incoordination

/ˌɪnkoɔːrdəˈneɪʃən//ˌɪnkoɔːdəˈneɪʃən/

معنی: عدم هم اهنگی، عدم وفق، فقدانهماهنگی
معانی دیگر: ناهماهنگی (به ویژه ناهماهنگی عضلات که حرکت را مختل می کند)، عدم همکاری

مترادف ها

عدم هماهنگی (اسم)
discord, disaccord, discordance, disconformity, disharmony, incoordination

عدم وفق (اسم)
incoordination, inconformity

فقدان هماهنگی (اسم)
incoordination

انگلیسی به انگلیسی

• incongruence, discordance, unsuitability; lack of coordination

پیشنهاد کاربران

بپرس