جنگجوی ناشناس / مبارز مخفی - Noun Phrase
The spy was an incognito warrior behind enemy lines
کسی که پنهانی مبارزه می کنه ( مثلاً با بیماری یا مشکلات ) - Noun Phrase
She fought her illness like an incognito warrior never showing pain
... [مشاهده متن کامل]
مبارزِ گمنام ( کسی که برای هدفی بدون دیده شدن تلاش می کنه ) - Noun Phrase
He is an incognito warrior fighting for social justice online
آدم خفن یا متخصصِ ناشناس ( در یک زمینه خاص مثل تکنولوژی یا بازی ) - Noun Phrase
The programmer was an incognito warrior fixing bugs overnight
کسی که پنهانی مبارزه می کنه ( مثلاً با بیماری یا مشکلات ) - Noun Phrase
... [مشاهده متن کامل]
مبارزِ گمنام ( کسی که برای هدفی بدون دیده شدن تلاش می کنه ) - Noun Phrase
آدم خفن یا متخصصِ ناشناس ( در یک زمینه خاص مثل تکنولوژی یا بازی ) - Noun Phrase