معنی: سرخ پوست امریکای شمالی، هندوستانی، هندی، وابسته به هندی هامعانی دیگر: اهل هندوستان، اهل شبه قاره ی هند، وابسته به مردم و زبان و فرهنگ هندوستان، سرخپوست و سرخپوستی، وابسته به سرخپوستان و زبان و فرهنگ آنان، (امریکا) ساخته شده از ذرت، ذرتی
• (1)تعریف: a native or citizen of India, or a descendant thereof.
• (2)تعریف: a member of one of the native peoples of the Western Hemisphere, excluding the Inuits, Aleuts, and Yupiks, or a descendant of members of these groups; American Indian; Native American.
صفت ( adjective )
• (1)تعریف: of or pertaining to India or its people, culture, languages, or the like.
• (2)تعریف: of or pertaining to American Indians or their cultures, languages, or the like.
جمله های نمونه
1. The only good Indian is a dead Indian.
[ترجمه گوگل]تنها هندی خوب یک هندی مرده است [ترجمه ترگمان]تنها هندی خوب یک هندی مرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The bathyscaphe has plumbed the depth of the Indian Ocean.
[ترجمه گوگل]حمام اعماق اقیانوس هند را زیر آب برده است [ترجمه ترگمان]The عمق اقیانوس هند را plumbed [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Most Indian restaurants offer free delivery.
[ترجمه Dorsa] بیشتر رستوران های هندی پیشنهاد ارسال ( تحویل ) رایگان می دهند.
|
[ترجمه گوگل]اکثر رستوران های هندی تحویل رایگان ارائه می دهند [ترجمه ترگمان]اکثر رستوران های هندی ارائه رایگان ارائه می دهند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Many tourists cannot tell the difference between authentic Indian craftwork and imported imitations.
[ترجمه گوگل]بسیاری از گردشگران نمی توانند تفاوت بین صنایع دستی اصیل هندی و تقلیدهای وارداتی را تشخیص دهند [ترجمه ترگمان]بسیاری از توریست ها نمی توانند تفاوت بین محصولات معتبر هندی و مصنوعی وارداتی را تشخیص دهند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Ludo is a version of an ancient Indian racing game.
[ترجمه گوگل]Ludo نسخه ای از یک بازی مسابقه ای باستانی هندی است [ترجمه ترگمان]لو دو نسخه ای از یک بازی مسابقه اسب دوانی در هند باستان است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. For real Indian food, just follow these recipes.
[ترجمه گوگل]برای غذاهای واقعی هندی، فقط این دستور العمل ها را دنبال کنید [ترجمه ترگمان]برای غذاهای هندی واقعی، فقط از این دستور العمل ها استفاده کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Farmers occasionally plough up old Indian relics.
[ترجمه گوگل]کشاورزان گهگاه آثار قدیمی هند را شخم می زنند [ترجمه ترگمان]کشاورزان گاهی آثار باستانی هندی را شخم می زدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The Indian Prime Minister, V P Singh, lost a vote of confidence in the Indian parliament.
[ترجمه گوگل]وی پی سینگ، نخست وزیر هند، رای اعتماد پارلمان هند را از دست داد [ترجمه ترگمان]نخست وزیر هند، V پی سینگ، رای اعتماد به پارلمان هند را از دست داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The owl is sacred for many Californian Indian people.
[ترجمه گوگل]جغد برای بسیاری از مردم هند کالیفرنیایی مقدس است [ترجمه ترگمان]این جغد برای بسیاری از مردم کالیفرنیا مقدس است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Dyewood is a dense Indian hardwood.
[ترجمه گوگل]دیوود یک چوب سخت هندی متراکم است [ترجمه ترگمان]Dyewood یه تیکه چوب بلوط غلیظ هندی - ه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. They battled against other Indian tribes, but rarely fought with the whites.
[ترجمه گوگل]آنها با دیگر قبایل هندی جنگیدند، اما به ندرت با سفیدپوستان جنگیدند [ترجمه ترگمان]آن ها علیه دیگر قبایل هندی مبارزه کردند، اما به ندرت با سفیدها مبارزه می کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. All the Indian batsmen played well.
[ترجمه گوگل]همه بتمن های هندی خوب بازی کردند [ترجمه ترگمان]همه ضربه زنان هندی خوب بازی کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The caste system shapes nearly every facet of Indian life.
[ترجمه گوگل]نظام کاست تقریباً تمام جنبه های زندگی هندی را شکل می دهد [ترجمه ترگمان]نظام طبقاتی تقریبا هر جنبه از زندگی هند را شکل می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The programme is 90 minutes of dynamic Indian folk dance, live music and storytelling.
[ترجمه گوگل]این برنامه 90 دقیقه رقص محلی پویا هند، موسیقی زنده و داستان سرایی است [ترجمه ترگمان]این برنامه ۹۰ دقیقه رقص سنتی هندی، موسیقی زنده و داستان سرایی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Sri Lankans share a common ancestry with their Indian brethren.
[ترجمه گوگل]سریلانکایی ها نسب مشترکی با برادران هندی خود دارند [ترجمه ترگمان]مردم سریلانکا با برادران هندی خود یک اصل مشترک دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
سرخ پوست امریکای شمالی (اسم)
indian, redskin
هندوستانی (صفت)
hindustani, indian
هندی (صفت)
indian
وابسته به هندی ها (صفت)
indian
انگلیسی به انگلیسی
• resident of india, one of indian origin; member of any of the aboriginal peoples inhabiting north and south america or the west indies, native american, american indian, amerindian of or pertaining to india, of indian origin; of or pertaining to native american indians, of native american origin indian means belonging or relating to india. an indian is a person who comes from india. an indian is also someone descended from the people who lived in north, south, or central america before europeans arrived.
پیشنهاد کاربران
هندی مثال: Indian cuisine is known for its rich flavors and spices. غذاهای هندی به خاطر طعم و ادویه های غنی شناخته می شوند. *آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
هندی ( وابسته یا مرتبط به مردم، زبان، فرهنگ و کشور هندوستان ) ؛ هندوستانی؛ اهل هندوستان؛ زبان هندی؛ سرخپوست آمریکایی؛ مردم بومی قارۀ آمریکا
ریشه این واژه، پارسی است. از واژه ( هندوان ) برگرفته شده به معنی هندوستان یا سرزمین هندو ها.