود زندگی می کنند، تا اینکه طوفان های شدید در اعماق وجود خود را آشکار می کنند که تا به حال به آن مظنون نشده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He lives indolently with his relatives.
[ترجمه گوگل]او با بی حوصلگی با بستگانش زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]او با بی میلی با بستگانش زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با بی میلی با بستگانش زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Wang, who, leaning indolently against the back of her chair in a position halfway between sitting and standing, asked, Have you had dinner?
[ترجمه گوگل]وانگ که در حالتی بین نشستن و ایستادن به پشتی صندلی خود تکیه داده بود، پرسید: شام خوردی؟
[ترجمه ترگمان]آقای ونگ که با بی اعتنایی به پشتی صندلی اش تکیه داده و در حال ایستادن بود پرسید: ناهار خوردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آقای ونگ که با بی اعتنایی به پشتی صندلی اش تکیه داده و در حال ایستادن بود پرسید: ناهار خوردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. To roll the body about indolently or clumsily in or as if in water, snow, or mud.
[ترجمه گوگل]غلتاندن بدن به طور ناخوشایند یا ناشیانه در یا انگار در آب، برف یا گل
[ترجمه ترگمان]بدن را به تنبلی و یا به طرزی ناشیانه در آب، برف و یا گل فرو کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بدن را به تنبلی و یا به طرزی ناشیانه در آب، برف و یا گل فرو کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Although the majority of cases behave indolently, occasional distant metastasis, local invasion or recurrence have been reported.
[ترجمه گوگل]اگرچه اکثر موارد بیحالی رفتار میکنند، گاه به گاه متاستاز دوردست، تهاجم موضعی یا عود گزارش شده است
[ترجمه ترگمان]اگر چه اکثر موارد با تنبلی، حملات گاه گاه دور، تهاجم محلی و یا وقوع دوباره، رفتار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر چه اکثر موارد با تنبلی، حملات گاه گاه دور، تهاجم محلی و یا وقوع دوباره، رفتار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. One arm disentangled itself from the covers, her fingers curling indolently into the fine cotton of the quilt.
[ترجمه گوگل]یکی از بازوها خود را از روی جلد جدا کرد، انگشتانش به شدت در پنبه ظریف لحاف حلقه میشوند
[ترجمه ترگمان]یکی از بازوی خود را از ملافه ها جدا کرد، انگشتانش را با تنبلی به پارچه ابریشمی لحاف دوخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یکی از بازوی خود را از ملافه ها جدا کرد، انگشتانش را با تنبلی به پارچه ابریشمی لحاف دوخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Davide had seen the priests, who had shrugged and thrown up their hands indolently at the laundress's problem.
[ترجمه گوگل]دیوید کشیشان را دیده بود که به خاطر مشکل لباسشویی شانه هایشان را بالا انداخته بودند و دستانشان را با بی حوصلگی بالا انداخته بودند
[ترجمه ترگمان]Davide، کشیش ها را دیده بودند که شانه بالا انداخته بودند و با تنبلی دست خود را به مشکل رخت laundress دوخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Davide، کشیش ها را دیده بودند که شانه بالا انداخته بودند و با تنبلی دست خود را به مشکل رخت laundress دوخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He draws out two bundles of jack straws from the pile and lies there indolently.
[ترجمه گوگل]او دو دسته نی جک را از روی توده بیرون می آورد و بی حوصله در آنجا دراز می کشد
[ترجمه ترگمان]دو بسته از straws را از روی توده بیرون می کشد و با تنبلی آنجا دراز می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دو بسته از straws را از روی توده بیرون می کشد و با تنبلی آنجا دراز می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. First, the Lakers have the rest of the regular season. "Fulfilling the obligation of an 82-game schedule" is how Phil Jackson so indolently describes it.
[ترجمه گوگل]اول اینکه لیکرز بقیه فصل عادی را در اختیار دارد فیل جکسون با بی حوصلگی آن را "ایفای تعهدات یک برنامه 82 بازی" توصیف می کند
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، \"لیکرز\" بقیه فصل عادی را دارد و \"وظیفه یک برنامه ۸۲ بازی\" این است که چگونه فیل جکسون به این راحتی آن را توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، \"لیکرز\" بقیه فصل عادی را دارد و \"وظیفه یک برنامه ۸۲ بازی\" این است که چگونه فیل جکسون به این راحتی آن را توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید