1. Social impact evaluation is an indispensability part of project evaluation.
[ترجمه گوگل]ارزیابی اثرات اجتماعی بخش ضروری ارزیابی پروژه است
[ترجمه ترگمان]ارزیابی تاثیر اجتماعی بخش مهمی از ارزیابی پروژه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ارزیابی تاثیر اجتماعی بخش مهمی از ارزیابی پروژه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. As a indispensability proportion in the CIMS, CAQ has increasingly got recognition.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نسبت ضروری در CIMS، CAQ به طور فزاینده ای به رسمیت شناخته شده است
[ترجمه ترگمان]به عنوان نسبت indispensability در the، CAQ به طور فزاینده ای به رسمیت شناخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به عنوان نسبت indispensability در the، CAQ به طور فزاینده ای به رسمیت شناخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Extracurricular activities is an indispensability part of school life.
[ترجمه گوگل]فعالیت های فوق برنامه جزء ضروری زندگی مدرسه است
[ترجمه ترگمان]فعالیت های extracurricular بخشی از زندگی تحصیلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فعالیت های extracurricular بخشی از زندگی تحصیلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He called them "indispensability" and " tangibility.
[ترجمه گوگل]او آنها را "ضروری" و "ملموس بودن" نامید
[ترجمه ترگمان]او آن ها را \"indispensability\" و \"ملموس\" خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او آن ها را \"indispensability\" و \"ملموس\" خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Each man had his everyday business in which he could feel he had his niche and even at times his indispensability.
[ترجمه گوگل]هر مردی کسب و کار روزمره خود را داشت که در آن احساس می کرد جایگاه و حتی گاهی ضروری بودن خود را دارد
[ترجمه ترگمان]هر یک از مردان کاره ای روزمره خود را که در آن احساس می کرد، niche و حتی گاهی اوقات خود را در آن احساس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر یک از مردان کاره ای روزمره خود را که در آن احساس می کرد، niche و حتی گاهی اوقات خود را در آن احساس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Body and mental state are two aspects of body indispensability, they are mutually to contact interaction.
[ترجمه گوگل]بدن و حالت روانی دو جنبه ضروری بدن هستند، آنها متقابل برای تماس هستند
[ترجمه ترگمان]بدن و حالت ذهنی دو جنبه از بلوغ بدن هستند که متقابلا به تعامل با یکدیگر می پردازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بدن و حالت ذهنی دو جنبه از بلوغ بدن هستند که متقابلا به تعامل با یکدیگر می پردازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. That the inner musical auditory sensation for people who deal with the music practice is the capability indispensability.
[ترجمه گوگل]این که حس شنوایی موسیقایی درونی برای افرادی که با تمرین موسیقی سروکار دارند، قابلیت ضروری است
[ترجمه ترگمان]این حس درونی موسیقی برای افرادی که با تمرین موسیقی سروکار دارند قابلیت indispensability است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این حس درونی موسیقی برای افرادی که با تمرین موسیقی سروکار دارند قابلیت indispensability است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. ECCM that all the countries make great efforts to improve becomes a main and indispensability measure.
[ترجمه گوگل]ECCM که همه کشورها برای بهبود آن تلاش زیادی می کنند به یک اقدام اصلی و ضروری تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]تاکید بر این است که تمامی کشورها تلاش های بزرگی برای بهبود بخشیدن به یک معیار اصلی و indispensability انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تاکید بر این است که تمامی کشورها تلاش های بزرگی برای بهبود بخشیدن به یک معیار اصلی و indispensability انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Luciferin, as the light-carrier substance or the energy-transfer substance, plays an indispensability role on the luminescent system of luciferase in the biology illuminant.
[ترجمه گوگل]لوسیفرین بهعنوان ماده حامل نور یا ماده انتقالدهنده انرژی، نقش مهمی را بر روی سیستم درخشان لوسیفراز در روشنکنندههای زیستشناسی ایفا میکند
[ترجمه ترگمان]Luciferin، به عنوان ماده حامل نور و یا ماده انتقال انرژی، نقش indispensability را در سیستم درخشان luciferase در زیست شناسی زیست شناسی ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Luciferin، به عنوان ماده حامل نور و یا ماده انتقال انرژی، نقش indispensability را در سیستم درخشان luciferase در زیست شناسی زیست شناسی ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The germ plasm resource and breeding of grass is one of indispensability class of manual work pasture production subject and core course of grass studying specialty.
[ترجمه گوگل]منبع پلاسمای ژرم و پرورش چمن یکی از کلاس های ضروری کار دستی موضوع تولید مرتع و دوره اصلی تخصص مطالعه چمن است
[ترجمه ترگمان]منشا و پرورش علف germ از طبقه indispensability است که در زمینه تولید مرتع مورد استفاده قرار می گیرد و مسیر اصلی علف به طور تخصصی مطالعه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]منشا و پرورش علف germ از طبقه indispensability است که در زمینه تولید مرتع مورد استفاده قرار می گیرد و مسیر اصلی علف به طور تخصصی مطالعه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Also notice in this regards how Ecce Homo develops the indispensability of the small and the sick in Nietzsche himself. He loves even this about himself.
[ترجمه گوگل]همچنین در این زمینه توجه کنید که چگونه Ecce Homo ضروری بودن کوچک و بیمار را در خود نیچه توسعه می دهد او حتی این را در مورد خودش دوست دارد
[ترجمه ترگمان]در این راستا به این نکته توجه کنید که چگونه انسان های \"Ecce\" (indispensability of the indispensability of the small of the small)و the (sick)را در نیچه ایجاد می کنند او حتی این موضوع را در مورد خودش دوست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این راستا به این نکته توجه کنید که چگونه انسان های \"Ecce\" (indispensability of the indispensability of the small of the small)و the (sick)را در نیچه ایجاد می کنند او حتی این موضوع را در مورد خودش دوست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید