1. Public services, by comparison, are an incubus.
[ترجمه گوگل]خدمات عمومی، در مقایسه، یک انکوبوس هستند
[ترجمه ترگمان]خدمات عمومی، با مقایسه، یک خون آشام هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A bog-eyed incubus on day release from hell?
[ترجمه گوگل]یک انکوبوس چشم باتلاق در روز رهایی از جهنم؟
[ترجمه ترگمان]یه خون آشام با چشم یه روزی از جهنم آزاد میشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. According to various legends, the incubus is said to have a gigantic penis, sometimes burning hot or freezing cold.
[ترجمه گوگل]بر اساس افسانههای مختلف، گفته میشود که اینکوبوس آلت تناسلی غولپیکری دارد که گاهی به گرما یا سرمای سرد میسوزد
[ترجمه ترگمان]با توجه به افسانه های مختلف، مرد خون آشام گفته که یک کیر غول پیکر دارد، گاهی اوقات داغ یا سرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Some stories claim the incubus has two penises, so he can doubly penetrate his victim.
[ترجمه گوگل]برخی از داستان ها ادعا می کنند که اینکوبوس دارای دو آلت تناسلی است، بنابراین او می تواند دو برابر قربانی خود نفوذ کند
[ترجمه ترگمان]بعضی از داستان ها ادعا می کنند که یک کابوس دو penises دارد، بنابراین او می تواند دو برابر قربانی او نفوذ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The incubus, from the Latin for "nightmare, " is a demon that sexually assaults women, and sometimes men, while they are asleep.
[ترجمه گوگل]انکوبوس که از لاتین به معنی "کابوس" است، شیطانی است که زنان و گاهی مردان را در حالی که در خواب هستند مورد تجاوز جنسی قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]یک خون آشام، از زبان لاتین برای یک کابوس، یک شیطان است که از تجاوز جنسی زنان تجاوز می کند، و بعضی وقت ها مردها، در حالی که آن ها خواب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The succubus is the female counterpart of the incubus. She is a demon seductress who preys on sleeping men, draining them of their "vitality. "
[ترجمه گوگل]ساکوبوس همتای ماده انکوبوس است او یک شیطون اغواگر است که مردان خوابیده را شکار می کند و «نشاط» را از آنها می گیرد
[ترجمه ترگمان]زن هم خوابه همتای زن این خون آشام است او یک شیطان شیطان است که مردان خفته را شکار می کند و آن ها را از \"سرزندگی\" شان تخلیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Joyce regarded his US citizenship as a moral and political incubus.
[ترجمه گوگل]جویس تابعیت ایالات متحده خود را به عنوان یک مرکز اخلاقی و سیاسی در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]جو یس شهروندی آمریکا را به عنوان یک خون آشام اخلاقی و سیاسی در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. From the beginning, however, the engineers, like the artillery, were free of the incubus of purchased commissions.
[ترجمه گوگل]با این حال، از ابتدا، مهندسان، مانند توپخانه، از انکوبوس کمیسیون های خریداری شده عاری بودند
[ترجمه ترگمان]با این حال، از ابتدا، مهندسان، مانند توپخانه، از مردان commissions که خریده بودند، آزاد بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Its increase measures the increase in national wealth. Public services, by comparison, are an incubus.
[ترجمه گوگل]افزایش آن نشان دهنده افزایش ثروت ملی است خدمات عمومی، در مقایسه، یک انکوبوس هستند
[ترجمه ترگمان]افزایش آن، افزایش ثروت ملی را افزایش می دهد خدمات عمومی، با مقایسه، یک خون آشام هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. After his death from old age, he was reborn in Sheogh as an Incubus.
[ترجمه گوگل]پس از مرگ بر اثر کهولت سن، در شئوق به صورت انکوبوس متولد شد
[ترجمه ترگمان]بعد از مرگ او، او در سال Sheogh به عنوان یک incubus متولد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He was appalled at the problem confronting him, weighted down by the incubus of his working-class station.
[ترجمه گوگل]او از مشکلی که با او سنگین شده بود، وحشت زده بود
[ترجمه ترگمان]او از روبرو شدن با او وحشت کرده بود، که در اثر the ایستگاه کار او وزن سنگینی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In the morning I held a consultation with my wife and children and finally got rid of the heavy incubus .
[ترجمه گوگل]صبح با همسر و فرزندانم مشورت کردم و بالاخره از شر اینکوبوس سنگین خلاص شدم
[ترجمه ترگمان]صبح روز بعد با همسرم و فرزندانم مشورت کردم و در نهایت از شر یک خون آشام سنگین خلاص شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He was at the problem confronting him, weighted down the incubus of his working - class station.
[ترجمه گوگل]او در مشکلی بود که با او روبرو بود، انکوبوس ایستگاه طبقه کارگر خود را سنگین کرد
[ترجمه ترگمان]او در حال رویارویی با او بود، که وزن ایستگاه کار خود را از دست داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. By relocating its own economic principles, of mass production and popular culture, into China, the land of the teeming masses, America may have created a new incubus .
[ترجمه گوگل]آمریکا ممکن است با جابجایی اصول اقتصادی خود، تولید انبوه و فرهنگ عامه، به چین، سرزمین تودههای پر ازدحام، انکوبوس جدیدی ایجاد کرده باشد
[ترجمه ترگمان]با تغییر اصول اقتصادی خود، از تولید انبوه و فرهنگ عمومی به چین، سرزمین توده های انبوه، ممکن است آمریکا یک خون آشام جدید را ایجاد کرده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید