دیکشنری
مترجم
بپرس
incurvate
معنی
: خمیده کردن، بشکل منحنی در اوردن
معانی دیگر
: (دارای خمیدگی به طرف داخل) درون خم، کاو
دنبال کنید
مترادف ها
خمیده کردن
(فعل)
limber, camber, incurvate
بشکل منحنی در اوردن
(فعل)
incurvate
تخصصی
[ریاضیات] بداخل خمیدن، بداخل خمیده
انگلیسی به انگلیسی
• bend or curve inward
curved inward, bent, incurved
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها