1. enemy agents tried to incite the people to riot
عوامل دشمن سعی کردند مردم را به شورش برانگیزند.
2. The party agreed not to incite its supporters to violence.
[ترجمه گوگل]حزب پذیرفت که حامیان خود را به خشونت تحریک نکند
[ترجمه ترگمان]این حزب توافق کرده است که حامیان خود را به خشونت تحریک نکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He used a perverted form of socialism to incite racial hatred.
[ترجمه گوگل]او از شکل انحرافی از سوسیالیسم برای تحریک نفرت نژادی استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]او از نوعی socialism و perverted برای برانگیختن نفرت نژادی استفاده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They pleaded guilty to possessing material likely to incite racial hatred.
[ترجمه گوگل]آنها به داشتن مواد محتمل برای تحریک نفرت نژادی اعتراف کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها به جرم داشتن موادی که به احتمال زیاد باعث برانگیختن نفرت نژادی می شوند، گناهکار شناخته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Thus the mullahs can legitimately incite revolution, and since the seventh century they have done so.
[ترجمه گوگل]بنابراین آخوندها می توانند به طور مشروع انقلاب کنند و از قرن هفتم این کار را انجام داده اند
[ترجمه ترگمان]بنابراین روحانیون می توانند به طور قانونی انقلاب را تحریک کنند و از قرن هفتم این کار را انجام داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Religious fanatics cooled down temporarily, the better to incite hatred another day.
[ترجمه گوگل]متعصبان مذهبی به طور موقت سرد شدند، بهتر است روزی دیگر نفرت را برانگیزند
[ترجمه ترگمان]متعصبان مذهبی موقتا آرام شدند، بهتر است که روز دیگری نفرت را تحریک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. To subvert them would be to incite peasant revolts even more threatening than those which punctuated the eighteenth century.
[ترجمه گوگل]براندازی آنها به معنای برانگیختن شورش های دهقانی است که حتی از شورش هایی که در قرن هجدهم نقطه گذاری شد، تهدیدآمیزتر است
[ترجمه ترگمان]برای واژگون کردن آن ها، شورش دهقانان حتی خطرناک تر از آن چه بود که در قرن هجدهم دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. One may even incite another to attempt to commit crime.
[ترجمه گوگل]حتی ممکن است یکی دیگری را به تلاش برای ارتکاب جرم تحریک کند
[ترجمه ترگمان]حتی ممکن است فرد دیگری را به اتهام ارتکاب جرم تحریک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Just a few words will incite him into action.
[ترجمه گوگل]فقط چند کلمه او را به عمل تحریک می کند
[ترجمه ترگمان]فقط چند کلمه اونو تحریک می کنه که وارد عمل بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The incite bite made her finger swell.
[ترجمه گوگل]نیش تحریک انگشتش را متورم کرد
[ترجمه ترگمان]گاز incite باعث شده که انگشتش بالا بیاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Such an atmosphere could not incite in him the cravings of a boy of eighteen.
[ترجمه گوگل]چنین فضایی نمی توانست هوس یک پسر هجده ساله را در او برانگیزد
[ترجمه ترگمان]چنین محیطی هم به مذاق پسر هیجده سالگی می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. On Sabertron, the Destrons incite among prisoners.
[ترجمه گوگل]در Sabertron، Destron ها در میان زندانیان تحریک می شوند
[ترجمه ترگمان]در Sabertron، Destrons در میان زندانیان تحریک می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Undercover police as protesters and incite, or even engage in, violence.
[ترجمه گوگل]پلیس مخفی به عنوان معترضان و تحریک و یا حتی دخالت در خشونت
[ترجمه ترگمان]مخفی کردن پلیس مخفی به عنوان معترضان و تحریک و یا حتی درگیر شدن در خشونت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Stop anyone trying to incite the people.
[ترجمه گوگل]از هر کسی که سعی در تحریک مردم دارد جلوگیری کنید
[ترجمه ترگمان]کسی رو متوقف کن که سعی کنه مردم رو تحریک کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید