1. British law forbids incitement to murder.
[ترجمه ناصر سعدونی] منع - نهی|
[ترجمه گوگل]قانون بریتانیا تحریک به قتل را ممنوع می کند[ترجمه ترگمان]قانون انگلیس تحریک به قتل را ممنوع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Interest is an incitement to study.
[ترجمه گوگل]علاقه انگیزه ای برای مطالعه است
[ترجمه ترگمان]سود یک تحریک برای مطالعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سود یک تحریک برای مطالعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. What you said operated as an incitement on me.
[ترجمه گوگل]اینی که گفتی باعث تحریک من شد
[ترجمه ترگمان]چیزی که شما گفتید به عنوان تحریک روی من عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چیزی که شما گفتید به عنوان تحریک روی من عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. What an incitement to lust all those press-ups must be.
[ترجمه گوگل]چه تحریکی برای شهوت پرستی باید باشد
[ترجمه ترگمان]چیزی که تحریک به شهوت همه آن ups را تحریک می کند باید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چیزی که تحریک به شهوت همه آن ups را تحریک می کند باید باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Incitement to murder, by people living nominally under a country's law, should automatically lead to arrest.
[ترجمه گوگل]تحریک به قتل توسط افرادی که اسماً تحت قوانین یک کشور زندگی می کنند، باید به طور خودکار منجر به دستگیری شود
[ترجمه ترگمان]قتل افرادی که اسما تحت قانون یک کشور زندگی می کنند باید به طور خودکار به دستگیری منجر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قتل افرادی که اسما تحت قانون یک کشور زندگی می کنند باید به طور خودکار به دستگیری منجر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Incitement, direct or indirect, must be treated with the full rigour of the law.
[ترجمه گوگل]با تحریک مستقیم یا غیرمستقیم باید با قاطعیت کامل قانون برخورد شود
[ترجمه ترگمان]Incitement، مستقیم یا غیر مستقیم، باید با دقت و دقت کامل این قانون رفتار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Incitement، مستقیم یا غیر مستقیم، باید با دقت و دقت کامل این قانون رفتار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Nicholas, 2 and Robin, 20, admitted incitement to burglary.
[ترجمه گوگل]نیکلاس 2 ساله و رابین 20 ساله تحریک به دزدی را اعتراف کردند
[ترجمه ترگمان]نیکولاس، ۲ و رابین ۲۰ ساله به تحریک به دزدی اعتراف کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نیکولاس، ۲ و رابین ۲۰ ساله به تحریک به دزدی اعتراف کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Fifthly, pursue incitement excessively, neglect diapason.
[ترجمه گوگل]پنجم، تحریک بیش از حد را دنبال کنید، از دیاپازون غفلت کنید
[ترجمه ترگمان]پنجم، به دنبال تحریک بیش از حد، غفلت و غفلت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پنجم، به دنبال تحریک بیش از حد، غفلت و غفلت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Others finger Salman Rushdie's knighthood as an incitement of Muslim outrage.
[ترجمه گوگل]برخی دیگر، شوالیه شدن سلمان رشدی را به عنوان تحریک خشم مسلمانان در نظر می گیرند
[ترجمه ترگمان]دیگران، سلمان رشدی را به عنوان تحریک خشم مسلمانان معرفی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دیگران، سلمان رشدی را به عنوان تحریک خشم مسلمانان معرفی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Motivations and incentives are incitement to the action of organization members.
[ترجمه گوگل]انگیزه ها و مشوق ها، محرک عمل اعضای سازمان هستند
[ترجمه ترگمان]انگیزه ها و انگیزه های تحریک به عمل اعضای سازمان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انگیزه ها و انگیزه های تحریک به عمل اعضای سازمان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. All this may seem like an incitement to profligacy, consistent with Keynes's rather bohemian private life as a charter member of the Cambridge Apostles and the Bloomsbury group.
[ترجمه گوگل]همه اینها ممکن است تحریکی برای ولخرجی به نظر برسد، که با زندگی خصوصی نسبتاً غیرعادی کینز به عنوان عضو منشور حواریون کمبریج و گروه بلومزبری سازگار است
[ترجمه ترگمان]همه اینها ممکن است به گونه ای باشد که به هرزگی ادامه دهد، سازگار با زندگی خصوصی Keynes به عنوان یکی از اعضای charter حواریون کمبریج و گروه بلومزبری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه اینها ممکن است به گونه ای باشد که به هرزگی ادامه دهد، سازگار با زندگی خصوصی Keynes به عنوان یکی از اعضای charter حواریون کمبریج و گروه بلومزبری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He still faces charges of incitement.
[ترجمه گوگل]او همچنان با اتهام تحریک مواجه است
[ترجمه ترگمان]او هنوز با اتهامات تحریک مواجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او هنوز با اتهامات تحریک مواجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He has been summoned to appear in court on charges of incitement to law-breaking.
[ترجمه گوگل]وی به اتهام تحریک به قانون شکنی برای حضور در دادگاه احضار شده است
[ترجمه ترگمان]او برای حضور در دادگاه به اتهام تحریک به شکستن قانون احضار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او برای حضور در دادگاه به اتهام تحریک به شکستن قانون احضار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The government jailed 100 or so of the party's leading members on charges ranging from graffiti-writing to incitement of violence.
[ترجمه گوگل]دولت حدود 100 نفر از اعضای اصلی حزب را به اتهاماتی از گرافیتی نویسی تا تحریک به خشونت زندانی کرد
[ترجمه ترگمان]دولت ۱۰۰ نفر یا از اعضای برجسته حزب را به اتهامات از روی دیوار نوشته ها به تحریک خشونت زندانی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دولت ۱۰۰ نفر یا از اعضای برجسته حزب را به اتهامات از روی دیوار نوشته ها به تحریک خشونت زندانی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید