individualise

جمله های نمونه

1. All clients need individualised care: we need to question the practicality of clients undertaking bed rest and elevating limbs.
[ترجمه گوگل]همه مراجعان نیاز به مراقبت فردی دارند: ما باید عملی بودن استراحت در بستر و بالا بردن اندام‌ها را از سوی مشتریان زیر سوال ببریم
[ترجمه ترگمان]همه مشتری ها به مراقبت های بهداشتی نیاز دارند: ما باید عملی بودن مشتریان را زیر نظر بگیریم و اعضای بدن و پاها را بالا ببریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Individualised nursing is based on knowledge of a patient's individuality.
[ترجمه گوگل]پرستاری فردی مبتنی بر آگاهی از فردیت بیمار است
[ترجمه ترگمان]پرستاری از سالمندان بر مبنای شناخت فردیت بیمار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The screen becomes an individualised blackboard for each child.
[ترجمه گوگل]صفحه نمایش به یک تخته سیاه جداگانه برای هر کودک تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]صفحه به تخته سیاه individualised برای هر کودک تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Planning individualised nursing care based on nursing models and the nursing process.
[ترجمه گوگل]برنامه ریزی مراقبت های پرستاری فردی بر اساس مدل های پرستاری و فرآیند پرستاری
[ترجمه ترگمان]برنامه ریزی برای مراقبت پرستاری براساس مدل های پرستاری و فرآیند پرستاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Examples include direct forms of communication, appraisal, and individualised performance related pay.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال می توان به اشکال مستقیم ارتباط، ارزیابی، و پرداخت فردی مرتبط با عملکرد اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]مثال ها شامل اشکال مستقیم ارتباط، ارزیابی، و ارزیابی عملکرد مربوط به عملکرد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The first part discusses the significance of individualise learning theory.
[ترجمه گوگل]بخش اول اهمیت نظریه یادگیری فردی را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]بخش اول اهمیت نظریه یادگیری individualise را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In this way, contracts can serve as a basis for individualised instruction.
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، قراردادها می توانند به عنوان مبنایی برای آموزش فردی عمل کنند
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، قراردادها می توانند به عنوان پایه ای برای دستورالعمل individualised عمل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Hence the need for a flexible interpretation of the guidelines to INDIVIDUALISE therapy to suit the circumstances of each patient.
[ترجمه گوگل]از این رو نیاز به تفسیر منعطف دستورالعمل‌های درمان فردی متناسب با شرایط هر بیمار است
[ترجمه ترگمان]از این رو، نیاز به تفسیر انعطاف پذیر از رهنمودها برای INDIVIDUALISE درمانی، متناسب با شرایط هر بیمار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• make individual, cause to be distinctive; treat as separate or distinct (also individualize)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : individualize / individuate
✅️ اسم ( noun ) : individuality / individual / individualism / individualist / individualization
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ صفت ( adjective ) : individual / individualist / individualistic / individualized
✅️ قید ( adverb ) : individually

بپرس