incretion


(مهجور) رجوع شود به: internal secretion، ترشح درونی یا داخلی، تراوش داخلی

جمله های نمونه

1. Nerval incretion specific protein analog, its coding sequence, making method and uses.
[ترجمه گوگل]آنالوگ پروتئین مخصوص افزایش عصب، توالی کدگذاری آن، روش ساخت و موارد استفاده
[ترجمه ترگمان]Nerval incretion analog آنالوگ، توالی coding آن، روش تولید و استفاده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Anovulation is a familiar symptom of female inordinate incretion, it effects badly on female health of body and mind.
[ترجمه گوگل]عدم تخمک گذاری یک علامت آشنا از افزایش بی رویه زنان است که تأثیر بدی بر سلامت جسم و روان زنان دارد
[ترجمه ترگمان]anovulation یک نشانه آشنا از incretion زن است که به شدت بر سلامت زنان بدن و ذهن تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Spontaneous gastric incretion occurs without intentional stimulation in man and in certain other species.
[ترجمه گوگل]افزایش خود به خودی معده بدون تحریک عمدی در انسان و در گونه های خاص دیگر اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان]incretion gastric Spontaneous بدون تحریک عمدی در انسان و در برخی گونه های دیگر رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The spots will spontaneously disappear when incretion is adjusted.
[ترجمه گوگل]با تنظیم افزایش، لکه ها به طور خود به خود ناپدید می شوند
[ترجمه ترگمان]این خال ها به طور خودبخود از بین می روند هنگامی که incretion تنظیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Environmental hormone is a kind of external chemical substance which incretion of human beings and vertebrates.
[ترجمه گوگل]هورمون محیطی نوعی ماده شیمیایی خارجی است که در انسان و مهره داران ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]هورمون محیطی نوعی ماده شیمیایی خارجی است که از نوع بشر و مهره داران تشکیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The appearance of spot is due to disorders of incretion, plus external environmental factor.
[ترجمه گوگل]ظهور لکه به دلیل اختلال در افزایش به علاوه عامل محیطی خارجی است
[ترجمه ترگمان]ظاهر محل به دلیل اختلالات of، به علاوه عامل محیطی خارجی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Antibiotic applied in the control group, while TQBYP, Antibiotic and incretion applied to the treatment groups.
[ترجمه گوگل]در گروه کنترل آنتی بیوتیک و در گروه های درمانی TQBYP، آنتی بیوتیک و افزایش استفاده شد
[ترجمه ترگمان]Antibiotic در گروه کنترل اعمال شد، در حالی که TQBYP، Antibiotic و incretion به گروهه ای درمان مراجعه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The oil could be absorbed quickly by navel area, thus regulate incretion and other organs in coelom, realize beautifying effect.
[ترجمه گوگل]این روغن می تواند به سرعت توسط ناحیه ناف جذب شود، بنابراین افزایش ترشح و سایر اندام ها را تنظیم می کند و اثر زیبایی را درک می کند
[ترجمه ترگمان]این روغن می تواند به سرعت توسط ناحیه ناف جذب شود و در نتیجه incretion و سایر اندام ها د coelom را تنظیم کند و اثر زیبا سازی را درک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Thecauses of PRP are still unclear, but it mostly have somedoctrines: Heredity factor Vitamin deficiency Keratinization disturbance Incretion dysfunction Other.
[ترجمه گوگل]علل PRP هنوز نامشخص است، اما بیشتر دارای دکترین هایی است: فاکتور وراثت کمبود ویتامین اختلال کراتینه سازی افزایش اختلال عملکرد سایر موارد
[ترجمه ترگمان]روبان صورتی پاکستان هنوز مشخص نیست، اما اغلب آن ها دارای somedoctrines هستند: ضریب وراثت ویتامین و اختلال در اختلال عملکرد بد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس