indelibly


بطور پاک نشدنی

جمله های نمونه

1. The terrible scenes were indelibly imprinted on his mind.
[ترجمه گوگل]صحنه های وحشتناکی که به طور پاک نشدنی در ذهنش نقش بسته بود
[ترجمه ترگمان]صحنه های وحشتناک در ذهن او نقش بسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The horrors he experienced are imprinted, perhaps indelibly, in his brain.
[ترجمه گوگل]وحشت هایی که او تجربه کرد، شاید به شکلی غیرقابل حذف در مغزش نقش بسته است
[ترجمه ترگمان]وحشتی که او تجربه کرده است، شاید در مغز او، در مغز او به وجود آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. That day is stamped indelibly on my memory.
[ترجمه گوگل]آن روز در خاطرم ماندگار شد
[ترجمه ترگمان]اون روز تا ابد روی حافظه من مهر و موم شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The disaster is indelibly seared into the villagers' memory.
[ترجمه گوگل]این فاجعه به طور غیرقابل حذفی در حافظه روستاییان گنجانده شده است
[ترجمه ترگمان]این فاجعه به صورت محو ناپذیری به حافظه روستاییان کشیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The memory of that day was indelibly printed on his brain.
[ترجمه گوگل]خاطره آن روز به شکلی پاک نشدنی در مغزش نقش بسته بود
[ترجمه ترگمان]خاطره آن روز در مغزش محو نشدنی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The incident was indelibly printed in her memory.
[ترجمه گوگل]این واقعه در خاطره او به طور غیرقابل پاکی ثبت شد
[ترجمه ترگمان]این واقعه در حافظه او به صورت محو نشدنی درآمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It becomes indelibly graced with his tangy inner voicings and mix of the cerebral and the visceral.
[ترجمه گوگل]با صداهای تلخ درونی و ترکیبی از مغز و احشاء به طور غیر قابل حذفی تجلیل می شود
[ترجمه ترگمان]آن به صورت محو نشدنی درونی و ترکیبی از مغز و امعا و احشا درونی او می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Yet the sensation was indelibly stamped on her memory.
[ترجمه گوگل]با این حال، این احساس به طور غیر قابل حذفی در حافظه او نقش بست
[ترجمه ترگمان]با این حال، این احساس در حافظه او محو شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Bob Dole may be indelibly marked as the man from Kansas but his roots are in Ohio.
[ترجمه گوگل]باب دول ممکن است به طور غیر قابل حذفی به عنوان مرد اهل کانزاس مشخص شود، اما ریشه او در اوهایو است
[ترجمه ترگمان]باب دول ممکن است تا ابد به عنوان مرد کانزاس شناخته شود، اما ریشه های او در اوهایو هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The date was stamped indelibly on his memory calendar, more than just stamped, etched in.
[ترجمه گوگل]تاریخ به طور غیر قابل حذفی در تقویم حافظه او حک شده بود، بیش از اینکه فقط مهر زده شود
[ترجمه ترگمان]تاریخش روی تقویم حافظه اش مهر و موم شده بود، بیشتر از مهر مهر و موم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Its European neighbors, by contrast, their histories indelibly stained by tyranny, military defeat, and imperial barbarity, seem eager to subsume themselves in a suffocating superstate.
[ترجمه گوگل]در مقابل، همسایگان اروپایی آن، تاریخ‌هایشان که به‌طور محسوسی با استبداد، شکست نظامی، و بربریت امپراتوری آغشته شده است، به نظر می‌خواهند خود را در یک ابردولت خفه‌کننده غرق کنند
[ترجمه ترگمان]همسایگان اروپایی آن، در مقابل، تاریخ های آن ها در برابر ظلم و ستم، شکست نظامی، و وحشیگری امپراتوری خونین است، به نظر می رسد که مشتاق هستند خود را در a خفه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The shining image of Premier Zhou Enlai is indelibly engraved on the memory of the people.
[ترجمه گوگل]تصویر درخشان نخست وزیر ژو انلای به طور پاک نشدنی بر حافظه مردم حک شده است
[ترجمه ترگمان]تصویر درخشان نخست وزیر ژو Enlai در اذهان مردم حک شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A bookend to eight years indelibly marked by terrorism, two wars and recessions, the 13-minute speech was Bush's last opportunity before he leaves office Tuesday to defend his presidency.
[ترجمه گوگل]این سخنرانی 13 دقیقه ای آخرین فرصت بوش قبل از ترک دفتر در روز سه شنبه برای دفاع از ریاست جمهوری خود بود
[ترجمه ترگمان]این سخنرانی ۱۳ دقیقه ای قبل از ترک دفتر سه شنبه برای دفاع از ریاست جمهوری خود، به مدت هشت سال در اثر تروریسم، دو جنگ و رکود، آخرین فرصت بوش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The right to errancy is indelibly written into democracy.
[ترجمه گوگل]حق خطا به صورت پاک نشدنی در دموکراسی نوشته شده است
[ترجمه ترگمان]حق to تا ابد در دموکراسی نوشته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Formulate and stamp indelibly on your mind a mental picture of yourself as succeeding.
[ترجمه گوگل]تصویر ذهنی خود را به عنوان یک فرد موفق، فرموله کنید و به شکلی پاک نشدنی در ذهن خود بچسبانید
[ترجمه ترگمان]formulate و مهر indelibly در ذهن شما یک تصویر ذهنی از خود را که موفق به موفقیت می شوند در ذهن خود مجسم سازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a way that cannot be erased, permanently

پیشنهاد کاربران

در برخی ترکیبات به معنای �ناگسستنی�
برای نمونه، �پیوند ناگسستنی�
بطور ثابتی - برای همیشه
غیر قابل انکار
طرزی زایل نشدنی

بپرس