1. the indisputable master of the universe
سرور بی چون و چرای عالم
2. This is a work of indisputable genius.
[ترجمه گوگل]این اثری با نبوغ غیرقابل انکار است
[ترجمه ترگمان] این یه کار هوشمندانه بی indisputable
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. One fact is indisputable - this must never be allowed to happen again.
[ترجمه گوگل]یک واقعیت غیرقابل انکار است - هرگز نباید اجازه داد که این اتفاق دوباره تکرار شود
[ترجمه ترگمان]یک حقیقت مسلم است - این هرگز نباید اجازه چنین چیزی را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The evidence was indisputable.
5. It is indisputable that birds in the UK are harbouring this illness.
[ترجمه گوگل]این غیر قابل انکار است که پرندگان در بریتانیا به این بیماری مبتلا هستند
[ترجمه ترگمان]مسلم است که پرندگان در انگلستان به این بیماری پناه می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It's indisputable that we are losing a lot of money.
[ترجمه گوگل]این غیر قابل انکار است که ما در حال از دست دادن پول زیادی هستیم
[ترجمه ترگمان]مسلم است که ما پول زیادی را از دست می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I believe that one indisputable fact about capitalist economies is the efficiency with which markets allocate resources to create wealth.
[ترجمه گوگل]من معتقدم که یک واقعیت غیرقابل انکار در مورد اقتصادهای سرمایه داری کارایی است که بازارها منابع را برای خلق ثروت تخصیص می دهند
[ترجمه ترگمان]من معتقدم که یک حقیقت مسلم در مورد اقتصاد سرمایه داری، بهره وری است که بازارها برای ایجاد ثروت منابع را به آن تخصیص می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Public apathy and political ignorance is an indisputable fact today.
[ترجمه گوگل]بی علاقگی عمومی و جهل سیاسی امروز یک واقعیت انکارناپذیر است
[ترجمه ترگمان]بی علاقگی عمومی و بی خبری سیاسی در واقع یک واقعیت مسلم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Hers is a performance of indisputable class making little but tremendously effective use of her famous fluttering gestures.
[ترجمه گوگل]او نمایشی از کلاس غیرقابل انکار است که از ژست های بال بال معروف او استفاده اندک اما بسیار مؤثری می کند
[ترجمه ترگمان]قلب او یک عملکرد عالی است که به طور فوق العاده اما موثر از حرکات fluttering مشهور او استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. What happened is indisputable: students, and the institutions to which they belonged, acquired a bad name universally.
[ترجمه گوگل]آنچه اتفاق افتاد غیرقابل انکار است: دانشآموزان و مؤسساتی که به آن تعلق داشتند، نام بدی در سطح جهانی پیدا کردند
[ترجمه ترگمان]آنچه اتفاق افتاد مسلم بود: دانشجویان، و موسساتی که به آن تعلق داشتند، به طور جهانی نام بدی به دست آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Charles returned in great triumph, indisputable King of Aquitaine.
[ترجمه گوگل]چارلز با پیروزی بزرگ بازگشت، پادشاه مسلم آکیتن
[ترجمه ترگمان]کارلوس با پیروزی بزرگی بازگشت و به عنوان پادشاه Aquitaine به پیروزی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Bob Dole, the indisputable Republican front-runner, had an even bigger day.
[ترجمه گوگل]باب دول، نامزد پیشتاز جمهوریخواهان، روز بزرگ تری را سپری کرد
[ترجمه ترگمان]باب دول، the بی چون و چرا جمهوری خواه، روز بزرگتری داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The atmosphere reminded me of an indisputable fact about Kings hockey in the post-Gretzky era.
[ترجمه گوگل]این فضا مرا به یاد یک واقعیت غیرقابل انکار در مورد کینگز هاکی در دوران پس از گرتزکی انداخت
[ترجمه ترگمان]این جو مرا به یاد یک حقیقت مسلم در مورد هاکی پادشاهان در دوران پس از gretzky انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It is indisputable, however, that the warplanes and helicopter gunships occasionally make mistakes.
[ترجمه گوگل]با این حال، این غیر قابل انکار است که هواپیماهای جنگی و هلیکوپترهای جنگی گهگاه مرتکب اشتباه می شوند
[ترجمه ترگمان]با این حال، مسلم است که هواپیماهای جنگی و هلی کوپترهای توپدار گاهی دچار اشتباه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید