1. His indefatigable spirit helped him to cope with his illness.
 [ترجمه گوگل]روحیه خستگی ناپذیر او به او کمک کرد تا با بیماری خود کنار بیاید 
[ترجمه ترگمان]روحیه خستگی ناپذیر او به او کمک کرد تا با بیماریش کنار بیاید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. Annie was an indefatigable campaigner for better community services.
 [ترجمه گوگل]آنی یک مبارز خستگی ناپذیر برای خدمات اجتماعی بهتر بود 
[ترجمه ترگمان]انی یک مبارز خستگی ناپذیر برای خدمات اجتماعی بهتر بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. She was indefatigable in her search for the truth.
 [ترجمه گوگل]او در جستجوی حقیقت خستگی ناپذیر بود 
[ترجمه ترگمان]در جستجوی حقیقت، در جستجوی حقیقت بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. But the indefatigable Swans, yellow labels flapping from their shoulder bags, would never dream of sitting anything out.
 [ترجمه گوگل]اما قوهای خستگی ناپذیر، برچسبهای زرد رنگی که از کیفهای شانهشان بیرون میزند، هرگز رویای نشستن بیرون را ندارند 
[ترجمه ترگمان]اما the که روی شانه their بودند هیچ وقت رویای نشستن نداشتند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. That kind of instinctive, indefatigable willingness to engage is a gift, Mr Caen, as unteachable as it is unbuyable.
 [ترجمه گوگل]این نوع تمایل غریزی و خستگی ناپذیر برای مشارکت، هدیه ای است، آقای کان، به همان اندازه که غیر قابل آموزش و خریدنی است 
[ترجمه ترگمان]این تمایل غریزی و خستگی ناپذیر برای شرکت دادن یک هدیه است، آقای کان، تا آنجا که unteachable است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. In New York, the indefatigable Olmsted refused to give up the battle.
 [ترجمه گوگل]در نیویورک، اولمستد خستگی ناپذیر حاضر به تسلیم شدن از جنگ نشد 
[ترجمه ترگمان]در نیویورک، Olmsted خستگی ناپذیر از تسلیم این جنگ سرباز زد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. Virginia was an indefatigable walker, both in Sussex and London.
 [ترجمه گوگل]ویرجینیا هم در ساسکس و هم در لندن پیادهروی خستگیناپذیری بود 
[ترجمه ترگمان]ویرجینیا فردی خستگی ناپذیر بود که هر دو در ساسکس و لندن بودند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. Indefatigable, playing the hard way, with his own set of rules to back him up.
 [ترجمه گوگل]خستگی ناپذیر، به سختی بازی می کند، با مجموعه قوانین خاص خود برای حمایت از او 
[ترجمه ترگمان]indefatigable، بازی سختی را با قوانین خودش انجام می داد تا او را از هم جدا کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Not surprisingly, the indefatigable Paul-Henri Spaak was in the forefront of these arguments for new departures.
 [ترجمه گوگل]جای تعجب نیست که پل هانری اسپاک خستگی ناپذیر در خط مقدم این بحث ها برای جدایی های جدید قرار داشت 
[ترجمه ترگمان]به طور شگفت انگیزی، پل خستگی ناپذیر \"پال -\" در صف مقدم این استدلال ها برای سفره ای جدید قرار داشت 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. Neil - the indefatigable road hog, tireless adventurer, tired.
 [ترجمه گوگل]نیل - گراز جاده ای خستگی ناپذیر، ماجراجوی خستگی ناپذیر، خسته 
[ترجمه ترگمان]ان یل خستگی ناپذیر و خستگی ناپذیر و خسته و خسته، خسته و خسته 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. The indefatigable Baedeker produced his first guidebook to this country in 187
 [ترجمه گوگل]Baedeker خستگی ناپذیر اولین کتاب راهنمای خود را به این کشور در سال 187 تولید کرد 
[ترجمه ترگمان]The خستگی ناپذیر اولین کتاب راهنمای خود را به این کشور در سال ۱۸۷ آورده بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. A modest and sincere man, his indefatigable hard work and innate sense of justice made him popular with his workforce.
 [ترجمه گوگل]مردی متواضع و مخلص، سخت کوشی خستگی ناپذیر و احساس عدالت ذاتی او را در میان نیروی کارش محبوب کرد 
[ترجمه ترگمان]یک مرد ساده و صادق، کار سخت کوشی و حس ذاتی عدالت، او را با نیروی کار خود محبوب کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. Meanwhile, the body is fluid, strong and apparently indefatigable.
 [ترجمه گوگل]در این میان بدن سیال، قوی و ظاهراً خستگی ناپذیر است 
[ترجمه ترگمان]در این میان، بدن سیال، قوی و ظاهرا خستگی ناپذیری است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. The letters show Pelham to have been indefatigable and devoted to the parliamentary cause.
 [ترجمه گوگل]نامه ها نشان می دهد که پلهام خستگی ناپذیر بوده و به آرمان پارلمانی پایبند بوده است 
[ترجمه ترگمان]این نامه ها نشان می دهند که Pelham خستگی ناپذیر بوده و به نهضت پارلمانی اختصاص یافته است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید