income distribution

جمله های نمونه

1. The problem is more of income distribution than of a failing in the technical working of the credit market itself.
[ترجمه گوگل]مشکل بیشتر در توزیع درآمد است تا شکست در کار فنی خود بازار اعتبار
[ترجمه ترگمان]مشکل بیشتر توزیع درآمد است تا عدم موفقیت در کار فنی بازار اعتباری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The measurement of income distribution Official statistics measure income in a variety of ways.
[ترجمه گوگل]اندازه گیری توزیع درآمد آمار رسمی درآمد را به روش های مختلف اندازه گیری می کند
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری آمار رسمی توزیع درآمد، درآمد را به شیوه های گوناگون اندازه گیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. However, the income distribution within the rural sector seems to have deteriorated.
[ترجمه گوگل]با این حال، به نظر می رسد توزیع درآمد در بخش روستایی بدتر شده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، به نظر می رسد که توزیع درآمد در بخش روستایی بدتر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. However, when considering income inequality, it is the income distribution among individuals that has emerged as most useful.
[ترجمه گوگل]با این حال، هنگام در نظر گرفتن نابرابری درآمد، این توزیع درآمد بین افراد است که مفیدترین است
[ترجمه ترگمان]با این حال، با در نظر گرفتن نابرابری درآمد، توزیع درآمد بین افرادی است که به عنوان بسیار مفید ظاهر شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Dudley Baxter's statistics of income distribution in 1867 may help place the discussion in context.
[ترجمه گوگل]آمار دادلی باکستر از توزیع درآمد در سال 1867 ممکن است به قرار دادن این بحث در زمینه کمک کند
[ترجمه ترگمان]آمار Dudley s از توزیع درآمد در ۱۸۶۷ ممکن است به بحث در زمینه متن کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Employment; Income distribution and wealth.
[ترجمه گوگل]استخدام؛ توزیع درآمد و ثروت
[ترجمه ترگمان]اشتغال؛ توزیع درآمد و ثروت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The region will adjust the structure of national income distribution, gradually increase the proportion of the incomes of resident, and increase the share of salaries in the primary distribution.
[ترجمه گوگل]این منطقه ساختار توزیع درآمد ملی را تعدیل خواهد کرد، به تدریج نسبت درآمدهای ساکنین را افزایش داده و سهم حقوق در توزیع اولیه را افزایش خواهد داد
[ترجمه ترگمان]این منطقه ساختار توزیع درآمد ملی را تنظیم خواهد کرد، به تدریج نسبت درآمد ساکنان را افزایش داده و سهم حقوق را در توزیع اولیه افزایش خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The inequality of income distribution could be analyzed by authentic proof methods and the canonical methods.
[ترجمه گوگل]نابرابری توزیع درآمد را می‌توان با روش‌های اثبات معتبر و روش‌های متعارف تحلیل کرد
[ترجمه ترگمان]نابرابری توزیع درآمد می تواند با روش های اثبات معتبر و روش های استاندارد تحلیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Chapter four makes an appropriate appraisal of current income distribution and proposes some countermeasures to reduce the income gap.
[ترجمه گوگل]فصل چهارم ارزیابی مناسبی از توزیع درآمد جاری می کند و اقدامات متقابلی را برای کاهش شکاف درآمدی پیشنهاد می کند
[ترجمه ترگمان]فصل چهار یک ارزیابی مناسب از توزیع درآمد جاری را ایجاد کرده و برای کاهش فاصله درآمدی، اقدامات متقابل را پیشنهاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The relationship between economic growth and income distribution has attracted much attention in academic circles in the past over half century.
[ترجمه گوگل]رابطه بین رشد اقتصادی و توزیع درآمد در بیش از نیم قرن گذشته توجه زیادی را در محافل دانشگاهی به خود جلب کرده است
[ترجمه ترگمان]رابطه بین رشد اقتصادی و توزیع درآمد توجه زیادی را در محافل آکادمیک در نیم قرن اخیر جلب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. These systems of the main factors are the income distribution system, agricultural price, financial revenue and expenditure, and consumer credit.
[ترجمه گوگل]این سیستم ها از عوامل اصلی عبارتند از سیستم توزیع درآمد، قیمت کشاورزی، درآمد و هزینه مالی و اعتبار مصرفی
[ترجمه ترگمان]این سیستم ها از عوامل اصلی عبارتند از: سیستم توزیع درآمد، قیمت کشاورزی، درآمد مالی، و اعتبار مصرف کننده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Inflation is considered to be undesirable because of its adverse effects on income distribution.
[ترجمه گوگل]تورم به دلیل اثرات نامطلوب آن بر توزیع درآمد، نامطلوب تلقی می شود
[ترجمه ترگمان]تورم به دلیل اثرات نامطلوب آن بر توزیع درآمد نامطلوب تلقی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Both types of inequality are measured using the Gini coefficients for land and income distribution.
[ترجمه گوگل]هر دو نوع نابرابری با استفاده از ضرایب جینی برای توزیع زمین و درآمد اندازه گیری می شوند
[ترجمه ترگمان]هر دو نوع نابرابری با استفاده از ضریب جینی برای توزیع زمین و درآمد اندازه گیری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The table shows the composition of the bottom 10 percent of the income distribution according to type of family.
[ترجمه گوگل]جدول ترکیب 10 درصد پایین توزیع درآمد را بر اساس نوع خانواده نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این جدول ترکیب ۱۰ درصد از توزیع درآمد را با توجه به نوع خانواده نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• division of income that divides households into categories according the amount of income

پیشنهاد کاربران

بپرس