indestructible

/ˌɪndəˈstrəktəbl̩//ˌɪndɪˈstrʌktəbl̩/

معنی: فنا ناپذیر، از میان نرفتنی، نابود نشدنی
معانی دیگر: ویران نکردنی (یا نشدنی)، تباهی ناپذیر، خراب نشدنی، نابود نشدنی (یا نکردنی)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: indestructibly (adv.), indestructibility (n.), indestructibleness (n.)
• : تعریف: not capable of being destroyed, damaged, or broken.
مترادف: deathless, immortal, immutable, imperishable, permanent
متضاد: breakable, destructible
مشابه: constant, durable, endless, enduring, eternal, everlasting, firm, fixed, impregnable, indelible, invulnerable, unbreakable, unchangeable

جمله های نمونه

1. an indestructible will
اراده ی شکست ناپذیر

2. Furniture for young children needs to be indestructible.
[ترجمه گوگل]مبلمان برای کودکان خردسال باید غیرقابل تخریب باشد
[ترجمه ترگمان]مبلمان برای کودکان کوچک غیرقابل خراب شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These plastic cups are virtually indestructible.
[ترجمه گوگل]این لیوان های پلاستیکی عملاً تخریب ناپذیر هستند
[ترجمه ترگمان]این فنجان های پلاستیکی تقریبا غیرقابل خراب شدن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The human spirit is virtually indestructible.
[ترجمه گوگل]روح انسان عملاً نابود نشدنی است
[ترجمه ترگمان]روح انسان عملا فناناپذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I'm pretty indestructible; it takes more than a bout of flu to lay me low.
[ترجمه گوگل]من کاملاً نابود نشدنی هستم بیش از یک حمله آنفولانزا طول می کشد تا من را کم کند
[ترجمه ترگمان]من کاملا فنا نشدنی هستم؛ بیشتر از یک سرماخوردگی طول می کشد تا من را آرام نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This type of plastic is almost indestructible.
[ترجمه گوگل]این نوع پلاستیک تقریباً تخریب ناپذیر است
[ترجمه ترگمان]این نوع پلاستیک تقریبا غیرقابل خراب شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Their shells are so hard they are virtually indestructible.
[ترجمه گوگل]پوسته های آنها به قدری سخت است که عملاً تخریب ناپذیر هستند
[ترجمه ترگمان]پوسته های آن ها چنان محکم است که عملا غیرقابل خراب شدن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Molded plastic is almost indestructible, but scuffs easily.
[ترجمه گوگل]پلاستیک قالب گیری شده تقریباً تخریب ناپذیر است، اما به راحتی خراشیده می شود
[ترجمه ترگمان]پلاستیک molded تقریبا غیرقابل خراب شدن است، اما به راحتی از بین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Gold is virtually indestructible.
[ترجمه گوگل]طلا عملاً تخریب ناپذیر است
[ترجمه ترگمان]طلا عملا فناناپذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Because if the indestructible Earnhardt can be put into an early grave, they all can.
[ترجمه گوگل]زیرا اگر ارنهارت فنا ناپذیر را بتوان در یک گور اولیه قرار داد، همه آنها می توانند
[ترجمه ترگمان]چون اگر the فنا فنا فنا ناپذیر باشند، همه آن ها می توانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I am beginning to think he is indestructible.
[ترجمه گوگل]من شروع به فکر می کنم که او نابود نشدنی است
[ترجمه ترگمان]کم کم دارم فکر می کنم که او فنا ناپذیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Foolish pride: I considered myself indestructible.
[ترجمه گوگل]غرور احمقانه: خود را نابود نشدنی می دانستم
[ترجمه ترگمان]غرور احمقانه: من خود را فناناپذیر تصور می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Until the accident, the ship was considered indestructible.
[ترجمه گوگل]تا قبل از حادثه، کشتی غیرقابل تخریب در نظر گرفته می شد
[ترجمه ترگمان]تا تصادف کشتی فنا ناپذیر به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We artists are indestructible; even in a prison, or in a concentration camp, I would be almighty in my own world of art, even if I had to paint my pictures with my wet tongue on the dusty floor of my cell. Pablo Picasso
[ترجمه گوگل]ما هنرمندان نابود نشدنی هستیم حتی در یک زندان یا در اردوگاه کار اجباری، در دنیای هنر خودم قادر خواهم بود، حتی اگر مجبور باشم تصاویرم را با زبان خیس روی زمین غبارآلود سلولم نقاشی کنم پابلو پیکاسو
[ترجمه ترگمان]ما هنرمندان indestructible، حتی در یک زندان، یا در اردوگاه کار، در دنیای خودم قادر خواهم بود که pictures را با زبان wet روی کف غبارآلود سلولم بکشم پابلو پیکاسو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فنا ناپذیر (صفت)
eternal, immortal, undying, indestructible

از میان نرفتنی (صفت)
indestructible

نابود نشدنی (صفت)
indestructible

تخصصی

[برق و الکترونیک] فناناپذیر، ناویرانگر
[ریاضیات] فنا ناپذیر، تخریب ناپذیر

انگلیسی به انگلیسی

• cannot be destroyed, impossible to destroy
something that is indestructible cannot be destroyed.

پیشنهاد کاربران

مثال؛
For example, a superhero might be described as indestructible because they have superhuman strength and cannot be harmed by conventional means ( فنا ناپذیر، نامیرا ) ) .
In a sports context, a team that has not lost a game all season might be called indestructible ( شکست ناپذیر ) .
...
[مشاهده متن کامل]

A person who has overcome numerous challenges and obstacles might be described as indestructible because they have proven their resilience and ability to persevere.

تخریب ناپذیر، فنا ناپذیر، نابود نشدنی
invincible
تمام عیار و محکم و فنا ناپذیر
بسیار با دوام
✅فنا ناپذیر
If you were the Mona Lisa
You'd be hanging in the Louvre
Everyone would come to see you
You'd be impossible to move
It seems to me is what you are
A rare and priceless work of art
...
[مشاهده متن کامل]

Stay behind your velvet rope
But I will not renounce all hope
🔵🔵🔵
And I'm right by your side
Like a thief in the night
I stand in front of the masterpiece
And I can't tell you why
It hurts so much
To be in love with the masterpiece
Cause after all
👁️‍🗨️Nothing's 👁️‍🗨️indestructible
Masterpiece
"Song by "Madonna

معدوم نشدنی - تخریب ناپذیر - معدوم نشدنی - نشکن - خراب نشدنی - ویران یا نابود نشدنی - فنا ناپذیر
◀️ I woke up screaming
I felt my heart sink in
I miss the days when I felt
Indestructible, indestructible
...
[مشاهده متن کامل]

We're veering over lines
That shake me every time
I miss the days when I felt
Indestructible, indestructible

نامیرا، شکست ناپذیر
نشکن ( برای سفال و ظروف چینی )

بپرس