inclusively


بطورجامع، فرا گیرنده همه چیز باشد، چنانکه همه چیزرادربرداشته باشد

انگلیسی به انگلیسی

• in a manner which includes, in a comprehensive manner

پیشنهاد کاربران

- به طور فراگیر، به طور جامع و همه گیر
- The policy was designed inclusively to ensure equal opportunities for everyone.
- سیاست به طور فراگیر طراحی شده بود تا اطمینان حاصل شود که همه افراد فرصت های مساوی دارند.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : include
✅️ اسم ( noun ) : inclusion / inclusiveness
✅️ صفت ( adjective ) : inclusive / inclusionary
✅️ قید ( adverb ) : inclusively
✅ حرف اضافه ( preposition ) : including

بپرس