فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: indicts, indicting, indicted
مشتقات: indictable (adj.), indicter (indictor) (n.)
حالات: indicts, indicting, indicted
مشتقات: indictable (adj.), indicter (indictor) (n.)
• (1) تعریف: to bring a formal charge against, as by the findings of a grand jury.
• متضاد: acquit
• مشابه: arraign, charge, denounce, inculpate, tax
• متضاد: acquit
• مشابه: arraign, charge, denounce, inculpate, tax
- People were shocked when the respected senator was indicted by the grand jury on charges of murder.
[ترجمه گوگل] هنگامی که سناتور محترم توسط هیئت منصفه به اتهام قتل متهم شد، مردم شوکه شدند
[ترجمه ترگمان] هنگامی که سناتور محترم از متهم به اتهام قتل متهم شد، مردم شوکه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] هنگامی که سناتور محترم از متهم به اتهام قتل متهم شد، مردم شوکه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- There was not enough evidence to indict the woman of the crime, so the police investigation continued.
[ترجمه گوگل] مدارک کافی برای اعلام جرم برای این زن وجود نداشت، بنابراین تحقیقات پلیس ادامه یافت
[ترجمه ترگمان] مدارک کافی برای متهم کردن زن جنایت نبود، بنابراین تحقیقات پلیس ادامه پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] مدارک کافی برای متهم کردن زن جنایت نبود، بنابراین تحقیقات پلیس ادامه پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to accuse of or charge with poor conduct or wrongdoing.
• مترادف: charge
• متضاد: acquit
• مشابه: accuse, arraign, denounce, impute, incriminate, inculpate, tax
• مترادف: charge
• متضاد: acquit
• مشابه: accuse, arraign, denounce, impute, incriminate, inculpate, tax
- In his scathing article, the journalist indicts the police in connection with recent beatings and even killings.
[ترجمه گوگل] این روزنامه نگار در مقاله تند خود پلیس را در ارتباط با ضرب و شتم و حتی قتل های اخیر متهم می کند
[ترجمه ترگمان] در این مقاله جنجالی، روزنامه نگار علیه پلیس در رابطه با ضرب و شتم اخیر و حتی قتل، اعلام جرم کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] در این مقاله جنجالی، روزنامه نگار علیه پلیس در رابطه با ضرب و شتم اخیر و حتی قتل، اعلام جرم کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The report on plummeting test scores primarily indicted the teachers.
[ترجمه گوگل] گزارش در مورد کاهش شدید نمرات آزمون در درجه اول معلمان را متهم کرد
[ترجمه ترگمان] این گزارش در مورد کاهش نمرات امتحانی عمدتا آموزگاران را تحت تعقیب قرار داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این گزارش در مورد کاهش نمرات امتحانی عمدتا آموزگاران را تحت تعقیب قرار داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید