indistinctly


بطور نامعلوم، بطور ناروشن، به تیرگی، ناشمرده

جمله های نمونه

1. He speaks so indistinctly that many listeners haven't a clue what he is saying.
[ترجمه گوگل]او به قدری نامشخص صحبت می کند که بسیاری از شنوندگان نمی دانند او چه می گوید
[ترجمه ترگمان]آن قدر نامفهوم حرف می زند که بسیاری از شنوندگان از سخنان او سر در نمی آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There are also four manner adverbs in -ly: indistinctly, heavily, insignificantly, and noiselessly.
[ترجمه گوگل]همچنین چهار قید در -ly وجود دارد: نامشخص، سنگین، بی‌اهمیت و بی‌صدا
[ترجمه ترگمان]در این میان چهار نوع کلام نامفهوم و نامفهوم و نامفهوم و بدون صدا و بدون صدا وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Try and speak less indistinctly.
[ترجمه گوگل]سعی کنید کمتر به طور نامفهوم صحبت کنید
[ترجمه ترگمان] سعی کن کم تر نامفهوم حرف بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Their voices came down, afar and indistinctly, from the upper heights where they habitually dwelt.
[ترجمه گوگل]صدای آنها دور و به طور نامشخص از ارتفاعات بالا که معمولاً در آنجا ساکن بودند پایین می آمد
[ترجمه ترگمان]صدایشان از دور و نامفهوم از ارتفاعات بالا می آمد که معمولا در آن سکونت داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Perhaps some people at heart indistinctly said: You said are these the soldier?
[ترجمه گوگل]شاید عده ای از دلشان به طور نامعلوم می گفتند: شما گفتید اینها سرباز هستند؟
[ترجمه ترگمان]شاید برخی از مردم به طور مبهم می گفتند: شما گفتید این سرباز است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Children always pronounce indistinctly at the very start when they are able to speak.
[ترجمه گوگل]کودکان همیشه در همان ابتدا که قادر به صحبت کردن هستند به طور نامفهوم تلفظ می کنند
[ترجمه ترگمان]بچه ها هر وقت که حرف می زنند نامفهوم و نامفهوم تلفظ می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Suddenly, cloudy, can see indistinctly there across time.
[ترجمه گوگل]به طور ناگهانی، ابری، می تواند در طول زمان به طور نامشخصی آنجا را ببیند
[ترجمه ترگمان]ناگهان، ابری در گذر زمان می تواند به طور مبهم به وضوح ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Black reefs scatter over the bay, appear indistinctly as the tide waves leap.
[ترجمه گوگل]صخره‌های سیاه بر روی خلیج پراکنده می‌شوند و با جهش امواج جزر و مد به طور نامشخصی ظاهر می‌شوند
[ترجمه ترگمان]رگه های سیاه از روی خلیج پراکنده می شوند و مانند امواج دریا به طور نامفهوم به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He began to understand indistinctly why he always had the same dream.
[ترجمه گوگل]او شروع به درک نامشخصی کرد که چرا همیشه یک رویا را می دید
[ترجمه ترگمان]نامفهوم بود که چرا همیشه همان رویا را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A sea rover has appeared indistinctly in the fog.
[ترجمه گوگل]یک مریخ نورد دریایی به طور نامشخص در مه ظاهر شده است
[ترجمه ترگمان]A در مه به طور مبهم به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Melanie's voice murmured indistinctly.
[ترجمه گوگل]صدای ملانی به طور نامفهومی زمزمه کرد
[ترجمه ترگمان]صدای ملانی نامفهوم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She was sucking her thumb so it came out very indistinctly.
[ترجمه گوگل]داشت شستش را می مکید بنابراین خیلی نامشخص بیرون آمد
[ترجمه ترگمان]انگشت شستش را می مکید به طوری که خیلی واضح به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Unique back design uses chalaza design, make back skin is shown indistinctly, reservation is sexy, add mature flavor.
[ترجمه گوگل]طراحی منحصر به فرد پشت از طرح چالازا استفاده می کند، پوست پشت را به طور نامشخص نشان می دهد، رزرو جذاب است، طعم بالغ را اضافه می کند
[ترجمه ترگمان]طراحی برگشت منحصر به فرد از طراحی chalaza استفاده می کند، صاف کردن پوست به صورت مبهم نشان داده می شود، رزرو کردن سکسی است و طعم بلوغ را به آن اضافه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Thai Stewardess. They are enchanting, dressing chiffon, hot body appear indistinctly.
[ترجمه گوگل]مهماندار تایلندی آنها دلربا هستند، لباس ابریشمی ابریشمی، بدن داغ به نظر می رسد نامشخص
[ترجمه ترگمان]غذای تایلندی آن ها خیلی مسحور کننده و دلربا هستند، بدن گرم و لطیف ظاهر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• faintly, unclearly; indistinguishably, undiscernibly

پیشنهاد کاربران

بپرس