1. Milton pushes this image even further into indistinctness with an instance of his famous deployment of the conjunction or.
[ترجمه گوگل]میلتون این تصویر را حتی با نمونه ای از به کارگیری معروف خود از ترکیب یا
[ترجمه ترگمان]میلتن این تصویر را حتی بیشتر به indistinctness با مثالی از گسترش مشهور پیوند یا پیوند، هل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]میلتن این تصویر را حتی بیشتر به indistinctness با مثالی از گسترش مشهور پیوند یا پیوند، هل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. But it is certain that its awful indistinctness seemed to produce very little impression on the young sinners.
[ترجمه گوگل]اما مسلم است که نامشخص بودن وحشتناک آن تأثیر بسیار کمی بر گناهکاران جوان ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]اما مسلم است که به نظر می رسید که بر این گناهکاران جوان اثر چندانی قائل نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما مسلم است که به نظر می رسید که بر این گناهکاران جوان اثر چندانی قائل نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. However, because of the indistinctness of its effective substances, the quality control has some problems.
[ترجمه گوگل]با این حال، به دلیل نامشخص بودن مواد مؤثر آن، کنترل کیفی دارای مشکلاتی است
[ترجمه ترگمان]با این حال، به دلیل وجود مواد موثر آن، کنترل کیفیت برخی مشکلات دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، به دلیل وجود مواد موثر آن، کنترل کیفیت برخی مشکلات دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. And now the engineer pulled out the throttle-valve to make up for lost time, and the clatter of the train faded into a distant roar, and its lights began to twinkle into indistinctness.
[ترجمه گوگل]و حالا مهندس برای جبران زمان از دست رفته، دریچه گاز را بیرون کشید و صدای تق تق قطار در غرشی از راه دور محو شد و چراغ های آن شروع به چشمک زدن به صورت نامشخص کردند
[ترجمه ترگمان]و حالا مهندس دریچه را بیرون کشید تا به موقع از دست برود، و صدای قطار در غرش دوردست محو شد و چراغ های آن روشن شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و حالا مهندس دریچه را بیرون کشید تا به موقع از دست برود، و صدای قطار در غرش دوردست محو شد و چراغ های آن روشن شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. TV target tracing system has following features: real-time, image indistinctness on the ground of dynamic tracing and external environmental distortion, high noise background intensity and so on.
[ترجمه گوگل]سیستم ردیابی هدف تلویزیون دارای ویژگی های زیر است: زمان واقعی، نامشخص بودن تصویر بر روی زمین ردیابی پویا و اعوجاج محیطی خارجی، شدت پس زمینه نویز بالا و غیره
[ترجمه ترگمان]سیستم ردیابی هدف TV دارای ویژگی های زیر است: زمان واقعی، تصویر indistinctness بر روی زمین ردیابی دینامیکی و اعوجاج محیطی خارجی، شدت پس زمینه سر و صدا و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سیستم ردیابی هدف TV دارای ویژگی های زیر است: زمان واقعی، تصویر indistinctness بر روی زمین ردیابی دینامیکی و اعوجاج محیطی خارجی، شدت پس زمینه سر و صدا و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Milton's interest in moments of blurriness and of visual indistinctness suggest that the distinction between good and evil is actually never that clear.
[ترجمه گوگل]علاقه میلتون به لحظات تاری و عدم تمایز بصری نشان می دهد که تمایز بین خیر و شر در واقع هرگز آنقدر واضح نیست
[ترجمه ترگمان]علاقه میلتن به لحظات of و of بصری نشان می دهد که تمایز بین خوب و بد در حقیقت هرگز به روشنی بیان نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علاقه میلتن به لحظات of و of بصری نشان می دهد که تمایز بین خوب و بد در حقیقت هرگز به روشنی بیان نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Man in a coir raincoat traveling in time and space is like Ta-mo, who crossed a river by driving a reed over it, integrating endless Buddhist allegory with emptiness and indistinctness.
[ترجمه گوگل]مردی با بارانی چلوار که در زمان و مکان سفر می کند، مانند تامو است که با راندن نی بر روی آن از رودخانه ای گذشت و تمثیل بی پایان بودایی را با پوچی و نامشخص ادغام کرد
[ترجمه ترگمان]انسان در بارانی coir که در زمان و فضا مسافرت می کند مانند Ta است که با گذشتن از یک نی، یک نی را روی آن عبور می دهد، و استعاره بی پایان بودایی را با پوچی و indistinctness ترکیب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انسان در بارانی coir که در زمان و فضا مسافرت می کند مانند Ta است که با گذشتن از یک نی، یک نی را روی آن عبور می دهد، و استعاره بی پایان بودایی را با پوچی و indistinctness ترکیب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. When low light level ( LLL ) image is processed by average filter, indistinctness may be caused seriously.
[ترجمه گوگل]هنگامی که تصویر سطح نور کم (LLL) توسط فیلتر متوسط پردازش می شود، ممکن است نامشخص بودن به طور جدی ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که تصویر سطح پایین (lll)با فیلتر میانگین پردازش می شود، indistinctness ممکن است به طور جدی ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هنگامی که تصویر سطح پایین (lll)با فیلتر میانگین پردازش می شود، indistinctness ممکن است به طور جدی ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. So the quality of neutron radiograph and, relevant products under NDT can be well controlled. The method to estimate total indistinctness of is also introduced.
[ترجمه گوگل]بنابراین کیفیت رادیوگرافی نوترونی و محصولات مربوطه تحت NDT را می توان به خوبی کنترل کرد روش تخمین عدم تمایز کل نیز معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]بنابراین کیفیت of نوترون و محصولات مرتبط با آن را می توان به خوبی کنترل کرد این روش برای تخمین مجموع indistinctness نیز معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین کیفیت of نوترون و محصولات مرتبط با آن را می توان به خوبی کنترل کرد این روش برای تخمین مجموع indistinctness نیز معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید