• (3)تعریف: the result or product of indenting. • مشابه: recess
جمله های نمونه
1. Gently make a small indentation in the center of each cookie.
[ترجمه گوگل]به آرامی یک فرورفتگی کوچک در مرکز هر کوکی ایجاد کنید [ترجمه ترگمان]به آرامی یک راس کوچک در وسط هر کلوچه قرار دهید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Additional items such as colour, indentation and tabs can also be attached to the tag.
[ترجمه نجاتی] موارد اضافی نظیر رنگ، دندانه و زبانه ها هم میتوانند به برچشب ضمیمه شوند
|
[ترجمه گوگل]موارد اضافی مانند رنگ، تورفتگی و زبانه ها را نیز می توان به برچسب وصل کرد [ترجمه ترگمان]آیتم های اضافی نظیر رنگ، ریوس و زبانه می توانند به برچسب متصل شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She gently made an indentation in the centre of each cookie.
[ترجمه گوگل]او به آرامی یک تورفتگی در مرکز هر کوکی ایجاد کرد [ترجمه ترگمان]او به آرامی یک راس را در وسط هر کلوچه قرار داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. To shape the generous indentation, the wood was taken out gradually with a deep oval gouge.
[ترجمه گوگل]برای شکل دادن به فرورفتگی سخاوتمندانه، چوب را به تدریج با یک گوگ بیضی شکل عمیق بیرون آوردند [ترجمه ترگمان]برای شکل یک دندانه دندانه دندانه به تدریج با یک مشت درشت بیضی عمیق به بیرون کشیده شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The X-rays showed a slight indentation in the man's skull.
[ترجمه گوگل]اشعه ایکس یک فرورفتگی خفیف در جمجمه مرد نشان داد [ترجمه ترگمان]اشعه ایکس در جمجمه انسان یک دندانه دندانه دندانه نمایان بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. We came to the Cleft, a shallow indentation, a fold in the flesh of the mountain.
[ترجمه گوگل]به شکاف رسیدیم، تورفتگی کم عمق، چین خوردگی در گوشت کوه [ترجمه ترگمان]به سمت صخره رسیدیم، یک دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه دندانه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The indentation in her skull also matched.
[ترجمه گوگل]فرورفتگی در جمجمه او نیز مطابقت داشت [ترجمه ترگمان]تغییری که در جمجمه او وجود دارد نیز با آن همخوانی دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. SOX uses indentation to indicate the level of nesting of XML elements.
[ترجمه گوگل]SOX از تورفتگی برای نشان دادن سطح تودرتو عناصر XML استفاده می کند [ترجمه ترگمان]SOX از indentation برای نشان دادن سطح تخم گذاری عناصر XML استفاده می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Structures of "Southward Extrusion" and "Northward Indentation" have been recently distinguished within the eastern Himalayan syntaxis.
[ترجمه گوگل]ساختارهای "خروج به سمت جنوب" و "تورفتگی به سمت شمال" اخیراً در نحو شرقی هیمالیا متمایز شده اند [ترجمه ترگمان]سازه های \"Southward extrusion\" و \"Northward Indentation\" به تازگی در میان syntaxis شرقی هیمالیا متمایز شده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The Company Indentation governor main production machine, boring, gantry machine processing.
[ترجمه گوگل]شرکت تورفتگی فرماندار ماشین اصلی تولید، خسته کننده، زیر بشکهای پردازش ماشین [ترجمه ترگمان]شرکت تولید کننده اصلی تولید ماشین، خسته کننده و gantry ماشین است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Then indentation test is used to validate previous formula.
[ترجمه گوگل]سپس از آزمون تورفتگی برای تایید فرمول قبلی استفاده می شود [ترجمه ترگمان]سپس از آزمون ریوس برای اعتبار سنجی فرمول قبلی استفاده شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. ML, RYQ series indentation tangent - pressure machine and bronzing machine, JS series of Biaozhi glue, YP - pressure machines.
[ترجمه گوگل]ML، سری RYQ تانژانت تورفتگی - دستگاه فشار و دستگاه برنزینگ، سری JS چسب Biaozhi، دستگاه های فشار YP [ترجمه ترگمان]ML، مجموعه سری RYQ - فشار تانژانت داخلی و ماشین bronzing، سری JS از چسب Biaozhi، ماشین های pressure - فشار [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Instrumented indentation test is a new kind of testing method. It can determine not only the hardness but also the materials parameters of metallic materials.
[ترجمه گوگل]تست تورفتگی ابزاری نوع جدیدی از روش تست است این می تواند نه تنها سختی، بلکه پارامترهای مواد مواد فلزی را نیز تعیین کند [ترجمه ترگمان]آزمایش indentation instrumented نوع جدیدی از روش تست است آن می تواند نه تنها سختی بلکه پارامترهای مواد مصالح فلزی را نیز تعیین کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A split or indentation between two parts, as of the chin.
[ترجمه گوگل]شکاف یا فرورفتگی بین دو قسمت، مانند چانه [ترجمه ترگمان]یک شکاف یا indentation بین دو بخش به عنوان چانه وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. On this just reformatted indentation and translated to the appropriate pressure.
[ترجمه گوگل]روی این تورفتگی فرمتبندی شده و به فشار مناسب ترجمه شده است [ترجمه ترگمان]در این مرحله فقط ریوس به فشار وارد شده و به فشار مناسب ترجمه می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[عمران و معماری] اثر - اثرگذاری - فرورفتگی - دندانه - کنگره [کامپیوتر] تورفتگی ؛ ایجاد فرورفتگی ؛ توگذاری ؛ کنگره [زمین شناسی] اثر -اثرگذاری- فرو رفتگی، دندانه، کنگره [ریاضیات] دندانه، کنگره، تورفتگی، پله ای [پلیمر] حفره زدگی، تو رفتگی، دندانه گذاری
انگلیسی به انگلیسی
• blank space left between a margin and the beginning of a printed or written line; act of indenting a document; groove; deep recess, niche; dent, notch an indentation is a dent in the surface or edge of something; a formal word. you can also use indentation to refer to a space at the beginning of a line of writing, between the margin and the beginning of the writing.
پیشنهاد کاربران
✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: A small notch or hollow area 🔨 🔍 مترادف: Notch ✅ مثال: The metal had a slight indentation where it had been struck
در برنامه نویسی کامپیوتر به فرو رفته گی های کدهای کامپیوتری می گویند که نشان میدهد کدام کد زیر مجموعه کدام کد است. انی خصوصیت بیشتر در زیبان برنامه نویسی پایتون استفاده می شود زیرا کدها در بلاک هایی که با {} یا ( ) یا چیز دیگری از هم جدا شده باشند قرار ندارند.
در برنامه نویسی یا متون کامپیوتری Struct } int i = 1 int j = 2 { به این فاصله indentation میگویند در برنامه Word in the name of allah my name is iman 908098098098098090988 ... [مشاهده متن کامل]
123128312312312312332 123123123123123123123 این فاصله ای رو که in the name تا شماره ها داردindentation گویند یا همان فرورفتگی