indiction


معنی: اگهی، اعلام، ارزیابی، مالیات پانزده ساله املاک، دوره پانزده ساله
معانی دیگر: (روم باستان)، فرمان امپراطور در تعیین مالیات ملک که هر پانزده سال صادر می شد، بستن مالیات پانزده ساله املاک

مترادف ها

اگهی (اسم)
assertion, announcement, proclamation, notice, advertisement, advertising, ticket, annunciation, poster, caveat, indiction

اعلام (اسم)
declaration, promulgation, annunciation, warning, enunciation, indiction, predication, meld

ارزیابی (اسم)
estimate, cost accounting, indiction, appraisal, evaluation, assessment, valuation, appraisement

مالیات پانزده ساله املاک (اسم)
indiction

دوره پانزده ساله (اسم)
indiction

پیشنهاد کاربران

بپرس