indochina

/ˌɪndoˈtʃaɪnə//ˌɪndoˈtʃaɪnə/

شبه جزیره ی هند و چین (که شامل ویتنام و کامبوج و لائوس می شود) (indo-china و indo china هم می نویسند)، هندوچین

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a large Southeast Asian peninsula south of China, between the Indian Ocean and the South China Sea.

جمله های نمونه

1. To the extent that he focused on Indochina at all, he was ambivalent.
[ترجمه گوگل]تا جایی که او اصلاً روی هندوچین تمرکز کرد، دوسوگرا بود
[ترجمه ترگمان]تا حدی که روی هندوچین تمرکز می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Specialists on Indochina were considerably less optimistic during the early days of the Truman administration.
[ترجمه گوگل]متخصصان هندوچین در روزهای اولیه دولت ترومن به میزان قابل توجهی خوشبین نبودند
[ترجمه ترگمان]متخصصانی که در هندوچین مصرف می شدند به طور قابل توجهی نسبت به دوران اولیه حکومت ترومن خوشبین بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Later he describes events in Indochina as "a quadripartite game of wei qi", just at the time when genocide was under way in Cambodia.
[ترجمه گوگل]بعداً او رویدادهای هندوچین را به عنوان "یک بازی چهارجانبه وی چی" توصیف می کند، درست در زمانی که نسل کشی در کامبوج در جریان بود
[ترجمه ترگمان]بعدها او وقایع هندوچین را به عنوان \"بازی quadripartite وی\" توصیف کرد، درست در زمانی که نسل کشی در کامبوج در جریان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. INDOCHINA . Tonkin. The tomb of a French soldier killed during the war.
[ترجمه گوگل]هندوچین تونکین مقبره یک سرباز فرانسوی که در جریان جنگ کشته شد
[ترجمه ترگمان]indochina tonkin معبد یک سرباز فرانسوی در زمان جنگ کشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Even preserving what we have achieved - the Indochina settlement, for example - would become precarious.
[ترجمه گوگل]حتی حفظ آنچه به دست آورده ایم - برای مثال حل و فصل هندوچین - متزلزل خواهد شد
[ترجمه ترگمان]برای مثال، حفظ آنچه که ما به دست آوردیم - اسکان هندوچین به خطر تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. None of these conditions was fulfilled in Indochina.
[ترجمه گوگل]هیچ یک از این شرایط در هندوچین برآورده نشد
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از این شرایط در هندوچین انجام نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It reduced Indochina to its proper scale - a small peninsula on a major continent.
[ترجمه گوگل]هندوچین را به مقیاس مناسب خود کاهش داد - یک شبه جزیره کوچک در یک قاره بزرگ
[ترجمه ترگمان]این کشور هندوچین را به مقیاس مناسب خود - یک شبه جزیره کوچک در قاره بزرگ تقلیل داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The "Indochina" cocktail, a house specialty that pairs makgeolli with lemongrass and coconut, comes recommended.
[ترجمه گوگل]کوکتل "Indochina"، یک غذای خاص خانگی که ماکگئولی را با علف لیمو و نارگیل جفت می کند، توصیه می شود
[ترجمه ترگمان]کوکتل \"هندوچین\"، یک تخصص خانگی که با lemongrass و نارگیل جفت می شود، توصیه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. War in Indochina: Lost. French forces plead sickness, take to bed with Dien Bien Flu.
[ترجمه گوگل]جنگ در هندوچین: گمشده نیروهای فرانسوی مدعی بیماری هستند، با آنفولانزای Dien Bien به رختخواب بروید
[ترجمه ترگمان]جنگ هندوچین: گم شده نیروهای فرانسوی از بیماری دفاع می کنند و با Dien Bien Flu بستری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Vietnam Indochina Peninsula in the east.
[ترجمه گوگل]شبه جزیره هندوچین ویتنام در شرق
[ترجمه ترگمان]شبه جزیره هندوچین در شرق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Canada had taken part in the Indochina International Control and Supervise Committee (ICSC) from 1954 to 197
[ترجمه گوگل]کانادا از سال 1954 تا 197 در کمیته بین المللی کنترل و نظارت هندوچین (ICSC) شرکت کرده بود
[ترجمه ترگمان]کانادا از ۱۹۵۴ تا ۱۹۷ عضو کمیته بین المللی کنترل و کنترل بین المللی هند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The French used the Bearcat in Indochina, and the Thai air force also operated a large number of them.
[ترجمه گوگل]فرانسوی ها از Bearcat در هندوچین استفاده کردند و نیروی هوایی تایلند نیز تعداد زیادی از آنها را عملیاتی کرد
[ترجمه ترگمان]فرانسوی ها از bearcat در هندوچین استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A global fall in the price of rice spread hardship and even starvation to many parts of Indochina.
[ترجمه گوگل]کاهش جهانی قیمت برنج باعث ایجاد مشکلات و حتی گرسنگی در بسیاری از مناطق هندوچین شد
[ترجمه ترگمان]سقوط جهانی در قیمت برنج، سختی و حتی گرسنگی را به بسیاری از مناطق هندوچین پخش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The other members of the joint chiefs agreed with him that the Indochina conflict was the wrong war in the wrong place.
[ترجمه گوگل]سایر اعضای روسای مشترک با او موافق بودند که درگیری هندوچین جنگ اشتباه در مکان اشتباه بود
[ترجمه ترگمان]اعضای دیگر روسای مشترک با وی همعقیده بودند که جنگ هندوچین در مکان اشتباهی رخ داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Michael Langford achieved international fame with his daring coverage of the Indochina war, both on film and in still pictures.
[ترجمه گوگل]مایکل لنگفورد با پوشش جسورانه خود از جنگ هندوچین، چه در فیلم و چه در تصاویر ثابت، به شهرت بین المللی دست یافت
[ترجمه ترگمان]مایکل Langford با پوشش جسورانه خود از جنگ هندوچین به شهرت جهانی دست یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• peninsula in southeastern asia (occupied by burma, laos, thailand, cambodia, vietnam, and malaysia)
indochina, peninsula in southeastern asia (occupied by burma, laos, thailand, cambodia, vietnam, and malaysia)

پیشنهاد کاربران

بپرس