indicia

/ˌɪnˈdɪsjə//ˌɪnˈdɪsjə/

نشان ویژه

بررسی کلمه

اسم جمع ( plural noun )
(1) تعریف: a characteristic mark or indication.

- The gift was an indicia of his sincerity.
[ترجمه گوگل] این هدیه نشانه صداقت او بود
[ترجمه ترگمان] این هدیه، صداقت و صداقت او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: graphic marks or designs on mail that indicate that postage has been paid.

جمله های نمونه

1. Whereas in Germany, the value of personal indicia have been put into the rang of personal rights and protected by the right of claim (the damages, unjust right and the illegal management).
[ترجمه گوگل]در حالی که در آلمان، ارزش نشانه های شخصی در محدوده حقوق شخصی قرار گرفته و با حق ادعا (خسارت، حق ناعادلانه و مدیریت غیرقانونی) محافظت می شود
[ترجمه ترگمان]در حالی که در آلمان، ارزش of شخصی تحت فشار حقوق شخصی قرار گرفته و به وسیله حق ادعای حق ادعای خسارت، حق ناعادلانه و مدیریت غیرقانونی)حمایت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Personal indicia, such as the name or the portrait, are considered as the personality interests in our nation, and should be protected by personality rights.
[ترجمه گوگل]نشانه های شخصی، مانند نام یا پرتره، به عنوان علایق شخصیتی در ملت ما محسوب می شود و باید توسط حقوق شخصیتی محافظت شود
[ترجمه ترگمان]indicia شخصی مانند نام یا پرتره، به عنوان علایق شخصیتی ملت ما در نظر گرفته می شوند و باید توسط حقوق شخصیت مورد حمایت قرار گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Problems in applying traditional indicia in high technology contexts Technology-driven competition is frequently fierce.
[ترجمه گوگل]مشکلات در به کارگیری شاخص های سنتی در زمینه های فناوری پیشرفته، رقابت مبتنی بر فناوری اغلب شدید است
[ترجمه ترگمان]مشکلات مربوط به استفاده از indicia سنتی در زمینه های تکنولوژی بالا اغلب خشمگین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. These attitudes, too, I take to be important indicia, and likewise the predominance of one particular psychic function over the others.
[ترجمه گوگل]من این نگرش ها را نیز نشانه های مهمی می دانم و به همین ترتیب غلبه یک کارکرد روانی خاص بر سایرین
[ترجمه ترگمان]این نگرش ها نیز، من را به عنوان indicia مهم تلقی می کنم، و نیز برتری یک عمل روانی خاص بر دیگران
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. GOODWILL GAMES name, logos, and all related indicia are trademarks of Goodwill Games, Inc.
[ترجمه گوگل]نام، نشان‌واره‌ها و همه نشانه‌های مربوط به GOODWILL GAMES علائم تجاری Goodwill Games, Inc
[ترجمه ترگمان]goodwill GAMES نام، لوگو و همه indicia مربوط به علائم تجاری بازی های آسیایی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. On the basic of this research, a reasonable design processing flowsheet has been made and good ore dressing indicia has been achieved.
[ترجمه گوگل]بر اساس این تحقیق، یک فلو شیت پردازش طراحی معقول ساخته شده است و شاخص های کانسنگ پانسمان خوبی به دست آمده است
[ترجمه ترگمان]در پایه این تحقیق، به منظور دستیابی به یک روش طراحی مناسب، فلوشیت مناسب از فرآیند طراحی پیشنهاد شده و در نهایت به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They are talking about the press opinion and other indicia of public sentiment.
[ترجمه گوگل]آنها در مورد نظر مطبوعات و سایر نشانه های احساسات عمومی صحبت می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها در مورد نظر مطبوعات و دیگر جنبه های احساسات عمومی صحبت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. On the basic of this research, a reasonable design processing flowsheet was made and good ore dressing indicia was achieved.
[ترجمه گوگل]بر اساس این تحقیق، یک فلو شیت پردازش طراحی معقول ساخته شد و شاخص های کانسنگ پانسمان خوبی به دست آمد
[ترجمه ترگمان]در پایه این تحقیق، به منظور دستیابی به dressing، یک فرآیند طراحی منطقی به صورت منطقی ساخته شده و indicia خوب مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The display is embedded in an instrument panel of the vehicle and provides an indicia of the vehicle function controlled by the touchscreen and of driver interaction therewith.
[ترجمه گوگل]نمایشگر در پانل ابزار خودرو تعبیه شده است و نشانه ای از عملکرد خودرو که توسط صفحه لمسی کنترل می شود و تعامل راننده با آن را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]صفحه نمایش در پانل ابزاری خودرو جاسازی شده است و یک indicia از تابع وسیله نقلیه کنترل شده توسط صفحه لمسی و وسیله تعامل راننده را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An electroluminescent lamp (5 is imprinted on the graphic indicia layer (5 and a membrane switch (50) is formed on the lamp.
[ترجمه گوگل]یک لامپ الکترولومینسانس (5 روی لایه نشانگر گرافیکی نقش بسته است (5 و یک کلید غشایی (50) روی لامپ تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]یک لامپ electroluminescent (۵)بر روی لایه indicia گرافیکی (۵)و سوییچ غشا (۵۰)بر روی لامپ شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The data in the tree is mapped into the ordered sequence vector with numerical indicia defining the position of the named data in the ordered sequence vector.
[ترجمه گوگل]داده های درخت در بردار ترتیب مرتب شده با نشانه های عددی که موقعیت داده های نامگذاری شده را در بردار ترتیب مرتب شده مشخص می کند، نگاشت می شوند
[ترجمه ترگمان]داده ها در درخت به بردار توالی داده شده با indicia عددی نگاشت می شود که موقعیت داده های نامگذاری شده در بردار توالی داده شده را مشخص می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• signs, symbols (latin)

پیشنهاد کاربران

بپرس