incompetently


باعدم صلاحیت، با نداشتن صلاحیت، ازروی ناشایستگی، ازروی بی لیاقتی

جمله های نمونه

1. The encounter ends with Robert incompetently kidnapping Celine.
[ترجمه گوگل]این رویارویی با ربودن بی کفایتی سلین توسط رابرت به پایان می رسد
[ترجمه ترگمان]این برخورد با ربودن سه لین به پایان می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He did the job rather incompetently.
[ترجمه گوگل]او کار را نسبتاً ناتوان انجام داد
[ترجمه ترگمان] اون کار رو نسبتا سریع انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is many-sided to create this the appearance reason, and gies into such fundamental reason, and is rapper safeguards not amplifying of system, and adjust rapper safeguarding incompetently .
[ترجمه گوگل]ایجاد این دلیل ظاهری چند جانبه است و به چنین دلیل اساسی می پردازد و محافظ رپ سیستم را تقویت نمی کند و حفاظت از رپ را ناتوان تنظیم می کند
[ترجمه ترگمان]برای ایجاد این دلیل ظاهری یک طرفه است، و این دلیل بنیادی را در نظر بگیرید، و این خواننده رپ نمی خواهد که سیستم را تقویت کند، و هیپ هاپ را در امان نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He says medical licensing boards "must make it clear. . . that painful deaths are presumptively ones that are incompetently managed and should result in license suspension. "
[ترجمه گوگل]او می‌گوید که هیئت‌های صدور مجوز پزشکی "باید روشن کنند مرگ‌های دردناک احتمالاً مواردی هستند که با ناتوانی مدیریت می‌شوند و باید منجر به تعلیق مجوز شوند "
[ترجمه ترگمان]او می گوید که تابلوهای صدور مجوز پزشکی \" باید آن را روشن کنند … که مرگ و میر دردناک آن هایی هستند که اداره می شوند و باید منجر به تعلیق مجوز شوند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. "This was his decision to go to war with an ill-conceived plan and an incompetently executed strategy," the Democratic senator from New York said in her initial presidential campaign in Iowa.
[ترجمه گوگل]سناتور دموکرات نیویورک در کمپین اولیه انتخابات ریاست جمهوری خود در آیووا گفت: «این تصمیم او برای رفتن به جنگ با یک طرح نادرست و یک استراتژی ناکارآمد بود
[ترجمه ترگمان]سناتور دموکرات از نیویورک در مبارزات اولیه ریاست جمهوری اش در آیووا اعلام کرد: \" این تصمیم او بود که با یک طرح ill و یک استراتژی اجرا شده، به جنگ برود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Technical issues like this, no matter how daunting, can only lead to a crisis if they're either incompetently addressed or ignored completely.
[ترجمه گوگل]مسائل فنی مانند این، صرف نظر از اینکه چقدر دلهره آور هستند، تنها در صورتی می توانند منجر به بحران شوند که یا به طور نالایق به آنها رسیدگی شود یا به طور کامل نادیده گرفته شود
[ترجمه ترگمان]مسایل فنی مانند این، مهم نیست که چقدر ترسناک باشد، تنها می تواند منجر به یک بحران شود اگر آن ها به طور کامل مورد توجه قرار بگیرند و یا به طور کامل نادیده گرفته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When the Republicans have stuck by their principles, they have done so incompetently.
[ترجمه گوگل]وقتی جمهوری خواهان به اصول خود پایبند بوده اند، این کار را ناتوان انجام داده اند
[ترجمه ترگمان]زمانی که جمهوری خواهان با اصول خود درگیر شده اند، آن ها اینکار را انجام داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• inadequately, ineffectively, incapably

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : incompetence / incompetent
✅️ صفت ( adjective ) : incompetent
✅️ قید ( adverb ) : incompetently
با بی کفایتی

بپرس