1. A man of integrity and incorruptibility is proof against bribery.
[ترجمه گوگل]مرد درستکار و فساد ناپذیر دلیل بر ضد رشوه است
[ترجمه ترگمان]یه مرد درستکار و بی incorruptibility مدرکی علیه رشوه خواری داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یه مرد درستکار و بی incorruptibility مدرکی علیه رشوه خواری داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Incorruptibility is the name given to the situation in which a dead person does not decay after death.
[ترجمه گوگل]فساد ناپذیری به حالتی گفته می شود که در آن مرده پس از مرگ زوال نکند
[ترجمه ترگمان]Incorruptibility نامی است که به موقعیتی داده می شود که در آن فرد مرده پس از مرگ از بین نمی رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Incorruptibility نامی است که به موقعیتی داده می شود که در آن فرد مرده پس از مرگ از بین نمی رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The Party spirit cultivation of incorruptibility government is the important section and guarantee of constructing socialist harmonious society.
[ترجمه گوگل]پرورش روح حزبی حکومت فسادناپذیری بخش مهم و ضامن ساخت جامعه هماهنگ سوسیالیستی است
[ترجمه ترگمان]پرورش روح حزب of بخش مهمی است و تضمین ایجاد جامعه هماهنگ سوسیالیستی را تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پرورش روح حزب of بخش مهمی است و تضمین ایجاد جامعه هماهنگ سوسیالیستی را تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Integrity _ "Firm adherence to a code; incorruptibility. "
[ترجمه گوگل]صداقت _ "پایبندی قاطع به یک کد؛ فساد ناپذیری "
[ترجمه ترگمان]پایبندی شرکت به یک قانون؛ incorruptibility
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پایبندی شرکت به یک قانون؛ incorruptibility
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This reputation for incorruptibility is the greatest of our advantages in administering the Empire.
[ترجمه گوگل]این شهرت به فساد ناپذیری، بزرگترین مزیت ما در اداره امپراتوری است
[ترجمه ترگمان]این شهرت for بزرگ ترین فایده ما در اداره امپراطوری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این شهرت for بزرگ ترین فایده ما در اداره امپراطوری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This paper sets college incorruptibility education as a starting point, goes deep into the analysis of its practical meaning and comes up with an effective solution to enhance it.
[ترجمه گوگل]این مقاله آموزش فساد ناپذیری کالج را به عنوان نقطه شروع قرار می دهد، به تجزیه و تحلیل معنای عملی آن می پردازد و راه حل موثری برای تقویت آن ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله تحصیل incorruptibility را به عنوان یک نقطه شروع تنظیم می کند و عمیقا به تحلیل معنای عملی آن می پردازد و راه حل موثری برای افزایش آن پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مقاله تحصیل incorruptibility را به عنوان یک نقطه شروع تنظیم می کند و عمیقا به تحلیل معنای عملی آن می پردازد و راه حل موثری برای افزایش آن پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Hence incorruptibility; hence the miscarriage of unhealthy lusts; hence eyes heroically lowered before temptations.
[ترجمه گوگل]از این رو فساد ناپذیری; از این رو سقط شهوات ناسالم; از این رو چشم ها قهرمانانه در برابر وسوسه ها پایین می آیند
[ترجمه ترگمان]از این رو، the، سقط lusts ناسالم؛ از این رو، در مقابل وسوسه های ناسالم، در مقابل وسوسه های ناسالم، پایین می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از این رو، the، سقط lusts ناسالم؛ از این رو، در مقابل وسوسه های ناسالم، در مقابل وسوسه های ناسالم، پایین می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Politics incorruptibility construction directly affects the common people's trust towards the execution party.
[ترجمه گوگل]سازندگی فساد ناپذیری سیاست مستقیماً بر اعتماد مردم عادی نسبت به جناح اعدام تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]سیاست incorruptibility مستقیما بر اعتماد مردم عادی نسبت به حزب اعدام تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سیاست incorruptibility مستقیما بر اعتماد مردم عادی نسبت به حزب اعدام تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The noun, formally defined as a "firm adherence to a code" and "incorruptibility," has always been a popular one on the company's Web site, said Merriam-Webster President John Morse.
[ترجمه گوگل]جان مورس، رئیس Merriam-Webster، گفت که این اسم که رسماً به عنوان "پایبندی قاطع به یک کد" و "فاسد ناپذیری" تعریف می شود، همیشه در وب سایت شرکت محبوب بوده است
[ترجمه ترگمان]Merriam -، رئیس جمهور Webster، گفت که اسم، که به طور رسمی به عنوان \"پایبندی محکم به یک کد\" و \"incorruptibility\" تعریف شده است، همواره در وب سایت شرکت مورد توجه بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Merriam -، رئیس جمهور Webster، گفت که اسم، که به طور رسمی به عنوان \"پایبندی محکم به یک کد\" و \"incorruptibility\" تعریف شده است، همواره در وب سایت شرکت مورد توجه بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Incorruptibility education for college students is one important part of the ethical and political task on campus, which, under the new circumstances, has both strategic and realistic significance.
[ترجمه گوگل]آموزش فساد ناپذیری برای دانشجویان یکی از بخشهای مهم وظایف اخلاقی و سیاسی در محوطه دانشگاه است که در شرایط جدید دارای اهمیت استراتژیک و واقع بینانه است
[ترجمه ترگمان]آموزش و پرورش برای دانشجویان کالج یکی از بخش های مهم وظیفه اخلاقی و سیاسی محوطه دانشکده است که تحت شرایط جدید، دارای اهمیت استراتژیک و هم واقع گرایانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آموزش و پرورش برای دانشجویان کالج یکی از بخش های مهم وظیفه اخلاقی و سیاسی محوطه دانشکده است که تحت شرایط جدید، دارای اهمیت استراتژیک و هم واقع گرایانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. "Incorruptibility and cleanness are the lifelines of the Red Cross' work in China," Hua said.
[ترجمه گوگل]هوآ گفت: «فساد ناپذیری و پاکیزگی راه نجات کار صلیب سرخ در چین است
[ترجمه ترگمان]هوآ گفت: \" منزه بودن و پاکیزگی اهداف اصلی عملکرد صلیب سرخ در چین می باشند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هوآ گفت: \" منزه بودن و پاکیزگی اهداف اصلی عملکرد صلیب سرخ در چین می باشند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. That key is your own self, and in the development and the purification and in the incorruptibility of that self alone is the Kingdom of Eternity.
[ترجمه گوگل]آن كليد خود شماست و در تكامل و تزكيه و فساد ناپذيري آن نفس تنها ملكوت ابديت است
[ترجمه ترگمان]این کلید، خود شما، و در توسعه و خالص سازی و در the آن خود، پادشاهی ابدیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کلید، خود شما، و در توسعه و خالص سازی و در the آن خود، پادشاهی ابدیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. All manner of cries were scattered through the din: " We're getting rich -- TWO Symbols of Incorruptibility!
[ترجمه گوگل]همه نوع فریاد در هیاهو پراکنده شد: "ما داریم ثروتمند می شویم -- دو نماد فساد ناپذیری!
[ترجمه ترگمان]همه این فریادها از میان هیاهوی جمعیت پخش شد: \" ما ثروتمند می شویم - - دو نماد of!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه این فریادها از میان هیاهوی جمعیت پخش شد: \" ما ثروتمند می شویم - - دو نماد of!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید