indicant


معنی: نماینده، نشان دهنده، اشاره نما، دلالت کننده
معانی دیگر: شاخص، نمایگر، نمایه

جمله های نمونه

1. Also analysis indicant that microelement of Se get together in milled rice, so people will be supplied microelement of Se only eating mille rice, changing the feel disadvantage in edible brown rice.
[ترجمه گوگل]همچنین تجزیه و تحلیل نشان می دهد که ریز عنصر Se در برنج آسیاب شده با هم جمع می شود، بنابراین افراد تنها با خوردن برنج آسیاب، ریز عنصر Se را تامین می کنند، که باعث تغییر احساس ضرر در برنج قهوه ای خوراکی می شود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، تجزیه و تحلیل indicant که microelement بر روی هم در برنج سبوس دار به هم متصل می شوند، به این ترتیب مردم microelement از سینیور تنها برنج mille را تامین می کنند، که این احساس را در برنج قهوه ای خوردنی تغییر می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The internal control is an important indicant to measure the level of management of modern enterprise.
[ترجمه گوگل]کنترل داخلی یک شاخص مهم برای اندازه گیری سطح مدیریت شرکت مدرن است
[ترجمه ترگمان]کنترل داخلی یک indicant مهم برای اندازه گیری سطح مدیریت شرکت مدرن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The result of TUNEL indicant that there are apoptosis and necrosis.
[ترجمه گوگل]نتیجه TUNEL نشان دهنده آپوپتوز و نکروز است
[ترجمه ترگمان]نتیجه of indicant است که apoptosis و نکروز رخ داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion It is the most valuable diagnostic indicant to GIST that CD117 and CD3were positive.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری با ارزش ترین شاخص تشخیصی GIST مثبت بودن CD117 و CD3 است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری این the تشخیصی بسیار با ارزش برای GIST است که CD۱۱۷ و CD۳were مثبت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mucopolysaccharide was a kind of natural molecular, which was basically consisted of aldoses linked by indicant bond, and was almost found in all organisms including animal, plant and microbe.
[ترجمه گوگل]موکوپلی ساکارید نوعی مولکولی طبیعی بود که اساساً شامل آلدوزهایی بود که با پیوند مشخصی به هم مرتبط بودند و تقریباً در همه موجودات از جمله حیوان، گیاه و میکروب یافت می شد
[ترجمه ترگمان]mucopolysaccharide نوعی مولکولی طبیعی بود که اساسا شامل aldoses پیوند با پیوند indicant بود و تقریبا در تمام موجودات زنده از جمله حیوان، گیاه و microbe یافت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The total phenol extract mainly contains hydroxyl mandelic, 4-dihydroxy phenylethyl alcohol, salidroside and indicant compound and other derivatives with salidroside as the mother nucleus.
[ترجمه گوگل]عصاره کل فنل عمدتاً حاوی هیدروکسیل ماندلیک، 4-دی هیدروکسی فنیل اتیل الکل، سالیدروسید و ترکیب اندیکانت و سایر مشتقات با سالیدروسید به عنوان هسته مادر است
[ترجمه ترگمان]عصاره فنول کل شامل mandelic هیدروکسیل، ۴ - هیدروکسی phenylethyl الکل، ترکیب salidroside و indicant و مشتقات دیگر با salidroside به عنوان هسته مادر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conclusion GIST originates from stomach and small intestine mostly, It was the most valuable diagnostic indicant to GIST that CD11and CD34 were positive.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری GIST بیشتر از معده و روده کوچک منشاء می گیرد، این با ارزش ترین شاخص تشخیصی GIST مثبت بودن CD11 و CD34 بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری GIST از معده و روده کوچک بیشتر سرچشمه می گیرد، بیشتر با ارزش ترین نقطه تشخیصی برای GIST بود که CD۳۴ CD۳۴ مثبت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In addition, the total flavonoids extraction from panax notoginseng is mainly flavone and the its indicant by analyzing for its coloration reactions.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، کل استخراج فلاونوئیدها از panax notoginseng عمدتاً فلاون است و با تجزیه و تحلیل واکنش های رنگی آن نشان دهنده آن است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، استخراج کل flavonoids از panax notoginseng عمدتا flavone و the با تجزیه و تحلیل واکنش های رنگ آمیزی شده آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Persons with disability are a weak group in whole society. It is an Indicant of social harmonization to enhance care for the persona with disability and improve their quality of life.
[ترجمه گوگل]افراد دارای معلولیت یک گروه ضعیف در کل جامعه هستند این نشانه هماهنگی اجتماعی برای افزایش مراقبت از افراد دارای معلولیت و بهبود کیفیت زندگی آنها است
[ترجمه ترگمان]افراد دارای معلولیت یک گروه ضعیف در کل جامعه هستند این یک Indicant از هماهنگی اجتماعی برای افزایش مراقبت از شخصیت با معلولیت و بهبود کیفیت زندگی آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the administration's first response to the incident, Homeland Security Secretary Janet Napolitano told Americans two days after the indicant that the system in place worked.
[ترجمه گوگل]در اولین واکنش دولت به این حادثه، جانت ناپولیتانو، وزیر امنیت داخلی آمریکا، دو روز پس از این نشانه که سیستم موجود کار می‌کند، به آمریکایی‌ها گفت
[ترجمه ترگمان]در اولین واکنش دولت به این حادثه، جانت ناپولیتانو دبیر امنیت داخلی دو روز پس از the به آمریکایی ها گفت که این سیستم در محل کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Persons with disability are a weak group in whole society. It is an indicant of social harmonization to enhance care for the persons with disability and improve their quality of life.
[ترجمه گوگل]افراد دارای معلولیت یک گروه ضعیف در کل جامعه هستند این نشان دهنده هماهنگی اجتماعی برای افزایش مراقبت از افراد دارای معلولیت و بهبود کیفیت زندگی آنها است
[ترجمه ترگمان]افراد دارای معلولیت یک گروه ضعیف در کل جامعه هستند این یک indicant از هماهنگی اجتماعی برای افزایش مراقبت از افراد دارای معلولیت و بهبود کیفیت زندگی آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نماینده (اسم)
proxy, representation, deputation, agent, factor, doer, representative, envoy, delegate, deputy, assignee, envoi, exponent, symptom, indicant, delegacy, indicator

نشان دهنده (اسم)
pointer, indicant, demonstrator

اشاره نما (صفت)
indicant

دلالت کننده (صفت)
connotative, indicative, indicant

انگلیسی به انگلیسی

• something which indicates or shows, sign, designator, indicator
indicative, revealing

پیشنهاد کاربران

بپرس